سال ۱۴۰۱ پر اتفاق ترین سال برای فرقه تروریستی مجاهدین در خاک آلبانی محسوب می شود. بنحویکه در مقابل بحران های درون تشکیلاتی و فعالیت جداشدگان در تیرانا با واکنش های هیستریک و بیمارگونه، و بعضا سخیف از سوی سران فرقه رجوی شاهد بوده ایم که اساساً با ادعاهای آلترناتیوی این فرقه همخوانی نداشت.
افزایش اعضای ناراضی و فرار از اردوگاه فرقه در حومه تیرانا، شکست در محدود کردن فعالیت های جداشدگان در این کشور ، رواج تهدید به خودکشی در بین اعضای خواهان جدایی و مواردی از این دست، فشار داخلی را بیش از هر زمان دیگری بر رهبران این فرقه تحمیل کرد.
سران مجاهدین نیاز به یک قدرت نمایی سیاسی در آلبانی برای برون رفت از چنین بحران هایی آن هم بعد از یک وقفه سه سالانه در برگزاری گردهمایی سالانه به دلیل همه گیری ویروس کرونا، ممانعت از برگزاری گردهمایی در پاریس و اخراج مریم رجوی از فرانسه داشتند، تا میوه سیاسی فعالیت های خود در قالب بزرگنمایی عملیات ایذایی در داخل کشور ، همچنین حملات سایبری این فرقه به ارگانهای مختلف در جمهوری اسلامی را بچیند.
اما خیلی زود کوه مجاهدین در آلبانی موش زائید. و تمام رشته هایش پنبه شد. ظاهرا به دلایل امنیتی که سفارت آمریکا در آلبانی مطرح کرد و حمله سایبری که قبل از برگزاری گردهمایی، سیستم های دولتی آلبانی را هدف قرار داد موجب شد تا گردهمایی سالانه مجاهدین که قرار بود در روزهای اول و دوم مرداد ۱۴۰۱ در آلبانی برگزار گردد از جانب سفارت آمریکا برای ممانعت از آنچه که حملات بعدی سایبری که کاملاً جدی و محتمل فرض می شد لغو گردد.
لغو گردهمایی مجاهدین در اردوگاه این فرقه در آلبانی در مرداد سال ۱۴۰۱، آغاز تغییر ، از فاز تهاجمی این فرقه در حوزه فعالیت های تبلیغاتی و رسانه ای به فاز تدافعی تبدیل شد و نهایتاً شکست استراتژی این فرقه در خاک آلبانی را در پی داشت.
بویژه وقتی که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱گفت: “در حالی که ایالات متحده در سپتامبر ۲۰۱۲ نام سازمان مجاهدین خلق را به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی لغو کرد، اما این سازمان را به عنوان یک جنبش مخالف دموکراتیک، قابل اتکا نمیبیند که نماینده مردم ایران باشد و همچنان به نگرانی های جدی در مورد مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان، از جمله اتهامات سوء استفاده از اعضای خود، ادامه می دهد.”
مسلماً این تحولات مجموعه اتفاقات بی سابقهای را برای آینده مجاهدین در کشور آلبانی رقم زد و این فرقه را در مسیر فروپاشی غیر قابل بازگشتی قرار داد که دیگر ملاء اجتماعی آلبانی نیز مطلوب سران مجاهدین واقع نشد.
از نگاه مردم ایران نیز ، فرقه تروریستی مجاهدین در یک شرایط غیر قابل حل برای درک مردم و منافع ملی قرار گرفته است. درکی که در آن اعضای نگونبخت این فرقه به سراشیبی سقوط پرت شده اند. سرکوب افراد مسئله دار، مجاب سازی فکری اعضا برای وادار نمودن آنان به اجرای فرامین تشکیلاتی، رواج افکار انحرافی که زنان بیشترین آسیب ها را متحمل شده اند و . . . بلاشک ترکیب این تشکل فرقه ای را خطرناک و غیر قابل فهم ساخته است و دهها بار برگزاری گردهمایی های ساختگی هم از بوی لجن و تعفن سیاسی رجوی نمی کاهد.
شکست پروژه براندازی غرب در شهریور ۱۴۰۱ که با بسیج همه طیف های ضد انقلاب بویژه مجاهدین و تجزیه طلبان پیش برده می شد، مجاهدین را بیش از گذشته در مسیر فروپاشی تشکیلاتی و سرخوردگی نیروهای گرفتار در درون این فرقه قرار داد.
تحولات سال ۱۴۰۲ تاکنون نیز ، بیش از پیش مسیر فروپاشی فرقه تروریستی مجاهدین را هموارتر کرد.
قطع کمک های مالی و پشتیبانی عربستان سعودی از مجاهدین، حمله پلیس آلبانی به اردوگاه این فرقه درحومه تیرانا و حمایت صریح آمریکا از اقدامات این کشور ، استقرار پلیس آلبانی در مقر مجاهدین و کنترل ورود و خروج، اخراج مریم رجوی از آلبانی، لغو گردهمایی مجاهدین در پاریس، حمله به دفاتر این فرقه در برلین و پاریس، هشدار ادی راما نخست وزیر آلبانی به مجاهدین که در صورت عدم رعایت قوانین، از این کشور اخراج خواهند شد ، اظهارات سخنگوی وزارت خارجه کاناد مبنی بر اینکه ؛ “این کشور سازمان مجاهدین را بهعنوان یک بازیگر معتبر سیاسی بهرسمیت نمیشناسد، این گروه را تایید نمیکند و قصد برقراری هیچگونه ارتباطی با آنها را ندارد.” ، تجمع بزرگ خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی در مقابل سفارت ترکیه بعنوان حافظ منافع آلبانی در تهران و درخواست آزادی و اجازه ملاقات با عزیزانشان در خاک این کشور و . . . از جمله شکست های پی در پی این فرقه در سال ۱۴۰۲ بشمار می رود.
اما در ورای همه اینها باید از شکست فضاحت بار فرقه تروریستی مجاهدین در بازتولید اغتشاشات در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲به بهانه سالگرد فوت مهسا امینی نام برد. شکستی که رهبران مجاهدین چنین بی توجهی از جانب مردم ایران برای فراخوان پر سر و صدای ۲۵ شهریور را باور نداشت. جایی که خلوتی روز و سکوت شب در هیچ یک از شهرهای ایران تفاوتی نکرد.
بدین ترتیب باید گفت شکستی که از ماههای ابتدایی سال ۱۴۰۱ آغاز گردید اینچنین در سال ۱۴۰۲ تداوم یافت و نهایتاً به برگزاری دادگاه تاریخی تهران در محاکمه رهبران مجاهدین و ۱۰۴ تن از اعضای اصلی این فرقه که اولین جلسه آن در ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۲ برگزاری شد ختم گردید.
بعبارتی اکنون مجاهدین در سرفصلی غیر قابل بازگشت نسبت به چند دهه ی پیش، دینامیسم، پویایی و تأثیر خود نه تنها بر جامعه ایران حتی بر اعضای خویش را نیز از دست داده است.
در آن سوی میدان نیز ثبت قانونی انجمن نجات آلبانی در این کشور که از برکات این دوره محسوب می شود، با فعالیت های روز افزونشان از یک سو تبدیل به نقطه امید اعضای خواهان جدایی در درون این فرقه شده و از سوی دیگر تبدیل به کابوس رهبران مجاهدین گردیده است. بنحویکه حامیان پارلمانی مجاهدین در کنگره آمریکا هم در بیانیه اخیرشان از تأثیرات این انجمن بر اعضای اردوگاه این فرقه در آلبانی ابراز ترس و وحشت نموده اند.
حرف آخر اینکه هم اینک در آستانه چهل و پنجمین سالگرد انقلاب ۲۲ بهمن قرار داریم. براندازانی که آرزو داشتند جمهوری اسلامی زمستان سال ۱۴۰۱ را نبیند. اما امروز نه تنها جمهوری اسلامی در قید حیات است بلکه توانسته ریشه های خود را روز به روز مستحکم تر و عمیق تر کرده و توان داخلی،قدرت منطقه ای و اعتبار بین المللی خود را ارتقاء دهد. اما در جبهه مقابل آشفتگی و سردرگمی و اختلاف بیشتر از گذشته خودنمایی می کند و بیش از گذشته در شرایط افول، ناامیدی و انزوای بین المللی قرار گرفته و اینچنین در دادگاه در مقابل دیدگان مردم ایران چه به صورت حضوری و چه بصورت غیابی به محاکمه کشیده می شوند.
گاهشمار شکست های مجاهدین از ابتدای سال ۱۴۰۲ تاکنون:
۱ – روزنامه فیگارو – ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ – قطع کمک های مالی به مجاهدین توسط عربستان سعودی بواسطه توافق محرمانهٔ بین ایران و عربستان سعودی صورت گرفته است.
۲ – آزادی اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت ایران در اتریش در پنجم خرداد ماه ۱۴۰۲ پس از ۵ سال بازداشت غیرقانونی بواسطه توطئه مجاهدین
۳ – حمله پلیس آلبانی به اردوگاه مجاهدین در سی خرداد ۱۴۰۲ ، که منجر به مقابله ساکنان اردوگاه مجاهدین با پلیس آلبانی شد که در نتیجه یک کشته و دهها تن زخمی برجای گذاشت.
خبر حمله پلیس آلبانی به اردوگاه فرقه ترویستی مجاهدین بازتاب فراوانی در اکثر شبکه های خبری بین المللی بویژه رسانه های آمریکایی از جمله فاکس نیوز، و رسانه های فارسی زبان مثل؛ صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، دویچه وله آلمان و . . . داشته است.
۴ – بدنبال حمله پلیس آلبانی به اردوگاه مجاهدین در حومه تیرانا، وبگاه شبکه خبری فاکسنیوز در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ به نقل از یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا که اشارهای به نام او نشده تصریح کرده است: “به واشنگتن اطمینان خاطر داده شد که تمامی اقدامات صورتگرفته با رعایت قوانین مربوطه از جمله قوانین محافظت از حقوق و آزادیهای تمامی افراد در آلبانی انجام شده است.”در این بیانیه همچنین آمده است: “ما از حق دولت آلبانی برای تحقیق درباره فعالیتهای غیرقانونی احتمالی در خاک خود حمایت میکنیم.”
۵ – لغو گردهمایی مجاهدین در پاریس توسط پلیس این کشور – این گردهمایی قرار بود دوم تیر ماه ۱۴۰۲ در پاریس برگزار شود. پلیس فرانسه مجاهدین را مجبور کرد تا از تظاهرات خیابانی به یک تجمع ایستاده آن هم به مدت چند ساعت محدود در میدان ووهان پاریس تن دهند.
۶ – روز پنجشنبه ۸ تیر ۱۴۰۲ رسانههای آلبانی گزارش دادند که پلیس به مقر این فرقه بازگشته و اقدام به ایجاد ایست و بازرسیهایی در نزدیکی آن کرده است.
۷ – گردهمایی بزرگ خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی در تهران در مقابل سفارت ترکیه بعنوان حافظ منافع آلبانی در نهم تیرماه ۱۴۰۲
۸ – هشدار ادی راما نخست وزیر آلبانی در مصاحبه با رسانه آلمانی اشپیگل در دهم تیر ۱۴۰۲ مبنی بر اینکه مجاهدین هرگز نمی توانند از تیرانا به عنوان سکویی به منظور عملیات سیاسی خود (علیه تهران) استفاده کنند، در غیر اینصورت باید خاک آلبانی را ترک کنند.
۹ – در تاریخ هفتم مرداد ۱۴۰۲ مرکز رسانه قوه قضاییه – دادگاه کیفری یک استان تهران با انتشار یک آگهی عمومی که در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر شده، از اعضای متواری سازمان مجاهدین خلق معروف به منافقین خواست وکیل قانونی خود را به این دادگاه معرفی کنند تا در فرآیند رسیدگی به پروندهای که برای آنها تشکیل شده از این افراد دفاع کنند.
۱۰ – در پی فشار بیشتر آلبانی به مجاهدین مستقر در مقر اشرف ۳ در تیرانا، ۱۵ مرداد ۱۴۰۲، پلیس این کشور محدودیتهای جدیدی را برای کنترل این مقر اعمال کرده است که بر اساس آن، هیچکس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج در این اردوگاه را ندارد.
۱۱ – دولت آلبانی در مرداد ماه ۱۴۰۲ مریم رجوی سرکرده مجاهدین را به این کشور ممنوعالورود و متعاقباً ممنوع الخروج کرد.
۱۲ – در مرداد ماه ۱۴۰۲ بنا بر اعلام برخی از رسانه که گفته می شد مجاهدین قصد دارند به کشور کانادا بروند سرو صدای زیادی کرد اما خیلی زود اظهارات سخنگوی وزارت خارجه این کشور مبنی بر اینکه ؛ “این کشور سازمان مجاهدین خلق را بهعنوان یک بازیگر معتبر سیاسی بهرسمیت نمیشناسد، این گروه را تأیید نمیکند و قصد برقراری هیچگونه ارتباطی با آنها را ندارد.” آب پاکی بر تمامی تصورات خیال پردازانه فرقه رجوی ریخت و منفوریت و بی اعتبار بودن این فرقه در بین کشورهای غربی را بیش از پیش به اثبات رساند که معنای آن آوارگی مجاهدین در رأس همه آنها مریم رجوی و مسعود رجوی مفقودالاثر است.
۱۳ – به گزارش رسانه های ایران، دادگاه رسیدگی به اتهامات فرقه تروریستی مجاهدین صبح روز سه شنبه – ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۲ در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.
در این دادگاه که به صورت علنی و با حضور خبرنگاران برگزار شده است، علاوه بر خانوادههای قربانیان ترور، تعدادی از شاهدان عینی جنایات هولناک تروریستهای دهه ۶۰ نیز حضور یافته اند.
دومین جلسه در تاریخ ۲۸ آذر و سومین جلسه نیز در پنجم دیماه ۱۴۰۲ برگزار گردید و کیفرخواست تعدادی دیگر از متهمان در ایندو جلسه قرائت گردید.
نویسنده : سعید پارسا
سرگردانی بنی اسرائیل (مجاهدین ضد خلق) در بیابان، کیفر سرپیچی آنان از (قانون اساسی کشور ایران اسلامی)فرمان موسی علیهالسلام (در مورد ورود به سرزمین مقدس) بود: «یـقوم ادخلوا الارض المقدسة التی کتب الله لکم ولاترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خـسرین• قالوا یـموسی انا لن ندخلهآ ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون• قال فانها محرمة علیهم اربعین سنة یتیهون فی الارض فلاتاس علی القوم الفـسقین» ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته وارد شوید و به پشت سر خود باز نگردید (و عقب نشینی نکنید) که زیانکار خواهید شد• (بنی اسرائیل) گفتندای موسی تا آنها (قانون اساسی و حاکمیت بعد از انقلاب اسلامی که با ارای ملت ایران برپا بود )در آنجا هستند ما هرگز وارد آن نخواهیم شد، تو و پروردگارت بروید و (با آنان) جنگ کنید، ما همینجا نشستهایم!!•خداوند (به موسی) فرمود: این سرزمین تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین سرگردان خواهند بود و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار غمگین مباش. [۳][۴][۵]
و این قصه مجاهدین ضد خلق ایران شد .
هرچند با فریب و حیله و حقه و اغفال فرقه جوانان زیادی را در طول 40 سال و اندی به اسارتگاه خود کشانده و هرگونه اطلاع و اگاهی از دنیای بیرون را از آنها دریغ کردند ولی در نهایت ، عالم و ادم به خیانتکاری فرقه اگاه شده و اعتراف کرده و از آنها روی گردان شدند هرچند تعدادی از کشورهای متخاصم و استعماری هم چنان بعنوان دستمال یکبار مصرف هرچند وقت یکبار از وجودشان بهره می برند ولی زمان زیادی نمی گذرد که پرونده این خیانتکاران جمع خواهد شد . و بی گناهان به آغوش خانواده ها برمی گردند .