این روزها که جلسات محاکمه سران سازمان مجاهدین خلق در جریان است، ناخودآگاه به یاد روزهایی می افتم که در تشکیلات گذراندم.
از آن روزها خاطرات تلخی در ذهن دارم که گاه به گاه در ذهنم مرور می شود.
سران فرقه رجوی به خصوص مسعود و مریم رجوی آنچنان جایگاه والا و دست نیافتنی و الهی برای خود در فرقه درست کرده بودند که حتی فکر محاکمه آنها و دادخواهی و دادرسی برای آنان در ذهن هیچ یک از ما خطور نمی کرد.
آنها خود را مبرا از هر خطا مطرح و جایگاهی الهی برای خود در ذهن ما درست کرده بودند.
مریم رجوی حتی در روی سن سخنرانی پای در جای رد پای مسعود می گذاشت و آن را مقدس می دانست!
مسعود، مریم رجوی را با حضرت مریم مقایسه می کرد و ما را مذمت می کرد که در سایه ی چنین شخصیت والایی! زندگی می کنیم اما قدرش را به درستی نمی دانیم و ارزشش را درک نکرده ایم.
حالا که از مناسبات جهنمی فرقه، رها شده ایم و در دنیای آزاد زندگی می کنیم می فهمیم چه کلاه گشادی سرمان رفته بود و چگونه با شانتاژ تبلیغاتی و فشار های روحی و روانی، فرقه کاملا ما را بی هویت و کور و کر کرده بود.
دادگاه اخیر که برای سران این گروه در جریان است نقطه امیدی است برای ما قربانیان فرقه تا با افشای ماهیت واقعی این افراد، جوابگوی اعمالشان باشند. و از طرف دیگر چهره های واقعی شان برای همگان آشکار شود تا دیگر کسی مثل ما در دام این فرقه گرفتار نشود. آنها باید جوابگوی شکنجه های روحی و روانی و جسمی وحشتناک، سوء استفاده از کودکان، مزدوری و جاسوسی برای دشمنان ملت ایران، کشتن افراد بیگناه بسیار چه در ایران و عراق و چه در مناسبات درونی، پولشویی و اخاذی با عناوین دروغین و صدها اتهام دیگر باشند.
امیدوارم تا زنده هستم بتوانم شاهد این باشم که این جرثومه های فساد ر به سزای اعمالشان برسند .
محمد کرمی – عضو جدا شده از فرقه رجوی