ابتدا باید به آقای علی محمد رحیمی آلاشتی تبریک بگویم که بعد از 34 سال اسارت در سازمان مجاهدین خلق توانست به دنیای آزاد راه یافته و معنی زندگی کردن را تجربه کند. حرفهای او بعد از اعلام جدایی، حرف همه افراد جدا شده بود ولی نکته ای در بیوگرافی او وجود داشت که نظرم را جلب کرد. اینکه این فرد بعد از 34 سال هنوز در رده M جدید گیر کرده است و هیچ مسئولیتی به او داده نشده است و چرا باید بعد از این همه سال در چنین رده ای باقی بماند که هیچ ارزش مسئولیتی برای او به همراه ندارد!
در این باره باید ساختار فرقه ای سازمان مجاهدین خلق را مورد بررسی قرار داد تا متوجه شویم در چنین فرقه هایی اصولا افراد هیچ ارزشی ندارند و مهم رهبری فرقه است و انسانها در این گونه فرقه ها مانند سازمان مجاهدین ابزاری در دست رهبری فرقه می باشند .
در یک سازمان فرقه ای ساختار تشکیلاتی آن بر اساس بنیادی بنا نهاده می شود که هیچ کس توان تغییر آنرا ندارد. افراد پائین هیچ وقت نمی توانند به رده های بالای مسئولیت پذیری برسند و افرادی که در بالا قرار گرفتند و رابطه نزدیکی با رهبر فرقه دارند همیشه باید در آن رده قرار داشته باشند. افراد بر اساس موقعیتی که وصل شده اند نامگذاری می شوند و تا آخر عمر آن اسم بر روی آنها باقی می ماند. یعنی فردی که اسیر ارتش عراق بوده و از اردوگاه عراق با فریبکاری مسئولین سازمان به اشرف آورده شده با اسمی مشخص معرفی می شود این اسم حتی در بین مسئولین هم بیان می شود و برای شناخت اولیه و تحویل دادن پرونده به مسئول مربوطه ابتدا لقب وی گفته می شود و او متوجه می شود که فرد تحت مسئولش چه پروسه ای داشته است .
این گونه افراد در درون سازمان تا یک سطحی می توانند رده بگیرند و هیچ وقت مسئولیت های مهم به آنها داده نمی شود.
بطور مثال اسرای ارتش عراق وقتی وارد اشرف می شدند، اسیر داوطب (RD) نام می گرفتند و اسرایی که در عملیات سازمان اسیر می شدند و وارد مناسبات سازمان می شدند اسیر پیوسته (RP) نام می گرفتند. این افراد همیشه این نام را با خود به همراه داشتند و با این اسم در پرونده تشکیلاتی مورد بررسی قرار می گرفتند. این افراد از آنجایی که اسیر بودند و هیچ شناختی از سازمان نداشتند نمی توانستند مسئولیت مهمی در سازمان داشته باشند و به همین علت است که علی محمد رحیمی آلاشتی بعد از 34 سال حضور در مناسبات رده تشکیلاتی M جدید داشته است. در حالی که افراد در تشکیلات پس از این همه سال حضور رده های بالاتری دارند. ولی متاسفانه در مناسبات فرقه ای رجوی افرادی مانند علی محمد رحیمی بعد از 34 سال ماندن در مناسبات فرقه ای رجوی باید در رده M جدید باقی بمانند البته این رده دادنها در مورد زنان فرق می کند بطور مثال یک زن به محض ورود می تواند مسئول بالاترین مرد قدیمی در سازمان بشود چون رجوی برای نگهداشتن زنان و به عقد در آوردن شان به آنان نیاز داشت. این مسئولیت پذیری برای زنان هم سرکاری بود چون شاهد بودیم هر روز به زنی رده کشکی داده می شد و فکر می کرد که دیگر به چه جایگاهی رسیده است و با رسیدن او به این جایگاه دیگر کار سرنگونی تمام است. البته این ظاهر قضیه است و همه می دانیم که افراد نمی توانند هیچ ابراز عقیده و انتقادی داشته باشند.
برای اسرا هم در درون سازمان هیچ ارزشی قائل نیستند و به محض خروج مارک بریده به آنان زده می شود. البته این ماهیت ساختار فرقه ای بودن رجوی است و اکنون هم این برخورد در سایت های فرقه رجوی در مورد جدایی علی محمد رحیمی دیده می شود.
در این مطلب بطور خلاصه توضیح دادیم ملاک برخورد با افراد در درون سازمان بر چه اساسی است و هر چقدر فرد هم سعی و تلاش کند و در راستای منافع رهبر فرقه حرکت کند هرگز در کار تشکیلاتی نمی تواند به رده های بالاتری برسد.
هادی شبانی