اعضای جدا شده از مجاهدین چگونه یک شبه مأمور وزارت اطلاعات می شوند؟

برایم سئوال شده بود که چرا سازمان رجوی نسبت به جدا شده ها ضدیت هیستریک دارد و به همه مارک مأمور وزارت اطلاعات میزند و چرا نمی‌گذارد این افراد زندگی آزادی داشته باشند. و برای رسیدن به سرپناهی با موانع زیادی از طرف این سازمان روبه رو می‌شوند و می‌خواهد همه را اسیر و برده خود نگه دارد و چرا این همه فشار بر مستمری بگیران خودش وارد می‌کند و برای پرداخت مستمری ناچیز ماهیانه آنها را مجبور به جاسوسی و نوشتن اطلاعیه علیه جدا شده‌ های دیگر می‌کند و هرکسی را که از این خواسته سر باز بزند تهدید به قطع مستمری ناچیز می‌کند و بعد هم به او مارک مزدور و مأمور وزارت اطلاعات میزند که من در این مدت شاهد نمونه های این چنینی بوده ام .که آقای علی محمد رحیمی که 33 سال در مناسبات و تشکیلات رجوی بوده است یکی از آنها می‌باشد.

من در نشست‌های مختلفی از مسئولین سازمان مجاهدین خلق شنیده بودم که می گفتند‌: ما از هیچ دولت، شخصیت و ارگانی نمی‌ترسیم ، از پاسداران هم نمی ترسیم، بلکه باید از کسانی بترسیم که از درون خودمان جدا شده‌اند، چرا که هیچکس از داخل مناسبات ما خبر ندارد، ما فقط از بریده‌ های خودمان می‌ترسیم چراکه از همه چیز ما خبر دارند و داخل مناسبات بوده اند. این علت اصلی وحشت رجوی و طبعا ضدیت با اعضای جداشده از مجاهدین خلق می باشد و به همین خاطر آنها را خائن و مزدور خطاب می کرد.

بله تازه میفهمی چه بلایی برسر فرقه آمده که با پخش و بازپخش مختلف از اعضای جداشده، می خواهد با زور به همه مردم در اروپا بگوید اینها ماموران وزارت اطلاعات هستند، به راستی چرا تا زمانی که ما در درون مناسبات و تشکیلات تو بودیم نفهمیدی ما ماموران وزارت اطلاعات هستیم؟

آیا نامه و یا دست خطی دال بر اینکه من به شما داده باشم که من مامور وزارت اطلاعات هستم، دارید؟

بله تا زمانی از این سازمان تعریف و تمجید کنی و خواهر مریم و برادر مسعود بگویی و تام و تمام در اختیار آنها باشی و برای پیش بردن امیال کثیف سازمان استفاده داشته باشید گوهر بی بدیل و نوامیس آرمانی هستید.

ولی تا دست رد به خواسته‌های آنها که همان جاسوسی و نوشتن اطلاعیه علیه جدا شده های دیگر است میزنی یکباره و یک شبه می‌شوی مزدور و مأمور وزارت اطلاعات و بیشتر هم مصرف داخلی دارد زیرا خیلی از نفرات در داخل مناسبات خواهان جدایی از این سازمان هستند. که در درون مناسبات، نفرات هر روز و هر لحظه به خروج از این زندان فکر می کنند اما زمانیکه در سر دوراهی قرار می گیرند نمی توانند بخوبی تصمیم بگیرند زیرا در درون سازمان افراد در زیر فشار تبلیغات منفی بسیار شدید قرار دارند و اینگونه موضوعات به راحتی تاثیرات عمیقی در متزلزل نمودن تصمیم گیری نفرات در پی خواهد داشت و سازمان با این کار مثلا با یک تیر دو نشان زده است.

بله این است منطق این سازمان، سازمانی که مدعی جامعه‌ ی بی طبقه‌ی توحیدی است و می خواهد برای مردم ایران آزادی به ارمغان بیاورد .

البته که درست و صحیح است که سازمان مجاهدین بارها و بارها با مدارک موجود نشان داده است که در خیانت و جنایت نسبت به آب و خاک و حتی مردم ایران از هیچ کوششی دریغ نکرده است،و حتی در خیلی از موارد میتواند بالاترین رتبه را تصاحب کند،چون نظیر این سازمان در طول تاریخ در هیچ کشوری ظهور نکرده است.

موسی دامرودی – تیرانا

خروج از نسخه موبایل