22 بهمن و خاطرات در اسارت در سازمان مجاهدین خلق

هر سال در ایران تظاهرات هایی به مناسبت 22 بهمن اجرا میشده و میشود اما چیزی که من را وادار کرد قلم فرسایی کنم، حرفهایی بود که در فرقه ضاله مجاهدین زندان اشرف گفته میشد و تصاویری پخش میشد که مثلا از دور افتاده ترین روستا یا شهرهایی که کمی خلوت بود.

ما انسانهای مغزشویی شده واقعا فکر میکردیم که این حرف ها و این تصاویر درسته.

ولی یک سال که فاصله گرفتم و واقعیت هایی را دیدم دروغ های گوبلزی سران سازمان برایم آشکارتر شد.

سوالی بی جواب که نمیدانم چه وقت از طرف مجاهدین خلق این پاسخ داده خواهد شد.

برای تظاهرات های شو آفی مریم قجر از شهرک های دور افتاده و کمپ های پناهندگان را با هزینه گزاف نیرو می آوردید و هتل های آنچنانی، سرو غذا و مواد میان وعده به قول خودتان و هزینه اتوبوس ها برای رفت و آمد وووو تازه دو صد نفر بیشتر نبودند چرا این همه روی واقعیت ها خاک پاشیده و جنون گاوی وار دروغ به خورد مردم میدادید.

نه در مقام دفاع از جمهوری اسلامی هستم نه کاری به کار سلطنت طلب ها دارم. اما چیزی که این روزها برایم آشکار شد جهالتی بود که در دوران اسارتم باور کرده بودم تو گویی هزاران هزار نفر هوادار دارید!

اما یک مشت کارتن خواب و از اهالی خراب آباد اروپا بیش نبود که نفر می آوردید. این همه خرج و مخارج تنها برای اینکه مریم رجوی کلمات قلبمه سلمبه غرغره کند و در سیمای به اصطلاح آزادی تان پخش بشود.

واقعا تف به اون روزهایی که باورتان کردم و کردیم بجای اینکه برای بیماران بدبخت بیچاره هزینه کنید برای دروغ خرج کردید.

راستی کی و چه روزی بهمن تان تکرار میشود بی صبرانه منتظرم تا مردم ایران تو دهنی خفت باری به دهان نامبارک تان بزنند تا به زباله دان تاریخ سپرده شوید.

حمید محمد آتابای – آلبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا