این روزها اعضای شورای وابسته به فرقه که در نقش مجاهدین رادیکال و محمل بخش سیاسی فرقه اکتیو هستند جای مقاله نویسان مسئله دار را در سایت های منگول گرفته اند، آنها گوی سبقت از هم می گیرند تا اولاً خود را روسیاه کنند تا برگشتی در کارشان نباشد ثانیاً استراتژی ها و خرابکاری های رهبری جا زنند.
البته این خط جدید استارت دور دوم انقلاب ایدئولوژیک در درون شوراست، با توجه به این ریزش اعضاءِ و ته کشیدن آخرین رمق این مدعیان دروغین اینک با فشار رهبری آنها حربه ی حمله به اعضای جداشده شورا شده اند تا خود را در مرداب و لجن زار رجوی بیمه کنند.
شاخص این بیمه نامه نزد رجوی و مریم هر چه بیشتر لجن مالی کردن خود است، لذا می بینیم که هر کدام از این اعضاءِ در سیاه کردن خود و خراب نمودن چهره ی خود سقف جدیدی می زنند، البته از دید رهبری فرقه شاخص این سیاه کردن و پل خراب کردن با اعضای جدا شده آن است که در ماگزیمم سطح به آنها حمله و هجوم و فحاشی و هتک حرمت کنند. عده ای از اعضای شورا مدعی اند که لائیک بوده و مستقل هستند و هیچ اجباری به پیروی از اصول و قوانین فرقه ندارند.
اما در سالهای پیشین وقتی دور جدایی ها و تضاد و تقابلات در شورا اوج گرفت همین اعضاءِ به دستور رجوی برای سرکوب اعضای معترض عملاً وارد انقلاب فرقه ای شدند و شاخص مبارزه و سرنگونی رژیم را فقط در پذیرش مطلق هژمونی فرقه مجاهدین بر شورا اعلام می کردند.
هزارخانی می گفت ما بدون اینکه یک خواهر مجاهد بالای سر خود داشته باشیم قطعاً فسیل و بی خاصیت هستیم و ما فقط تا پشت درب های مجاهدین لائیک و نقش بازی می کنیم در ورود همه این شعر و شعارها را پشت در جا می گذاریم.
فیلابی در هر اعتراض و بالا آوردنی کفش های ورزشی اش را به گردن مسعود و مریم آویزان می کند و با این فداکاری پاچه هر منتقد و مسئله داری را در شورا می گیرد.
طاهر زاده گفت او دچار مرضی شده که از هر یک میلیون نفر در جهان یک نفر مبتلا به آن می شوند به محض اختلاط مستقیم با مریم آن مرض از او دور شده و اکنون بطور هیستریک و حیوان گونه پاچه اصفهانی را گاز می گیرد و فحاشی می کند.
ضرورت این پریشان گویی و بهم ریختگی چیزی جزءِ دیدن افق های انحلال و سوختن حربه های شورا نیست.
مهدوی، سایت پرونده سیاه، دوم دسامبر 2007