روز ۸ مارس را به همه زنان جهان تبریک و تهنیت میگویم.
در بحث روز جهانی زن به نقدی از برخوردهای تشکیلات مخوف رجوی با زنان و وضعیت زنان و آزادیهای پوشالی که به آنها میدهند و آن را در بوق و کرنا میکنند، بپردازیم.
در سال ۱۳۷۱ و پس از پایان نسبی جنگ آمریکا با عراق، رجوی وقتی متوجه میشود استراتژی او به بن بست خورده است دست به یک اقدام غیر انسانی میزند. خانوادهها را به نام انقلاب ایدئولوژیک از هم جدا میکند و کودکان هر خانواده را به یکی از کشورهای اروپایی اعزام میکند.
با نشستهای چند ماهه، رجوی تلاش داشت اعضا را متقاعد کند که انقلاب ایدئولوژیک سرنگونی رژیم را به همراه خواهد داشت و از طرفی رجوی میگفت: ما با انقلاب ایدئولوژیک جایگاه واقعی خواهران مجاهد را بدست میآوریم و برای همین کار همه برادران میبایست زیر هژمونی خواهران قرار بگیرند.
پس از اتمام نشستها، به هر کدام از زنان یک سمت فرماندهی داده شد و برای اثبات انقلاب، مردان باید تحت فرمان این زنان قرار میگرفتند. هم زنان و هم مردان قانع نبودند و مستمر دچار مشکل و تناقض میشدند. من در چندین فاکت شاهد بودم که این زنان با پرخاشگری به مردان وارد جر و بحث میشدند و در یک نقطه مردان هم جواب آنها را میدادند و مشاجره میکردند. و یک ضابطه از شخص خود رجوی آمده بود که هر مردی با خواهر مجاهدی وارد جر و بحث شود تنبیه خواهد شد این جر و بحثها بیشتر در افراد قدیمیتر و فرماندهان سازمان به چشم میخورد.
با بروز مشکلات، رجوی متوجه میشود دست به یک جراحی بزرگی درون تشکیلات زده است و چون دیگر راه پس ندارد روزانه با یک بحث جدید همه افراد را چه زن و چه مرد درگیر میکرد و بندهای انقلاب زیادی را تولید کرد و به نام ادامه انقلاب به خورد زنان و مردان میداد. تعدادی از ما که تازه وارد بودیم و دو سالی در تشکیلات بودیم به وضعیت موجود میخندیدیم و آن را به سخره میگرفتیم.
مسعود رجوی تازه کشف کرده بود باید از زنان استفاده کرد. او ظاهرا معتقد بود که زنان بهتر میتوانند مبارزه ما را پیش ببرند به همین دلیل همه فرماندهان را از همین زنان انتخاب کرد و حتی مسئولین همه دفاتر سازمان در کشورهای اروپایی را از همین زنان برگزید. در نشستها میگفت تضمین انقلاب همه برادران همین خواهران مجاهد هستند و از سوراخ شدن انقلابتان جلوگیری میکنند.
سوال اساسی این است که آیا خود رجوی با این انقلاب موافق است و آیا حاضر است زیر دست یکی از این زنان کار بکند؟ با جرائت میتوانم بگویم خیر!!
رجوی از این زنان فقط به عنوان یک ابزار استفاده میکند و میخواهد بدین شکل تشکیلات را نگه بدارد و به بیرون خود وانمود کند در تشکیلات ما برابری زن و مرد وجود دارد. باید به رجوی گفت پس این همه جداسازی جنسیتی در کمپ برای چیست ؟؟ و این همه حصارهای بلند بین زنان و مردان برای چیست؟ اگر رجوی معتقد به برابری زن و مرد و حق و حقوق زنان است، چرا کمپهای مردانه و زنانه درست کرده است؟ چرا هیچ مرد و زنی اجازه ندارند با همدیگر صحبت بکنند؟ نزدیک به ۳۰ سال است موضوع مسخره انقلاب را تولید کردی آیا بعد از این همه سال نیاز نیست ولو ۵ دقیقه این موضوع را بررسی کنی و اجازه بدهی این زنان و مردان آزاد باشند و خودشان مسیرشان را انتخاب بکنند؟ ولی متاسفانه رجوی فقط به فکر جایگاه و مقامش است.
خلیل انصاریان -تیرانا -آلبانی