در مورد عملیات مروارید سازمان مجاهدین دست به تبلیغات گسترده ای می زند و خودش را محق جلوه می دهد و آنرا یک عملیات تدافعی می نامد اما واقعیت چیست؟
در تابستان سال 1369 عراق به کویت حمله کرد و آن کشور را به اشغال خود درآورد. بعد از اشغال کویت، دولت عراق با تهدیدات نظامی آمریکا مواجه شد و به همین خاطر سازمان مجاهدین دست به کار شد و نیروهای خود را به منطقه نوژول در کفری برد و زندگی سنگری آغاز کرد.
در نهایت کار به تهاجم نظامی کشید و آمریکا به عراق حمله کرد. در این میان نیروهای کردی و شیعیان از شمال و جنوب عراق قصد پیشروی به سمت بغداد را داشتند تا صدام را سرنگون کنند و چون ارتش عراق تمام توان خود را در منطقه جنوب مستقر کرده بود حفاظت شمال به نیروهای سازمان مجاهدین خلق سپرده شد تا مانع پیشروی کردها به سمت بغداد بشوند.
در این میان رجوی برای اینکه خیانت خود را نسبت به مردم عراق بپوشاند عنوان داشت نیروهای سپاه با لباس مبدل کردی قصد حمله به اشرف را دارند و در این جریان تعداد زیادی اتوبوس هم به مرز آورده تا نفرات اشرف را دستگیر و به ایران ببرند. این بهانه می توانست دست رجوی را برای کشتار بیشتر باز کند.
بعد از شروع حمله نیروهای سازمان از پراکندگی در نوژول بیرون آمده و تعدادی در سه راهی سلیمان بک و کفری مستقر شدند تا جلوی ورود نیروهای کردی را بگیرند و تعدادی هم در سه راهی خالص به سمت بعقوبه را بستند و تعدادی هم در قرارگاه انزلی که در شهر جلولا مستقر بود منطقه خانقین را پوشش دادند. نیروهای سازمان درگیری های زیادی با نیروهای کردی داشتند و دست به کشتار بزرگی زدند.
برای سازمان مجاهدین کشتن مردم کرد عراقی اصلاٌ مهم نبود. مهم جلوگیری کردن از سقوط اربابشان صدام حسین بود. وقتی کار به پایان رسید، عزت ابراهیم نایب صدام وقتی نیروهای سازمان را در منطفه کردی دید عنوان داشت که کشور عراق و صدام به شما مدیون است و الا حکومت ما سرنگون شده بود. این حرف و حمایت از نیروهای مسلح سازمان مجاهدین حمایت های گسترده نظامی ، لجستیکی ارتش عراق به سازمان مجاهدین به همراه داشت.
مریم رجوی در این عملیات در پیامش به نیروهای خود گفت برای کشتن نیروهای کرد از گلوله استفاده نکنید بلکه آنان را زیر شنی تانکها و نفربرهای خود له کنید این حرف یعنی جنایت جنگی که متاسفانه سازمانهای بین المللی چشم شان را به این جنایت بستند.
من نیز خودم درگیر جنگ مروارید بودم و شاهد جنایتی که اعضای سازمان به دستور سران سازمان انجام می دادند بودم.
شاهد دروغ هایی که رجوی برای جنگیدن و انگیزه دادن به ما می گفت هم بودم. رجوی می گفت پاسداران با لباس مبدل کردی به جنگ آمدند ولی من با مشاهدات خودم و چک لباس کشته شدگان در عملیات مروارید ، فهمیدم همش دروغ و باد هوا بود.
پس می توان نتیجه گرفت رجوی در عملیات مروارید نه دفاع از اشرف بلکه کردکشی و سرپا نگهداشتن صدام در قدرت مد نظرش بود در این زمینه می توان ساعتها حرف زد و نوشت و افرادی بودند که شاهد جنایت رجوی ها بودند. اکنون بعد از گذشت چند دهه سران سازمان مجاهدین باز به عملیات کردکشی با نام مروارید افتخار می کنند در حالی که لکه ننگی بر سابقه سازمان مجاهدین می باشد.
عملیات مروارید نه یک عملیات تدافعی بلکه عملیاتی برای بقای صدام بود و در این راستا هر گونه کشتاری برای رجوی مشروع جلوه می کرد.
هادی شبانی