به عنوان یک شاکی از محضر دادگاه خواهان اشد مجازات برای رهبران این سازمان هستم

یک دهه از بهترین سالهای عمرم گرفتار دیو خون آشام بغداد، مسعود رجوی بودم، در کمتر از 6 ماه سرو کار من به زندان های مجاهدین و سلول های انفرادی افتاد، تنها جرم من درخواست خروج بود، 6 ماه نیز از مهرماه 1376 تا آخر اسفند ماه همان سال، در سلول انفرادی زندان اسکان در بازداشت بوده و انواع و اقسام شکنجه های جسمی و روحی را متحمل شدم. امروز دیگر جای هیچ انکاری وجود ندارد و شواهد و مستندات بسیار متقن به همراه شاهدان عینی ، قابل ارائه در محضر دادگاه است.

جناب قاضی
به عنوان یک شاکی که از اسفند سال 1399 دادنامه ام به همراه 43 نفر از دوستانم در شعبه بین الملل دادگاه کیفری تهران مطرح شده است و رای قطعی نیز گرفته ایم، اکنون از ریاست دادگاه شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران جناب حجت الاسلام دهقانی و مستشاران دادگاه آقایان مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضائی امام خمینی، که مشغول رسیدگی به اتهامات 104 نفر از اعضای سرکوبگر و اصلی سازمان مجاهدین خلق هستند، تقاضا دارم هیچ اغماضی نسبت به جنایات سرکردگان این گروه نداشته و با اشد مجازات ، متهمین این پرونده را محکوم کرده و همچنین در نظر بگیرند که تشکیلات این سازمان یک فرقه است که صدها زن و مرد و اعضای ناآگاه و البته صادقی را هم اکنون در بند اسارت خود در کشور آلبانی و اسارتگاه اشرف 3 محبوس نگه داشته است. که هیچ حق انتخاب آزادانه ای هرگز بدانان داده نشده است. حساب اسیران می باید از سرکردگان این گروه جدا باشد .

آنها در عراق و اکنون در آلبانی ، هرگز هیچ گذشت و اغماضی در مورد منتقدان درون تشکیلات امثال من نداشته اند و با کین و غیضی ، غیرقابل تصور ، سالها با ما رفتار کرده اند.

امروز رسالتی بسا بزرگ بر دوش این دادگاه و وجدان های بیدار و اصحاب رسانه سنگینی می کند، بسیاری از دوستان سابق ما ، اکنون در میان ما نیستند و در سالهای سخت اسارت خود دست به خودزنی ، خودکشی و خودسوزی زدند و یا به دست همین 104 نفری که اکنون شما مشغول برگزاری دادگاه آنها هستید، سر به نیست شدند. شما از طرف آنها که در خاک های گرم عراق بر زمین افتادند و در اسارتگاه ها و زندان های رجوی ، جان به جان آفرین تسلیم کردند نیز وظایفی دارید، شاید آنها هرگز هیچ شاکیانی نداشته باشند، چرا که در غربت و بی خبری فوت کردند، اما از محضر محترم دادگاه و شخص قاضی محترم ، خواستار رسیدگی به چنین جنایاتی نیز هستم که در درون مناسبات سازمان اتفاق افتاده است و هرگز بدان رسیدگی نشده است.

در خاتمه من به عنوان یکی از 44 شاکی این پرونده و یک رهاشده از مناسبات جبر و اجبار مجاهدین، از طرف تمام دوستانم نیز ، خواهان صدور اشد مجازات برای متهمین این پرونده هستم و همچنین خواهان پیگیری پرونده 44 نفر نیز هستم، که به سرانجام قطعی برسد.

عضو نجات یافته از فرقه ضدبشری رجوی – محمدرضا مبین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا