با سلام
من علی محمد رحیمی هستم. مایلم ابتدا روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر را به شما تبریک گفته و از بابت فعالیت های انساندوستانه که انجام می دهید تشکر نمایم.
من بمدت 6 سال در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی بودم. از روز ورودمان به شهر تیرانا بارها درخواست دادم تا با خانواده ام تماس بگیرم. در کشورعراق میگفتند محدودیت ارتباطی فراوانی بین دو کشور هست و براحتی دسترسی به اینترنت و آنتن ماهواره ای برای تماس میسر نیست که این یک دروغ بزرگ بود چرا که همه این امکانات را مسئولین داشتند.
اما در تیرانا نیز این بهانه همچنان وجود داشت. تیرانا در خاک اروپا واقع شده و هیچ محدودیت ارتباطی با جهان خارج از خود، حتی با ایران، را نداشته و ندارد.
اما فرماندهان مجاهدین خلق به بهانه اینکه روی تماس ها حکومت ایران کار میکند و تهدید امنیتی دارد هرگز اجازه نمیدادند ما موبایل داشته و با خانواده خودمان تماس بگیریم.
من اجازه نداشتم در دنیای آزاد در اروپا برای خودم زندگی تشکیل داده و خانه و خانواده داشته باشم. اجازه پیدا کردن شغل و داشتن درآمد را نداشتم. در کنار این حداقل های زندگی یک انسان، من حتی اجازه نداشتم برای تفریح به ساحل زیبای دریای آدریاتیک بروم و الان هم دوستان من در اسارتگاه کمپ مجاهدین خلق چنین اجازه ای را ندارند.
برای مشخص شدن صحت ادعایم لطفا شما یکی دو ماه دیگر بروید در ساحل دریای آدریاتیک نزدیک همان کمپ مجاهدین خلق و نگاه کنید آیا یک نفر از سازمان مجاهدین خلق را شما خواهید دید که اجازه داشته باشد برای شنا به دریا برود؟
من دچار موج گرفتگی بر اثر حمله موشکی در عراق شدم و لذا گوش های من شدیدا آسیب دید. بدلیل عدم رسیدگی و اعزام نشدن به موقع من به بیمارستان در بغداد، این مشکل حادتر شد. وقتی به آلبانی آمدم چند بار به دکتر مراجعه کردم. گفته شد که دیگر برای مداوا خیلی دیرشده است و قابل معالجه نیست.
در حال حاضر این مشکل تشدید شده و همیشه دچارعذاب هستم در صورتیکه سازمان مجاهدین خلق میتوانست به موقع اقدام کرده و مرا به پزشک متخصص بفرستد ولی از این کار دریغ ورزید و الان من دچار سردرد های شدیدی می شوم و هیچ صدایی برایم قابل تحمل نیست. به همین دلیل شبی نیست که دچار کابوس های وحشتناک نشوم.
تیر ماه سال گذشته که تحت حمایت سازمان بودم سکته ناقصی داشتم. تعجب خواهید کرد اگر بگویم که هیچ توجهی به این مسئله نشد. اگر دوستانم نبودند من جان خودم را از دست داده بودم که البته جان من برای سران مجاهدین خلق هیچ اهمیتی ندارد.
من بیش از 32 سال از بهترین سال های عمرم را برای رهبری این سازمان هدر دادم و جان فشانی کردم ولی وقتی سکته کرده بودم حتی کوچکترین رسیدگی و کمک و حتی توجهی به من نکردند.
مایلم به اطلاع مسئولین صلیب سرخ جهانی برسانم که وضعیت افراد ساکن کمپ مجاهدین خلق در آلبانی بسیار اسف بار است و اولیه ترین حقوق انسانی آنان نقض می گردد. من از صلیب سرخ می خواهم که به دولت آلبانی گوشزد نماید که دخالت نموده و این شرایط را که در خاک اروپا اتفاق می افتد تغییر دهد و راه ورود خانواده ها و ارتباط آنان با عزیزانشان را فراهم نماید.
ارادتمند
علی محمد رحیمی