پاسخ علی اکرامی به اظهارات دروغین مجاهدین خلق

پاسخ به تاریخ و وجدان های بیدار

ارگان تبلیغاتی دروغ پرداز و رسوای مجاهدین خلق در یکی از برنامه های خود با موضوع، بازیگران وزارتی با عناوین شاکی و کارشناس در دادگاه قوه قضاییه به شرکت اینجانب علی اکرامی در جلسه یازدهم این دادگاه که بمنظور افشای جنایت ها و خیانت های این فرقه ضدانسانی در قبال اعضا صورت گرفته بود واکنش هیستریکی از خود نشان داد، و همانند همیشه تلاش کرد بجای پاسخ گویی منطقی به صحبت هایم به تهمت زنی و انتصاب القابی که در عمل شایسته خود آنهاست مبادرت ورزد. جالب اینجاست که اتهامات و دروغ های بکار گرفته شده در این برنامه بقدری رسوا و فاقد اعتبار است که احتمالا خود گویندگان وتهیه کنندگان این برنامه را مسئله دار کرده و شکی ندارم که در اولین نشست های موسوم به عملیات جاری درون تشکیلات شان اگر بخواهند صادقانه دست رو کنند خودشان را افشا خواهند کرد. برای افشای مطالب سرتا پا متناقض ودروغ دست اندرکاران این برنامه که مستقیم از سردمدار شیادشان یعنی رجوی خط می گیرند بیان نکات زیر را ضروری می بینم:

1-در این برنامه با نشان دادن لیستی از اعضای شورای مرکزی در سال 64 و بعد از انحلال دفتر سیاسی تلاش کردند عضویت من را در شورای مرکزی دروغ جلوه دهند در حالیکه من در دادگاه ضمن معرفی خود اعلام کرده بودم که در سال 70 به عضویت شورای مرکزی درآمدم. و لیستی که نمایش داده شد مربوط به زمانی است که من در ایران زندگی مخفی داشته و هنوز به مجاهدین خلق در عراق نپیوسته بودم.

2-تلاش شد با آوردن دونفر از اعضا که سابقه آشنایی وهمکاری کوتاه مدتی با آنها در تشکیلات اشرف داشتم چنین وانمود کنند که عضویت من در ستاد روابط خارجی دروغ بوده است. جالب است که در صحبت های این دو عضو که از چهره و لحن بیان آنها مشخص بود که بدون توجیه کافی و شتابزده به این مصاحبه آورده شده بودند بقدری تناقض فاحش وجود داشت که دست اندرکاران این برنامه را رسوا می کند. در مقابل صحبت های طرف اول که مدعی بود من به هیچ وجه عضو روابط خارجی نبودم و مسئولیتم تهیه سیمان بوده شخص دوم از من بعنوان مترجم ساده نام می برد. این سناریو بقدری شتابزده تنظیم شده بود که دست اندرکاران برنامه فراموش کردند که رده تشکیلاتی هیچ ربطی به موضوع مسئولیت کاری فرد ندارد ویک فرد شاغل در آشپزخانه هم جز شورای مرکزی بود.

3-برایم جای سوال است که دست اندرکاران دروغ پرداز برنامه چرا برای تکذیب حضور من در ستاد روابط خارجی از اعضا و یا مسئولین این ستاد از جمله؛ احمد افشار (فرزاد مترجم ملاقات های رجوی با مسئولین رژیم صدام)، حسین داعی الاسلام (علی قادری مسئول روابط عمومی)، حسن عنایت (صادق کاتب ملاقات های رجوی مسئولین مخابرات صدام)، اصغر پوریا مفرد(صفر مسئول روابط در اشرف)، عباس داوری (رحمان مسئول بخش روابط خارجی دربغداد) برای تکذیب عضویت من در ستاد روابط خارجی دعوت نکرده بودند. لابد با همه کند ذهنی این را درک کرده اند که نفس حضور آنها در این برنامه علیرغم هر موضع گیری به معنای تایید عضویت من می باشد.

4-صرف نظر از تمامی تناقضات و دروغ پردازی های فوق مواردی که در این برنامه تحت عنوان خیانت های من تلقی گردیده از جمله اطلاع رسانی وآگاه کردن خانواده های اعضا نسبت به ماهیت خائنانه این فرقه، افشای ماهیت آنها در دانشگاهها و رسانه ها و مطبوعات، حضور در مقابل پادگان اشرف در کنار خانواده ها بمنظور آگاه سازی اعضای تحت اسارت، نوشتن خاطرات و کتاب بمنظور آگاه سازی نسل جوان این میهن که همانند ما در دام فریب رجوی گرفتار نشوند را افتخاری برای خود دانسته و آن را منتهای زندگی شرافتمندانه خود می دانم. من از اینکه با تلاش هایم در کنار دیگر اعضای جداشده نور امیدی در دل و اشک شوقی در چشمان پدران و مادرانی که سالها بخاطر سیاست های ضدانسانی رجوی از دیدن عزیزان خود محروم شده اند را باور می کنم بخود می بالم و خدا را شکر می کنم .

5-خیانت کاران و مزدوران واقعی رجوی ها هستند که با قرار گرفتن در کنار صدام در جریان جنگ تحمیلی دستان خود را به خون سربازان ایرانی مدافع وطن آلوده کرده و یا با به اسارت گرفتن و شکنجه آنها اطلاعات ارتش صدام را به روز می کردند. این رجوی و سران فرقه اش بودند که در جنگ موسوم به شهرها به موشک های عراقی گرا می دادند. این رجوی بود که پس انتفاضه عراق در سال 91 در ملاقات با سپهبد طاهر جلیل حبوش معاون صدام و سپهبد صابر الدوری رئیس مخابرات عراق با افتخار گزارشی ازسرکوب نیروهای معارض عراقی توسط نیروهایش را ارائه داد که طرف های عراقی در پاسخ از جانب صدام از رجوی بخاطر شرکت در سرکوب جنبش مردم عراق تشکر وِیژه کردند و بدنبال آن رجوی سیل کمک های مالی و تسلیحاتی دریافت نمود. رجوی هم که ازتائید خدمت مزدوری خود توسط صدام ذوق زده شده بود به طرف های عراقی اعلام نمود که منافع ما با دولت عراق در یک راستا می باشد .

6- خیانت کار واقعی رجوی است که دسته دسته اعضای ناراضی تشکیلاتش را که زندگی وعمر و جوانی و تمامی استعدادهای خود را فدای او کردند را فقط بخاطر حق طبیعی انتخاب زندگی آزاد وجداشدن از این تشکیلات آزادی کش به زندان های اشرف و مخوف ابوغریب فرستاد و مابقی را هم در تشکیلاتش حذف فیزیکی کرد.

در آخر پیشنهاد می کنم اگر مسئولین مجاهدین خلق و دست اندرکاران این برنامه ریگی ته کفش ندارند و بر ادعای خود مبنی بر خیانت ما ایمان دارند همین برنامه پرونده را در نشست های یگانی کمپ مجاهدین در آلبانی برای اعضا پخش کنند تا آنها قضاوت کرده و حقایق برهمگان مشخص گردد و سیاهی بر پیشانی رجوی همانند گذشته بماند.

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا