خفقان حاکم بر مناسبات سازمان مجاهدین خلق به عنوان فرقه ای بسته و مخرب، فصل مشترک خاطرات و واگویه های تمامی کسانی است که تجربه حضور در این تشکیلات را داشته اند. کسانی که بعد از رهایی از این سیستم بسته و فرقه ای، تلاش کردند تا با نقل تجربیات شان و آنچه در طول سالهای حضورشان در فرقه رجوی بر آنها گذشته، ماهیت واقعی مجاهدین خلق را بر همگان آشکار کنند.
این افشاگری ها البته دلایل مهمتری نیز دارد همچون کمک به افرادی که هنوز دربند حصارهای ذهنی و جسمی فرقه اسیر هستند. اسیرانی که دیگر زندگی آزاد و به دور از مناسبات فرقه ای را فراموش کرده اند. کسانی که به خاطر دروغ هایی که دهه ها رهبران مجاهدین، در ذهن شان فرو کرده اند می ترسند به دنیای آزاد قدم بگذارند. این افراد از تشکیل خانواده، از ارتباط با خانواده، دنیای بیرون و حتی ارتباط صمیمی با دیگر اعضای حاضر در کمپ، از تفکر آزاد، از انتخاب، تفریح و هر آنچه حق طبیعی هر انسانی است سالهاست محروم بوده و هستند.
شاید برای افرادی که آشنایی کافی با کارکردهای فرقه ندارند، باورپذیر نباشد که حتی یک پیاده روی ساده، یک خرید و انتخاب مستقل و یک تفریح چند دقیقه ای برای اعضای حاضر در تشکیلات مجاهدین خلق، ممنوع است.
تعدادی از اعضای جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق ساکن آلبانی که مسیر پرفراز و نشیب جدایی از فرقه را طی کرده اند و حالا زندگی واقعی را تجربه می کنند، در حرکتی نمادین به گردش دسته جمعی رفتند و ویدئویی از آن را منتشر کردند به این امید که نویدبخش آزادی اسیران در بند اردوگاه مجاهدین خلق در دورس باشد.
برخی می پرسند که بقیه کجا بودند. بقیه مشغول کار بودند و نتوانستند شرکت کنند.