روز شنبه 12 خرداد 1403 اعضای انجمن نجات استان مازندران با فاطمه سهرابی خواهر رحیم سهرابی در شهر بابل دیدار و گفتگو کردند.
رحیم سهرابی سالهاست در تشکیلات مجاهدین خلق گرفتار است و ارتباطی با خانواده و محیط خارج از فرقه ندارد. او اکنون در کمپ آلبانی مجاهدین به سر می برد. خواهر رحیم سهرابی به دلیل اینکه برادرش سالهای طولانی است با خانواده تماس ندارد، بسیار نگران زنده بودن برادر بود.
اعضای انجمن نجات در این ملاقات عکسی از رحیم را که سایت های فرقه منتشر کرده بودند به خانم سهرابی نشان دادند. ایشان با دیدن عکس برادر بسیار خوشحال شد و آسوده خاطر از اینکه برادر زنده و سلامت است هر چند در حبسی طولانی، با آه و افسوس بسیار شروع به صحبت درباره گذشته برادرش کرد و از استعداد خوب او در درس و تحصیل گفت. ایشان با غم و اندوه ادامه داد: “او علیرغم هوش بالا در تحصیل، هوش و درایت کافی در مسائل اجتماعی نداشت و گرفتار چنین فرقه مخوفی شد که حتی به او اجازه نمی دهند با خانواده اش تماس بگیرد و با آنها ملاقات داشته باشد.”
سپس خانم سهرابی توضیح داد که سال ها قبل وقتی برادرش در رومانی بود حدود 100 میلیون تومان پول داشت که با آن پول می توانست بهترین زندگی را داشته باشد اما نفرات فرقه رجوی او را فریب داده و پول هایش را از او گرفتند و او را به عراق بردند و دیگر از او خبری نداریم.
خواهر رحیم سهرابی در این سالها پیگیر کار برادرش بوده است. چند بار به همراه اعضای دیگر خانواده برای دیدار برادرش به درب قرارگاه اشرف در عراق رفت. اما رجوی ها به برادرش اجازه ندادند با آنها ملاقات کند و در عوض خانواده ها را مورد توهین قرار داده و با سنگ و میله گرد های تیز خانواده ها را مورد حمله قرار دادند. با وجود همه این نامردمی ها خانم سهرابی همچون دیگر خانواده ها ناامید نشده است و تا امروز علیرغم درگیری های روزمره مربوط به خانواده و شغل، کماکان پیگیر کار برادرش هم هست.
خانم سهرابی با افسوس گفت رجوی ها برادرم را پیر کردند، زندگی او را تباه کردند و به رجوی ها لعنت فرستاد. با این حال امیدوار بود که تلاش های انجمن نجات آلبانی به نتیجه برسد و او به همراه دیگر اعضای خانواده بتواند با برادرش ملاقات داشته باشد.
خانم سهرابی با مهربانی برای اعضای انجمن نجات دعا کرد و گفت خدا را شکر که شما توانستید خود را نجات دهید و حالا مشغول زندگی هستید، ای کاش رحیم هم هر چه زودتر خودش را نجات دهد و آرزو کرد که هر چه زودتر این امر محقق شود.