سازمان مجاهدین خلق از 30 خرداد 1360 تا 30 خرداد 1403

رجوی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ سازمانش را وارد فاز مسلحانه و تروریستی بر علیه جمهوری نوپای اسلامی ایران نمود. این اقدام با طرح و نقشه از پیش تعیین شده بود. رجوی وقایعی را در آن سال آفرید که هرگز در تاریخ معاصر ایران دیده نشده بود. بنابراین وقتی در ۳۰ خرداد فاز مسلحانه و تروریستی رجوی اعلام شد خیلی از نیروهایش از این سازمان بریدند و خیلی از خانواده‌هایی که طرفدار رجوی بودند از این گروه کناره گیری کردند. با شروع فاز مسلحانه تروریستی، رجوی خشونتی را بر جامعه ایران به ویژه نسل جوان کشور تحمیل کرد که هرگز از انتهای راهی که آغاز کرده بود خبر نداشت.

توجیه و سرهم کردن دلایل این راه از هنرهای سیاست بازی‌های رجوی بود که مجبور بود توجیهات تشکیلاتی سر هم کند. اعضا مجبور شدند به زندگی مخفیانه رو بیاورند. رجوی در آن دوران جوانان و نوجوانان زیادی را فریب داد. تعداد زیادی از مردم ایران به واسطه این تصمیم غلط رجوی کشته شدند. یادم می‌آید یکی از اقوام ما که نوجوان ۱۶ ساله بود توسط همین سازمان تهییج شد که به یک مسجدی سه راهی پرتاب کند و چند نفر در این اثنا کشته شدند. و خیلی از جوانان دیگر به همین صورت فریب رجوی را خوردند.

در این اثنا رجوی هم به همراه بنی صدر سر دیگر فتنه با هماهنگی و با کمک خلبان محمدرضا پهلوی به فرانسه گریخت، در حالی که هواداران او در تهران و شهرستان‌ها سرگردان بودند. او  ۴ ماه بعد با فیروزه بنی صدر ازدواج نمود.

نهایت امر اینکه هدف رجوی سرنگونی دولت نوپای انقلاب و تصاحب قدرت سیاسی در ایران به هر نحو و در کوتاه‌ترین  زمان ممکن بود. چیزی که هرگز رجوی به آن نرسید. پرواز به اصطلاح تاریخ ساز رجوی پوشش تشکیلات پسندی بود که فقط مصرف داخلی داشت.

شکست فاز عملیات مسلحانه و تروریستی و کشته شدن تعداد زیادی از مسئولین سازمان مجاهدین در داخل کشور رجوی را بر آن داشت تا چنانکه خود کشور را ترک کرده بود اعضای مجاهدین را نیز به خروج از کشور فرا بخواند. نتیجه اینکه ورود فرقه تروریستی رجوی به فاز مسلحانه خلق فاجعه ۳۰ خرداد در سال ۱۳۶۰ و تحمیل خشونت بر علیه مردم ایران نه ناشی از شرایط سیاسی بعد از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و قرار گرفتن مجاهدین در مقابل یک عمل انجام شده بلکه ناشی از حس قدرت طلبی سیاسی رجوی و اینکه سلاح و تشکیلات منسجمی دارد بود.  این امر خیلی زود رجوی را به مهره امپریالیسم تبدیل کرد تا پای در راهی بگذارد که پایان آن تبدیل شدن به یک مهره سوخته بود.

بدین ترتیب رجوی طی بیش از ۴ دهه با ترورهایی که انجام داد و خیانت‌هایی که کرد توانست نام منفورترین و وطن فروش‌ترین و جنایتکارترین چهره تاریخ معاصر ایران را از آن خود کند. او این وطن فروشی را تا همین الان همچنان ادامه داده است.  حالا ماهیت تروریستی سازمان رجوی بر همگان به ویژه دولت آلبانی برملا شده و این امر موجب شد تا پلبس آلبانی مقرشان را در 30 خرداد 1402 تفتیش کند تا بساط فعالیت های تروریستی شان را جمع کند.

من خودم شاهد ورود پلیس آلبانی در ۳۰ خرداد 1402 بودم چون از قبل درخواست جدایی از مسئولین سازمان کرده بودم اما مسئولین سازمان توجه به درخواست جدایی من نکرده و مرا به زور نگه داشته بودند. من که خیلی زیر فشار بودم به مسئولین سازمان گفته بودم که اگر وزارت کشور برای تمدید کارت‌های اقامت وارد اشرف ۳ شوندT من به آنها پناه می‌برم. به همین خاطر وقتی که پلیس آلبانی برای کنترل اشرف ۳ در تاریخ 1402 وارد اشرف سه شدند مسئولین سازمان برای اینکه من به پلیس پناه نبرم مرا توسط دو نفر به نام رضا نفیسی و مهران غنیمتی تحت کنترل قرار دادند و در قرنطینه نگه داشتند که نکند به پلیس مراجعه کنم. در مورد این وقایع هر ساله مقالات و کتاب‌های زیادی نوشته شده  ولی برای اطلاع مردم ایران از کسانی که شاهد اعمال تروریستی رجوی هستند درخواست می‌کنم که اعمال ضد بشری رجوی ها را برملا کنند تا به گوش اسیران کمپ مانز و همچنین خانواده های دردمند برسد.

علی زمانی تیرانا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا