خودسوزی های تشکیلاتی در سازمان رجوی

در یکی از شب های سال 2003 بعد از سقوط صدام حسین در عراق، ناگهان در قرارگاه اشرف همه را جمع کردند و گفتند که خبر مهمی است که همگی باید جمع شوید. از چهرۀ برافروخته مسئولینی که در آن حوالی بودند می شد حدس زد که اخبار بدی در راهست. بعد از کلی انتظار پیام مسعود رجوی اعلام شد:

” مریم در فرانسه دستگیر شده است “!

همهمه ای در میان اعضا بالا گرفت! در آن زمان تشکیلات رجوی دچار تنش و استرس های وحشتناک بود و هیچکس نمیدانست که چکار باید بکند، هیچ چیز سر جای قبلی خودش نبود و در واقع تمامیت تشکیلات رجوی گرفتار وضعیت عجیب و غریبی شده بود که امکان تصورش هم وجود نداشت و حالا هم این خبر! راستی مگر مریم رجوی در عراق و در نزد مسعود رجوی نبود؟!

ما با این سوال مواجه بودیم که مگر مریم رجوی در عراق نیست؟ چه زمان او به فرانسه رفت؟!

پس از این اتفاق ما را به میدانی موسوم به “میدان اشرف” بردند و در ظاهر تجمعی اعتراضی  صورت گرفته بود. در میان آن شلوغی ناگهان دیدم زمزمه هایی در حال شکل گیری است که باید “خودسوزی” کنیم ! و شروع به ثبت نام کردن نمودند. به طور واقع در حال ثبت نام برای خودسوزی بودند، ولی گفتند که کسی تا گفته نشده است هیچ کاری نکند!

اما داستان به این جا ختم نشد و از فردای آن روز ما در اخبار دیدیم که گفته می شود در اروپا هواداران مجاهدین خلق در حال خودسوزی هستند. شاهد بودیم که با دستور تشکیلاتی افراد در حال سوزاندن خود هستند. مسئولین سازمان خودشان دست به این کار نمی زدند و بقیه افراد را راهی میدان می کردند.

بعدها مریم رجوی که با این اتهام مواجه شد، آنرا تکذیب کرد و گفت که از داخل زندان پیام داده که اینکار را نکنند ولی کسی به حرف او گوش نداده است. دروغی که هیچ کس باور نکرد! کار احمقانه ای که هنوز فراموش نشده است اما همچنان اصرار دارند که افراد خودشان خودسوزی کردند و دستور تشکیلاتی نبوده است. اگر من در قرارگاه اشرف این صحنه ها را نمیدیدم واقعا فکر میکردم که کار خودبخودی است ولی به چشم خودم دیدم که دستور صادر شده بود. دقیقا همانند اعتصاب غذاهایی که صورت میگرفت، کسی مایل به اینکار نبود ولی چون تشکیلات بود وباید هر دستوری اجرا می شد و چرایی وجود نداشت، خودسوزی ها نیز بواسطۀ دستورات تشکیلاتی صورت گرفت، کاری که بشدت در هر محفل حقوق بشری نکوهیده و غیرانسانی تلقی می گردد و حتی از زمره حرکات تروریستی  و فرقه ای قلمداد می شود.

در آن زمان حتی یک نفر از سران مجاهدین اقدام به خودسوزی نکردند ولی بیچاره افرادی که به اصطلاح “تحت مسئول ” بودند باید به این کار اقدام میکردند. در جریان این خودسوزی ها دو نفر کشته شدند ( از شدت جراحات ناشی از سوختگی ) و بقیه جان سالم بدر بردند ولی آنها نیز افراد سابق نبودند و مدام تحت عمل جراحی های سر و صورت و دست قرار گرفتند و جراحاتشان همچنان باقیست.

بعدها افشا شد که به افراد گفته شده بود که شما خود را آتش بزنید، بسرعت افراد با کپسول های اطفاء حریق می آیند و شما را خاموش میکنند و جای هیچ نگرانی نیست، اما بعد از آتش زدن افراد هیچ کس وارد صحنه نشد زیرا دستور آمده بود که کسی را خاموش نکنید و بگذارید فیلم تهیه شود.

این مدل کارها فقط و فقط منحصر به فرد مسعود رجوی است، بارها گفته ایم و باز تکرار میکنیم که مسعود رجوی و مریم رجوی و سایر سران تشکیلات با خون دیگران خود را زنده نگه داشته اند و اگر این خونها نبود آنها نیز وجود خارجی نداشتند، همچون زالو که با خون ارتزاق میکند.

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا