مسئول انجمن نجات گلستان با عبدالحمید رئوفیان از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن نجات گفتگو کرد.
عبدالحمید رئوفیان در سال 1367 و در عملیات آفتاب به اسارت نیروهای مجاهدین خلق در می آید و در زمان اسارت فریب وعده های دروغین عوامل این سازمان را می خورد و به این ترتیب 25 سال از عمر و جوانی اش در تشکیلات رجوی تباه می شود.
او بعد از اینکه توانست خود را از چنگال فرقه نجات بدهد به ایران و آغوش خانواده بازگشت. حالا او تشکیل خانواده داده و زندگی مستقلی دارد. رئوفیان طعم شیرین آزادی را که چشید همچون تعداد زیادی دیگر از اعضای جدا شده، تلاش کرده و می کند تا دیگر دوستانش که هنوز هم اسیر در اردوگاه رجوی هستند را هم نجات بدهد.
ایشان با مسئول انجمن نجات گلستان درباره وضعیت از هم پاشیده داخلی فرقه رجوی ، مرگ و میرهای روزافزون داخل فرقه و افزایش یافته داخل فرقه و سپاه سایبری فشل این گروه گفتگو کرد.
رئوفیان که جزو شاکیان مسعود و مریم رجویست، معتقد است هیچ کشوری نباید به مریم رجوی با این سابقه تروریستی و نقض حقوق بشر اجازه ورود بدهد. فراتر از این مریم رجوی باید در یک دادگاه بین المللی محاکمه و ایران مسترد شود.
ایشان در مورد مرگ و میرهای فزاینده اخیر در داخل فرقه رجوی نیز گفت که اعضاء رده پایین هیچ وقت مورد حمایت سرکرده این فرقه نبودند و همیشه بهترین مواد خوراکی و داروها و تجهیزات به سران این سازمان تروریستی تحویل داده میشد و بقیه همیشه مجبور بودند در گرمای طاقت فرسای عراق بیگاری بکشند و از داروهای بسیار قوی و آرامبخش و اعصاب و روان برای از یاد بردن یاد خانواده و دنیای بیرون استفاده کنند. اکنون شاهد نتایج همان خیانت ها در حق اعضا هستیم.
ایشان در ادامه گفت که من از سال 67 که گرفتار این فرقه سراسر دروغ شدم، هیچ وقت اجازه انتخاب و حق رای در هیچ زمینه ای نداشتم. در سازمان تمامی عزل و نصب ها توسط سرکرده خائن این سازمان تروریستی انجام میشد. عضو سابق مجاهدین خلق با ذکر این نکته که محدودیت حق انتخاب محدود به انتخاب مسئولین تشکیلات نبود گفت: ما در درون مناسبات سازمان کلا هیچ گونه حق انتخابی نداشتیم، از لباس و پوشش و ساعت عبور و مرور و خوابیدن و بیداری تا حتی افکارو ..
عبدالحمید رئوفیان گفت از زمانی که توانستم خودم را نجات بدهم، آرامش بخش ترین قسمت زندگی، آزادی ام در انتخاب بوده است. انتخاب همسر، محل زندگی ، شغل و مسیر زندگی. انتخاب اینکه با چه کسانی ارتباط داشته باشم و با چه کسانی نه. و حتی در انتخاب نماینده و رئیس جمهور کشورم آزاد بودم و هیچ کسی دخالتی در انتخاب من نداشت و این بزرگترین و بهترین ثمره رهایی از سازمان ضد انسانی مجاهدین بود که بعد از 25 سال اسارت ذهنی توانستم آن را با پوست و خونم لمس کنم و در واقع به آزادی کامل برسم .
رئوفیان رو به دوستان سابقش در اسارتگاه مجاهدین خلق در آلبانی گفت: در هر سن و سالی که هستید سعی کنید خود را نجات بدهید و حتی شده برای چند وقت مانند من آزادی کامل و واقعی را به درستی پیدا کنید و با آن زندگی کنید.