هر ساله اعضای پیر و از کار افتاده شورا دور هم جمع شده تا هم دیداری تازه کنند و هم مزد سالانه شان را از مریم رجوی دریافت کنند.
گزارش دورهمی های سالهای گذشته شان را که مرور می کردم نکته جالبی توجهم را جلب کرد. تمام این دور همی ها و حرف های مطرح شده در آنها از الگوی واحدی تبعیت می کردند. ابتدا از تلاشهای مریم رجوی و پیروزی های خیالی او در طی سال تعریف و تمجید می شود و بعد به مسئله سرنگونی پرداخته می شود و اینکه حکومت در حال سرنگونی است و هم چنین به نقش کانونهای به اصطلاح شورشی اشاره می کنند.
اعضای این شورا اساسا همه باید در خدمت اهداف رجوی باشند، کسی جرات ندارد چیزی خارج از چارچوب رهبری سازمان بگوید در غیر این صورت مورد شدید ترین حمله از جانب سازمان مجاهدین خلق قرار می گیرد و در نهایت مارک همکاری با حکومت ایران می خورد. به این ترتیب فرد را از دور خارج می کنند. نمونه آن دکتر کریم قصیم ، آقا و خانم متین دفتری ، قاسملو ، بنی صدر و محمد رضا روحانی و …
اما در این میان اعضایی هم هستند که به خاطر پول شرافت نداشته شان را به فروش گذاشتند و هم اکنون در خدمت سرکرده فرقه رجوی قرار دارند .
حرفهای اعضای شورایی ثابت است. سالهای سال است که به زعم آنها سرنگونی نزدیک است و حکومت ایران در سراشیبی سقوط قرار گرفته! سالهای سال است که گردهمایی های سالانه سازمان را دستاوردی بزرگ قلمداد می کنند که حکومت ایران را به سرنگونی نزدیک تر می کند. سالهاست که از پیروزی مقاومت سخن ها می رانند اما کسی در آن میان نیست که بپرسد این دستاوردها نتیجه اش چه بوده است؟ شاید تنها دستاوردش برای مریم و مسعود رجوی بوده است که نیمچه حکومت دیکتاتورمآبانه ای را بر اعضای نگونبخت مجاهدین خلق اداره کنند و دست کم به این طریق طعم شیرین سلطنتی که سالهاست آرزویش را دارد مزه مزه کنند.
رجوی از سال 60 بعد از اعلام تاسیس شورا همیشه بر طبل سرنگونی کوبید و حالا بعد از 43 سال باز شاهد هستیم هم چنان سوزن شان روی سرنگونی گیر کرده است ولی نمی گویند که با وجود گذشت چهار دهه چرا کوچکترین موفقیتی در این زمینه حاصل نشده است و نمی گویند چگونه به این بهانه عمر و جوانی هزاران نفر را به تباهی و سیاهی کشانده اند.
اعضای شورا چند بار به عراق آمدند و در حضور رجوی جلسه برگزار کردند ولی همین افراد به محض پایان جلسه حتی حاضر نبودند چند ساعت بیشتر در عراق بمانند چون می ترسیدند که گزندی به آنان برسد. در کشورهای غربی و در کنار امپریالسیم زندگی کردن و دم زدن از سرنگونی و مبارزه بیشتر به تف سر بالا شباهت دارد و اگر به خروجی این دورهمی ها دقت کنیم در خواهیم یافت که هیچ خروجی نداشته و بیشتر یک اطلاعیه و گذاشتن یک مشت کلمات کنار هم دیگر می باشد.
مریم رجوی خودش هم بهتر از هر کسی می داند که جمع شدن اعضای شورا هیچ مصرفی نداشته و هیچ منفعتی برای پیشبرد مبارزه اش ندارد و بیشتر به دورهمی دوستانه شباهت دارد و بیشتر یک اسم است .
برای اعضای شورا متاسفم که اینگونه نان خود را با آغشته کردن به خون مردم ایران می خورند اما اینان روزی مانند رجوی ها باید پاسخگوی اعمال شان باشند.
هادی شبانی