این روزها بلیط های مریم رجوی پشت سرهم در حال بردن است و بخت هایش یکی پس از دیگری در حال گشایش! در هفته های گذشته خبری مبنی بر رشوه خواری و فساد مالی از سناتور 70 ساله “باب منندز” در آمریکا و جهان خبرساز شد. جناب سناتور به اتهاماتی از جمله رشوه خواری و مال اندوزی با شمش های طلا در خانه اش و چند فقره دیگر از اتهامات در دادگاهی در آمریکا محکوم شناخته شد و نتوانست از خود دفاعیه ای که بتواند قاضی و هیات منصفه را قانع کند ارائه دهد و گفته می شود که ممکن است به 200 سال زندان محکوم گردد.
وضعیت کنونی سناتور به لحاظ روحی وخیم اعلام شده است و بعد از کلی مسائل تصمیم گرفته است که از مقام سناتوری خود در سنای آمریکا کناره گیری کند. وی در مجلس سنا روابط خارجی سنا را برعهده داشت و کار میکرد.
اما در کنار همۀ این داستانها که خیلی مختصر به آنها اشاره کردم مهم خانم مریم رجوی است که بعد از شنیدن این اخبار شروع کرد به جمع آوری اخباری که در سایت هایش از سناتور باب منندز داشت. زیرا این سناتور که به عنوان یک چهرۀ خاص در جلسات مجاهدین شرکت میکرد ( یا حضوری و یا آنلاین ) وجهه خاصی به جلسات مجاهدین خلق میداد، بویژه در میان سیاستمداران آمریکایی که مخالف مجاهدین خلق بودند.
با ورود سناتور باب منندز آن گروه از افراد مخالف فرقۀ رجوی که در افکار عمومی و یا در کاخ سفید و یا در وزارت خارجه و وزارت دفاع فعال بودند مقداری محتاط تر برخورد میکردند زیرا طرف حسابشان سناتور با نفوذی بود که برای همگان شناخته شده بود.
ولی اکنون آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!
آقای سناتور کلی فضاحت بالا آورده است که حالا حالاها کار دارد و در مهمترین قدمی که برداشته است استعفا از مقام خود در سنای آمریکا بود.
بدنبال این اخبار خانم مریم رجوی از هر گونه ابراز نظر خودداری و سکوت پیشه کرده است، سایت ها و رسانه های زیر پوشش رجوی نیز کوچکترین خبری از این بابت ارائه نمیدهند و فعلا سکوت کرده اند شاید که از این ستون به آن ستون فرجی باشد و خبری دریافت کنند که سناتور را از این مخمصه ای که گرفتارش شده نجات دهد، آنوقت زبان باز خواهند نمود که بله ما میدانستیم که سناتور بی گناه است و برایش پاپوش دوخته و دام پهن کرده بودند!
جالب این است که اغلب کسانیکه از فرقۀ تروریستی رجوی حمایت میکنند خبرساز می شوند.
از جان بولتون گرفته تا روی جولیانی و باب منندز و آبه پیر که مهمترین چهره های حامی مریم رجوی بودند تا بقیه که فعلا کارشان به رسانه ها کشیده نشده است. با نگاهی به کل ماجرا به این نتیجه می رسیم که مگر بغیر از این انتظار بود؟! خب هر کسی معادل خودش را پیدا میکند، دزد با دزد ، قاتل با قاتل ، دروغگو با دروغگو و … . مجاهدین خلق هم با کسانی حشر و نشر داشتند که همانند خودشان بود، دزد، قاتل، دروغگو، فساد اخلاقی و غیره !
حال باید منتظر باشیم تا یک رسوایی دیگر برملا گردد.
بخشعلی علیزاده