مجاهدک ها ادعا کرده اند که گروه جنایتکار و مدام درحال تضعیف آنها، یک نیروی آلترناتیو و آنهم دموکراتیک و منحصر به فرد به حساب می آیند که ادعایی است که هیچ جوره به آنها نمی خورد.
آنها خود را همآورد دولت ایران میدانند و قضیه چنار و ماتحت گنجشگ را در اذهان تداعی میکنند و از این بابت بد هم نیست چرا که تفرج خاطری را برای ما سبب میشوند.
این چه هماوردی است که چک لیست شکست ها پی در پی پر میشود. جریان دادگاه 104 نفر از جلادان جنایتکار رجوی، نوشته اخیر روزنامه ی لوموند فرانسوی برعلیه مجاهدین ضدخلق ، آزادی حمید نوری و نمایش موفق فیلم کودک سربازان اشرف در سوئد، منعکس ساخته و باعقل ناسلیم خود بدین نتیجه رسیده که بهتر می داند که نیروی بیشتری را صرف مقابله با این فیلم بکند و عملا ثابت نماید که در میان خانواده ها، رها شدگان از اسارت سازمان و اقشار حقوق بشری از مردم ، بزرگترین ضربت به این باند مافیایی و تروریستی از بابت افشای زندگی نکبت بار و بغایت مظلومانه این کودک سربازان بوده و تیر فعالین حقوق بشر از بابت افشاگری دراین خصوص ، بخوبی درهدف قرار گرفته وآثار بسیار ویرانگر بر بساط این گروه ضدملی وعامل بیگانه متخاصم با ایران برجای گذاشته و کمر رجوی را خرد کرده است!
قلم به مزد رجوی از قول کارگردان این فیلم نوشته است:
سارا معین از جلد کارگردان و یا سناریونویس بیرون میآید و به عنوان کارشناس مسائل حقوقی و بین المللی چنین اظهار نظر می کند:
“داستان فیلم داستانی نیست که ادعای کسی در برابر حرف و ادعای کس دیگری قرار گرفته باشد. موضوعِ کودکسربازان [در سازمان مجاهدین] موضوعی اثبات شده است و این نقض قوانین بینالمللی است. علاوه بر این، اسناد بسیاری هم وجود دارد که نشان میدهد صدها نفر از آن بچهها با ادعاهای جعلی در خوابگاههایی [در کشورهای مختلف اروپائی] نگهداری میشدند.”
من به عنوان عموی بزرگتر یاسر اکبری نسب ( کودک سرباز) که در سال 1385 در آتش خشم و جنون رجوی سوخت و جزغاله شد وعلیرغم مراجعات مکررم، اجازه رویت قبر و استفاده از پزشک قانونی عراق برای معاینه جسد داده نشد، با صراحت تمام اعلام میکنم که اظهارات خانم سارا معین کاملا حقیقت دارد و من شخصا میدانم که برادر زاده هایم در کمپی در آلمان که به وسیله زن سلیطه و بداخلاقی از عوامل نزدیک رجوی اداره میشد و حتی بچه ها در کنار خواندن و حفظ اشعار مهوع در مدح رجوی، کتک میخورده ودراتاق هایی زندانی میشدند.
دیگر اینکه یک کارگردان میتواند یک حقوق شناس هم باشد. بخصوص کارگردانی که برای تهیه ی این فیلم براستی پرماجرا و واقعی ، مدارکی را ببیند، با قربانیان حادثه دیدار داشته و با آنها مدت های مدید هم صحبت باشد.
من بقیه مطالب نوشته مزدور رجوی را بخاطر تکرار مکررات دروغین مفید به حال خود و وقت خواننده گرامی ندانسته بیان و تفسیر نکردم و تنها خواستم که حساسیت شدید مجاهدین رجوی را به تهیه یک فیلم افشاگرانه نشان داده و مطرح کنم که چگونه افشای حقیقت تن رنجور باند رجوی را می لرزاند. این گروه جنایتکار و خائن و وطن فروش و مزدور و در عین حال بسیار شکننده را کسی به حساب نمیآورد چه برسد به اینکه به عنوان آلترناتیو حکومت کنونی ایران مطرح باشند.
رضا اکبری نسب – عضو خانواده های قربانی رجوی