از ابوغریب تا الرمادی؛ ناگفته‌هایی از زندان‌های سازمان مجاهدین خلق

سازمان چگونه دانشکده را تبدیل به زندان کرد؟

سازمان مجاهدین خلق که از بدو پیروزی انقلاب ۵۷، به دنبال وقوع انقلاب واقعی و اعطای ارمغان آزادی برای مردم ایران بود، خروج افراد را از سازمان برنمی‌تابید و در پس شعار آزادی به دنبال دادن درس عبرت همیشگی به پشیمان‌شدگان از پیوستن به سازمان بود. زندان و حبس در سازمان مجاهدین خلق اصولاً در رابطه با اعضای ناراضی، منتقد و یا خواستار جدایی از تشکیلات اعمال می شد.

کنار کشیدن اعضاء و کادرهای سازمان، قدمتی به اندازه‌ عمر خود سازمان دارد. این کناره‌گیری‌ها، از همان روزهای نخست تأسیس سازمان، در سال ۱۳۴۴، آغاز و تا به امروز هم‌چنان ادامه دارد. برخورد سازمان با افرادی که خواستار جدایی از سازمان و کناره‌گیری بوده‌اند در برش‌های گوناگون زمانی، متفاوت و عموماً متناسب با شرایط ویژه‌ی همان دوران بوده است. این شرایط به دلیل بافت ویژه‌ی حاکم بر سازمان و روند همیشگی قهقرایی این جریان در رابطه با ارزش‌نهادن به حق انتخاب اعضا روز‌به‌روز سخت‌تر و سخت‌تر شده است؛ تا جایی که امروزه کناره‌گرفتن از این جریان به یک تابلوی ممنوعه بدل شده است.

نکته‌ بسیار مهم این است که هرگاه سازمان در موضع ضعف و افت اقبال مردمی و کمبود نیرو قرار می‌گیرد، رفتارش خشن‌تر می‌شود؛ اما اگر همین جریان در سرفصل رونق بازار شعارهای خود روبه‌رو باشد، برخوردش با اعضای خواهان جدایی، نرم‌‌تر و محتاطانه‌تر است.

در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، که مبارزه‌ مسلحانه‌ شهری در ایران از جانب سازمان مجاهدین خلق آغاز شد، عده‌ زیادی توانستند به راحتی از سازمان جدا شوند و سازمان به علت عدم توانایی، همچنین ترس از افکار عمومی، برخورد به نسبت ملایمی با این افراد داشت.در دوران اقامت سازمان در اروپا نیز به علت فضای باز سیاسی این کشورها، سازمان نمی‌توانست مانع خروج این افراد شود. حداکثر کاری که این تشکیلات می‌توانست انجام دهد، منزوی‌کردن چنین افرادی بود و یا این که موقعیت پناهندگی آنان را زیر سؤال ببرد، تا فرد جدا شده مجبور شود به سازمان بازگردد.

در اسفند ۱۳۶۳، تعدادی از افراد انجمن‌های هوادار در مقطع اعلام ازدواج عجیب مسعود رجوی و مریم (قجر عضدانلو) رجوی، از سازمان جدا شدند. علاوه بر آن، از هنگام به راه افتادن طلاق‌های اجباری نیز در اردیبهشت ۱۳۷۰، در لایه‌های پایینی سازمان شتاب عجیبی برای گسستن از سازمان آغاز شد. به جز طلاق‌های اجباری، شرکت سازمان در جنگ داخلی عراق علیه کردها و شیعیان این کشور، به دلیل حمایت نظامی از دولت صدام، فراز دیگری برای گسستن از سازمان بود. هم‌چنین ایدئولوژی نوین سازمان برای توجیه این عملکردهای غیر منطقی، بن‌بست استراتژیکی‌ای که سازمان بنا بر عملکردهایش گرفتار آن شده بود و از سویی دیگر انبوه فشارها و روش‌های ضد دموکراتیکی که این تشکیلات بر اعضای خواهان جدایی اعمال می‌کرد، زمینه‌‌ساز دیگری برای ساختن و پرداختن زندان‌های درون سازمان شد.

بنابر مطالب ذکر شده، همگی افراد خواهان جدایی، از پست‌های سازمانی‌شان خلع رده می‌شوند و یا به عبارتی دیگر عنوان‌های سازمانی‌شان از ایشان گرفته می‌شود. این افراد بسته به دلایل کناره‌گیری یا محاکمه می‌شوند یا حتی بدون محاکمه به زندان‌های ویژه‌ی افراد جدا شده و معترض سازمان فرستاده می‌شوند، تا تصمیم نهایی برای ماندن در سلول انفرادی، و یا اعزام به اردوگاه‌های عراق و زندان‌های عراق برایشان گرفته شود. اردوگاه “الرمادی” و زندان”ابوغریب” آخرین ایستگاه ناراضیان است. به طور مشخص زندان‌هایی که در داخل قرارگاه‌های سازمان ساخته شده است بدین شرح است:

زندان‌های رفع ابهام در داخل خاک عراق

زندان‌های مهمان‌سرا در داخل محیط بسته‌ی عراق و در داخل پایگاه‌های نظامی

زندان واقع در قرارگاه “سردار” در کرکوک. زندانیان اسیر در سردار، برای عدم امکان تحقیق صلیب سرخ، به بخش اسکان قرارگاه “اشرف” منتقل شد.

زندان دبس تأسیس در سال ۶۸ در نزدیکی کرکوک. این زندان ویژه‌ی اسرای جنگی ایران و عراق بود. اسرای جنگی که در حمله‌های نظامی سازمان به مرزهای ایران اسیر می‌شدند را به این زندان می‌آوردند. این اسرا در این محل پس از تخلیه‌ی اطلاعاتی تفکیک می‌شدند. عده‌ای را تحویل دولت عراق می‌دادند. و عده‌ای را هم در دبس نگه‌ می‌داشتند. سازمان اسامی این اسرا را به سازمان‌های بین‌المللی نظیر صلیب سرخ نمی‌داد و هیچ‌کس از سرنوشت و حضور آنان در دبس مطلع نمی‌شد.

زندان‌های واقع در قرارگاه اشرف. بزرگترین و مهم‌ترین پایگاه سازمان مجاهدین خلق در عراق بود. این پایگاه در زمستان ۱۳۶۶ در ۵۰ کیلومتری شمال بغداد ایجاد شد.زندان‌های واقع در پایگاه اشرف بدین شرح بود:۱- زندان مهمان‌سرا و یا زندان ۱۰۰، اکثر زندانیان این قرارگاه تحویل سازمان امنیت عراق داده شده و به اردوگاه “الرمادی” فرستاده شدند. ۲- زندان۳۷، زندانیان عملیات مروارید در این زندان محبوس بودند. ۳- زندان مخوف H، این زندانیان باید تا پیروزی انقلاب واقعی به رهبری رجوی در این زندان باقی می‌ماندند. ۴- زندان پذیرش که افراد داخل زندان باید به مدت ۲ سال در سلول انفرادی بمانند.۵- زندان دانشکده که در اصل محلی برای آموزش بود. اما زندان‌های موجود کفاف این همه زندانی را نمی‌داد، درنتیجه دانشکده تعطیل و تبدیل به زندان شد.

منبع: راستگو، علی اکبر( ۱۳۹۰) مجاهدین خلق در آیینه تاریخ، تهران

خروج از نسخه موبایل