زندگی، مفهومی که پیوسته در درون مناسبات فرقه رجوی سلاخی می شود. انسان هایی که هر کدام به طریقی به درون این مناسبات ضد انسانی کشیده شده اند، زمانی خارج از این مناسبات زندگی را زندگی می کردند با تمام رنج و سختی ها که طبیعت یک زندگی نرمال است.
سران سازمان مجاهدین خلق به تدریج افراد را از هر آنچه بوی زندگی بدهد، جدا کردند. روح و جسم و ضمیرشان را آنچنان شستشو داده و می دهند که در ذهن هم به زندگی نیاندیشند. با اینحال زندگی چیزی نیست که فراموش شدنی باشد، آن هم برای کسانی که زمانی تجربه اش کرده باشند. به این ترتیب تا کنون افراد زیادی توانستند حصارهای فرقه را هر چند با سختی، بشکنند و خود را نجات بدهند.
حسن رویان یکی از این افراد است که در سال 83 و بعد از سالها زیستن مشقت بار در مناسبات فرقه رجوی، عاقبت موفق شد خود را از آن جهنم رها کند و به دنیای عادی بازگردد.
او حالا خانواده ای صمیمی دارد، در زمینه کارهای تأسیساتی فردی خبره است و از این راه امرار معاش می کند. از همه مهمتر اینکه او اکنون پدر است. پدر یک پسر 18 ساله و یک دختر 13 ساله. این خانواده موفق چهارنفره در خانه باغی زیبا در ایلام زندگی می کنند و اوقات خوشی در کنار هم سپری می کنند.
حسن رویان بیش از هر فرد دیگری قدر این داشته هایش را می داند چرا که به سختی این آزادی و این کانون گرم خانواده را به دست آورده است.
آقای رویان درباره زندگی اش بعد از خروج از مناسبات مجاهدین خلق می گوید: در کنار خانواده ام بسیار راحت و راضیم و خشنودم که زودتر از سازمان جدا شوم. من خیلی خیلی راضیم … الهی شکر.