به تازگی سایت های خبر ی فرقه، نامه ها ی سمیه محمدی را خطاب به وزیر کانادا و… منتشر کرده اند و با درج آن ها و آوردن مطالبی پیرامون آن سعی کرده اند که برخوردهای پدر سمیه را با پدرش مخالف حقوق بشر جلوه دهند و عنوان کرده اند که این برخوردها دیکته شده از ناحیه دولت ایران است که با فشار بر خانواده ی محمدی آن ها را وادار به چنین اقداماتی کرده اند. از همه جالب تر این که عنوان کرده اند پدر سمیه از هر گونه عاطفه ی پدر ی محروم بوده و به همین دلیل به خود اجازه داده که به حقوق شخصی فرزندش تجاوز کرده و او را وادار به خروج از اشرف کند!!!
این مطلب و مطالب مشابه آن نه تنها باعث دفاع از فرقه نمی شود بلکه همان هواداران اندک اجباری را هم از آن ها می گیرد، چرا که در فرقه ای که خانواده تا به این اندازه منفور شمرده می شود که ازدواج ممنوع است،در فرقه ای که زن و شوهر را مجبور می کنند تا به همدیگر سیلی بزنند، در خانواده ای که کودکان را از والدینشان جدا می کنند و به بیگاری می کشند، در فرقه ای که هر گونه احساس و عواطف انسانی سرکوب می شود، چه جای سخن گفتن از عاطفه و احساس! آیا غیر از این است که چون فرقه ی رجوی هیچ حرفی برای دفاع از خود نداشته روی نکته ای دست می گذارد که کاملاً واضح در تضاد با ارزش های ضد ارزش خودشان است! حال بگذریم از این که اقدامات پدر سمیه دقیقاً از عاطفه ی عمیق پدری سر چشمه می گیرد و این که او تمام این تلاش ها را به دلیل نگرانی های پدرانه اش می کند.
نکته ی دیگر این که فرقه ای که ادعای داشتن عقاید عمیق اسلامی را دارد و می خواهد راه امام حسین را ادامه داده و از یاران صدیق امام عصر باشد چگونه اصل اساسی دین اسلام یعنی احترام به والدین را نادیده می گیرد و اجازه می دهد که سمیه محمدی با والدینش این گونه برخورد کند؟! (البته به فرض این که بپذیریم سمیه محمدی از سوی فرقه هیچ اجباری برای نوشتن این مطالب نداشته؟!)انتشار چنین مطالبی از سوی فرقه ی رجوی درست مثل گل زدن به دروازه ی تیم خود است. چرا که آن ها این گونه بیش از پیش خود را رسوا کرده و تناقض ها و تضادهای موجود در گفتار و کردار رهبران فرقه را بیش تر به نمایش می گذارند و هر روز یک قدم بزرگ به شکست نزدیک تر می شوند! و این نهایت درماندگی رجوی و یارانش را به نمایش می گذارد، چرا که اگر وسیله و حرفی برای دفاع از خود داشتند حتماً از آن استفاده می کردند تا این گونه با بیان چنین تناقضاتی رسوا نشوند!
سمیه محمدی اولین قربانی تضادها و تناقض های فرقه ای و خودخواهی ها و قدرت طلبی های مسعود و مریم نیست اما امیدواریم که جزء آخرین قربانی ها باشد!!