پای صحبت های افسر ایرانی که دو ماه را در پذیرش مجاهدین گذراند

دیدار مسئول انجمن نجات گیلان با یک افسر آزاده جنگ ایران و عراق

در ادامه دیدارهایم با جداشده های فرقه رجوی به مواردی برخوردم که اساسا هیچ سنخیتی با آنان نداشتند و فقط در اثر فشارهای طاقت فرسای اردوگاه صدام و بواسطه وعده وعید فریبنده و پوشالی فرقه تبهکار رجوی، مدت بسیار کوتاهی را در قسمت پذیرش فرقه سپری کرده بودند. در واقع فرقه در این قسمت با قرنطینه افراد مقدمات مغزشویی و عضوگیری را اعمال و اجرایی می کند.

خود من واقعاً از دیدار و شنیدن ماجرای تلخ اسارتشان بسیار متعجب شدم و تکان خوردم که چگونه رجویها می خواستند پتانسیل شرافتمند اعضای سابق ارتش ایران را به چاه ویل وطن فروشی بکشانند.

آقای ع – م از پرسنل بازنشسته نیروی انتظامی که بدلایل شخصی و محضورات خانوادگی خصوصا تنفر از رجویها تمایل به نشر عکسهای دیدارش را نداشت، در معرفی خود و کم و کیف اسارتش در جنگ ایران و عراق و حضور اجباری دو ماهه در قسمت پذیرش رجویها گفت:

“بنده خیلی خوشحال هستم که قسمت شد با شما ملاقات دوستانه و صمیمی داشته باشم و از اینکه شنیدم هنوز تعدادی در اسارت رجویها در آلبانی هستند بسیار بسیار متاثر شدم هم برای خودشان و هم برای خانواده های چشم انتظارشان که امیدوارم و از خدا میخواهم که با کمکهای انسان دوستانه شما دری باز شود تا آنها نیز بتوانند با رهایی از گروه وطن فروش رجوی در کنار خانواده خودشان قرار بگیرند.”

آقای ع – م در ادامه افزود: “بنده از پرسنل استخدامی نیروی انتظامی و متاهل و دارای فرزند بودم که داوطلبانه با شروع جنگ ایران و عراق برای دفاع از آب و خاکم به جبهه رفتم و متاسفانه مدتی بعد به اسارت نیروهای متجاوز عراق درآمدم و به اردوگاه مخوف شان هدایت شدم و 9 سال تمام سختیها و شداید اسارت را تحمل کردم تا سرفراز به کشور بازگردم . تا اینکه رجوی ها در بهار 1369 بمنظور عضوگیری به کمپ و اردوگاه ما آمدند و با دجالیت و دروغگویی وعده دادند که اگر نزد ما بیایید، شما را به اروپا اعزام می کنیم و چنانچه تمایل داشتید به ایران بروید.

بنده ابتدا به ساکن خیلی مقاومت کردم و نپذیرفتم ولی ته خط فریب خوردم و به اسارتگاه اشرف منتقل شدم. خودشان آنجا را پذیرش و قرنطینه عنوان کردند و تمام سعی و تلاش شان این بود که با فریب و دروغ و اهانت به نظام ایران، بنده را جذب کنند که اول و آخر حرفم این بود که من میخواهم به ایران نزد خانواده ام برگردم و شما را اصلا نمی شناسم و قبول ندارم .
آنها وقتی در روند عضوگیری بنده ناکام ماندند ناگزیر بنده را بعد از دو ماه حضورم در قرنطینه و پذیرش به همان اردوگاه عراقیها برگرداندند که خوشبختانه درمقطع تبادل اسیران موفق شدم به کشورم وبه آغوش خانواده ام وهمچنین سرشغل اصلی ام بازگردم و به خدمتم ادامه دهم تا اینکه بازنشست شدم و الان هم در سن 70 سالگی یک خانواده بزرگ دارم و با آنها زندگی خوب و خوشی را سپری میکنم .”

آقای ع – م در خاتمه دیدار صمیمی گفت: “رجویها منفور و منزوی و خائن به وطن و مردمانش هستند و جایی در بین شان ندارند .”

علی پوراحمد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا