میزگرد انجمن نجات آلبانی درباره انقلاب ایدئولوژیک اجباری – قسمت چهارم

در ادامه میزگرد اعضای پیشین مجاهدین خلق در انجمن نجات آلبانی، درباره فضای سرکوب و خفقان پس از انقلاب موسوم به ایدئولوژیک، حمید آتابای به گفتگو با غلامرضا شکری و علی هاجری نشست. این دو عضو جدا شده از مجاهدین خلق در این گفتگو از چگونگی روند انقلاب ایدئولوژیک، پایه های آن و اهداف آن سخن گفتند.

غلامرضا شکری، آغاز آشکار شدن بحث انقلاب ایدئولوژیک را سال 1370 می‌‎داند که بر اساس سلسله مراتب تشکیلاتی مجاهدین خلق، به مرور همه رده ها در جریان آن قرار گرفتند. به گفته او نشست‌ها از ابتدا با مباحثی حول طلاق و ازدواج شروع شد. در این راستا ویدئوهایی از مسعود و مریم رجوی در نشست‌ها پخش می‌شد که اعضا را متقاعد کنند که انقلاب ایدئولوژیک درونی فرقه رجوی از سال 1364 آغاز شده بوده است.

اما به شهادت شکری واقعیت این بود که پس از شکست مجاهدین خلق در فروغ جاویدان که موجب کشته شدن و ریزش نیروهای بسیار شد، بحث انقلاب ایدئولوژیک در حقیقت ترفندی برای پیش‌گیری از دست دادن نیروهای بیشتر بود. همزمان رجوی به شدت به دنبال نیروگیری در میان اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق و شهروندان ایرانی جویای کار در کشورهای همسایه ایران بود.

پس از عملیات مروارید در سال 1370 بار دیگر ریزش نفرات شروع شد و رجوی با خطر کمبود نیرو مواجه شد و اجرای انقلاب ایدئولوژیک ترفندی بود که با جدا کردن خانواده‌ها، طلاق اجباری و جدا کردن فرزندان از والدین در اردوگاه اشرف موجب شد که خانواده‌های فروپاشیده دیگر قدرتی برای اتحاد خانواده و ترک تشکیلات نداشته باشند. به گفته شکری بدین ترتیب نیروها در سازمان میخکوب شدند.

بنا بر اظهارات این عضو جدا شده رجوی با مصداق آوردن از آیات قرآن و سخنان بزرگان دین، سعی داشت انقلاب ایدئولوژیک را تثبیت کند و اعضا را با بندهای الف، ب، ج و غیره شستشوی مغزی دهد. هر کدام از این بندها بخشی از فرایند شستشوی مغزی افراد تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک بود.

علی هاجری عضو دیگر انجمن نجات آلبانی، در ادامه گفتگو بیان کرد که مسعود رجوی یک جمله کلیدی داشت: “یا همه چیز یا هیچ چیز.” به این معنا که اعضای کیش شخصیتی او باید همه چیز خود را در اختیار او بگذارند که شامل زن و بچه و حتی مغز افراد می‌‎شد. او به خاطر می‌آورد که رجوی برای انکار کردن نهاد خانواده به اعضا تلقین می‌کرد که اگر انقلاب ایدئولوژیک را در سال 1364 در تشکیلات نهادیه کرده بود در عملیات فروغ جاویدان پیروز می‌شد و نیروهایش در تنگه چارزبر متوقف نمی‌شدند.

به گفته هاجری فرمانده‌های رده بالای تشکیلات از سال 1368 وارد انقلاب ایدئولوژیک شده بودند و حتی برخی از آنها حاضر به طلاق همسرانشان نشدند و نهایت از تشکیلات جدا شدند. هاجری مهرماه 1370 را آغاز رنج همگانی برای همه رده‌های تشکیلاتی فرقه رجوی می‌داند. او بندهای انقلاب را تنها دستاویزهایی برای شستشوی مغزی افراد می‌داند.

هاجری چکیده انقلاب ایدئولوژیک را در این می‌داند که رجوی هر آنچه را که بوی زندگی می‌داد برای افراد ممنوع می‌دانست چون موجب می‌شد که افراد تشکیلات را ترک کنند. او رجوی را نمونه دیگری از رهبر کره شمالی می‌داند.

با این وجود هاجری معتقد است که علیرغم تلاش‌های رجوی برای جاانداختن انقلاب ایدئولوژیک، افراد گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق، چندی دیرتر یا زودتر، به محض آن که فرصتی پیدا کنند از تشکیلات جدا می‌شوند. کما اینکه پس از حمله آمریکا به عراق، سقوط صدام حسین و خلع سلاح تشکیلات رجوی، صدها نفر از آن جدا شدند. این روند جدایی از فرقه رجوی تا به امروز ادامه دارد.

حمید آتابای در پایان گفتگو از تاثیر ساختار شستشوی مغزی مسعود رجوی بر افراد گفت که حتی تا مدت‌ها پس از جدایی از تشکیلات بر ذهن و روان افراد اثر می‌گذارد. او وعده داد که بزودی در نشست‌های دیگری از چگونگی کارکرد انقلاب ایدئولوژیک در نشست های کنونی که در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی هنوز ادامه دارد، توضیح خواهد داد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا