رو به جوانان وطنم| از سرگذشت من درس عبرت بگیرید

من به عنوان یک قربانی و تجربه گر حضور در این فرقه ، سخنی با جوانان کشورم به ویژه قشر دانشجو، دانش آموز و هر کسی که در فضای مجازی فعالیت می کند دارم. دیروز به صورت اتفاقی مطلبی را تحت عنوان ” پیام به نیروهای خواهان ارتباط” در یکی از سایت های مجاهدین خلق دیدم، این امر مرا به گذشته های نه چندان دور خودم برد که با یکی از این پیام های رادیویی جذب این سازمان شدم و عمر و جوانی ام بر باد رفت.

مطلب مستند پیش رو ، بخش بسیار جزئی از زندگی نامه من است که در اثر بی اطلاعی و عدم آگاهی رسانی، فریب مجاهدین خلق را خورده و جذب این گروه فرقه ای شدم، کاش زمان اجازه می داد بسیار در این باره توضیح می دادم ، اما من خلاصه ای از آنچه در آن سالهای سیاه بر سرم آمد را می گویم و بقیه را به شما ارجاع می دهم که از فضای مجازی در مورد مجاهدین خلق بیشتر تفحص و تحقیق کنید، من به راه ناشناخته ای قدم گذاشتم که راهی بی برگشت بود، در باتلاق این سازمان گرفتار شدم و با عنایت خداوندی و دعاهای پدر و مادر موفق به نجات خود از دست این سازمان جنایتکار شدم، در ادامه خلاصه ای از پروسه خود را بیان می کنم باشد که چراغ راه شما جوانان و عزیزان باشد که هرگز در دام آدم ربائی های و فریب های این سازمان جنایتکار نیافتید.

جوانان عزیز و کسانی که مجاهدین خلق را بخوبی نمی شناسید، هرگز اشتباه من را تکرار نکنید، بدون شناخت کافی و بدون آشنائی با تجارب دیگرانی که این راه را رفتند، قدم در این راه بی بازگشت نگذارید.

من در سال 1375 از طریق رادیوی این سازمان که آنزمان به “رادیو مجاهد” شناخته می شد، جذب این سازمان شدم،( لازم به توضیح است که اکنون چنین رادیوئی وجود خارجی ندارد و خدا را شکر منحل و نابود شده است، اما اکنون در فضاهای مجازی فقط از این عنوان استفاده می شود) شناخت قبلی من از این سازمان ، در حد مینیمم آگاهی بود، اسم مسعود رجوی را شنیده بودم ، اما هرگز از نزدیک با این سازمان آشنائی نداشتم، خلاصه در چشم بهم زدنی من درگیر این سازمان شدم و خودم را در پادگان اشرف در عراق یافتم ( بازهم باید توضیح دهم که اکنون این پادگان هم تخریب شده است و بدست مردم عراق تسخیر گشته است و مجاهدین خلق پس از اخراج از عراق، اکنون پس از جدائی صدها نیروی خود در روستائی به نام مانز در کشور آلبانی که با حصارهای چندلایه محدود شده است بسر می برند) ، هیچ کس از این اسیران رجوی حق تردد به بیرون حصارها را ندارند و هیچ کدام حق تماس با خانواده و عزیزان خود را ندارند، همه مثل راهبه های مسیحی ، حق ازدواج و اظهار تمایلات جنسی را به یکدیگر ندارند و در عصر ارتباطات، در غار ناآگاهی زندگی می کنند.

اما در اتاق های در بسته با کامپیوترهایی نشستند و با عناوین دروغ و با ماهیت های جعلی ، وارد فضای مجازی شده و سعی می کنند با جوانان ارتباط گرفته و خود را ساکن کشورهای اروپائی معرفی می کنند ، صد درصد اطلاعاتی که بیان می کنند فیک و دروغ است، درابتدا ماهیت اصلی خود را اعلام نمی کنند و هرگز اسمی از سازمان مجاهدین خلق نمی برند، اما در ادامه وقتی سوژه خود را در تور انداختند، کم کم خود را معرفی می کنند، از تورم و گرانی شروع می کنند، به برخی اعتراضات اشاره می کنند و موضوعات را بزرگنمائی کرده و زیر ذره بین می برند، وقتی همراهی شما را در موضوعات اجتماعی دیدند، کم کم وارد حوزه های سیاسی شده و درخواست هائی را از شما مطرح می کنند. هدف در یک کلام هدایت شما و خانواده تان به سمت رویاروئی عقیدتی و نظامی است، که می خواهند با درگیر کردن شما با موضوعات اجتماعی که در هر کشور شاید باشد، راه را برای سوءاستفاده های بعدی خود بازکنند.
تخلیه تلفنی از دیگر شگردهای این فرقه ضدمردمی است، بدون اینکه ماهیت خود را علنی کنند، شما را به دام مسائل مختلف می کشانند، انبوه اطلاعات از شما و اعضای خانواده تان می گیرند ، بدون اینکه حتی یک جمله راست از خود بگویند.

این سازمان مردم فریب سالهاست که خون های بسیاری از بیگناهان را بر زمین ریخته است، سالها اعضای خود را در زندان های انفرادی خود زندانی و شکنجه کرده اند، ای کاش با جداشدگانی از این سازمان ، قبل از هر اقدامی، فقط چند دقیقه امکان صحبت داشته باشید تا ماهیت اصلی سازمان را برای شما بازگو کنند، این سازمان سالهای سال از کشور عراق و حتی حین جنگ ایران و عراق ، دوشادوش سربازان ونظامیان عراقی ، با مردم کشور خودش در ستیز و جنگ بوده است، این خائنان به وطن، اعضای سازمان خود را که پس از مشاهده جنایات داخلی این سازمان ، خواهان جدائی بودند را ، ماهها در زندان های خود در عراق محبوس وشکنجه کرده اند ، بسیاری را کشته است، بسیاری وقتی به درب های بسته ی خروج از این سازمان خوردند، خودکشی کردند. ای کاش جوانان کشورمان ، بیشتر این فرصت را داشتند که ماهیت این سازمان را بخوبی بشناسند، البته ما جداشدگان در انجمنی به نام ” انجمن نجات ” که یک سازمان مردم نهاد و NGO است گرد هم آمدیم و کار اصلی مان آگاهی رسانی به نسل جوان است، که هر کس هم با مراکز ما در سراسر کشور ارتباط بگیرد، حاضر هستیم با تمام وجود تجربیات خود را با آنها در میان بگذاریم، همچنین در دانشگاههای مختلف ، ما سعی کردیم با نمایشگاههای مختلف تاریخچه ی ننگین این سازمان را برای اقشار مختلف به نمایش بگذاریم.

بی شک ، بازخوانی و جریان‌شناسی انقلاب اسلامی به‌ ویژه برای نسل جوان و آینده‌سازان این مرز و بوم، آگاهی آنان را به طرح‌ها و نقشه‌های فریبنده دشمنان قسم‌خورده انقلاب افزایش داده و موجب بصیرت‌افزایی و روشنگری می‌شود.

دوستان و جوانان عزیز، شما آزاد هستید هر راهی را انتخاب کنید، هر مسیری را طی کنید، ولی عاجزانه از شما می خواهم ، بدون تحقیق ، بدون اطلاعات دقیق و بدون تفحص ، راهی را انتخاب نکنید که همه چیز شما را بر باد دهد. اگر از افراد کمی مسن اطراف خود هم سئوال کنید که مجاهدین خلق و مسعود رجوی چه کسانی هستند و چه بلاهائی سر مردم ایران آوردند، می توانند به شما اندکی کمک کنند، آدرس دفاتر انجمن نجات در تمام شهرهای کشور و شماره های تماس در فضاهای مجازی در دسترس است، اجازه ندهید مزدوران این سازمان از اسارتگاههای بسته ی خود شما و آزادی شما را نشانه بگیرند.

محمدرضا مبین، نجات یافته از چنگال مجاهدین خلق

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا