انجمن نجات روز به روز به اهداف خود نزدیک تر می شود

برگزاری کنفرانس ایتالیا توسط یک انجمن حقوق بشری و مطالعات سیاسی اجتماعی به نام “سرزمین پدری” با عنوان ” ایران و مبارزه با تروریسم ” و دعوت رسمی از خانم اریسا ادریسی بعنوان رئیس انجمن نجات مستقر در کشور آلبانی که خود همسر یکی از قربانیان فرقه و تروریسم رجوی و نجات یافته عضو همین انجمن میباشد خود حاوی پیام ها و نکاتی قابل تامل و روندی در حال گذار و ورود به گستره ای جدید در عرصه بین المللی میباشد .

برای ما اعضاء و خانواده بزرگ انجمن نجات و همه خانواده هایی که سالها با روح و روان خویش درگیر فعالیت در این عرصه هستیم درک و فهم عمیق این موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است :

زیرا تنها خانواده ها و افراد جداشده و اعضای انجمن نجات بخوبی و دقیق میدانند که این راه از چه تاریخی و از کجا و چه شرایطی آغاز شده و چگونه در این مسیر با سوزن کوه کنده شده تا امروز این انجمن نجات پا به عرصه سیاسی بین المللی گذاشته است .

برای فهم دقیق جایگاه انجمن نجات در عرصه بین المللی، لازم است مختصری به عقب برگردیم و برخی حوادث و فعالیتهای انجمن نجات در ابعاد و شرایط مختلف را بررسی کنیم .

از آغاز بکار انجمن نجات و تشکیل برخی دفاتر استانی، مسئولین و کارکنان انجمن با خانواده ها ارتباط برقرار نمودند و برای اکثر خانواده ها بسیار سخت و غیر قابل باور بود که این افراد خودشان از قربانیان فرقه رجوی هستند که در حال حاضر آزادانه در ایران زندگی میکنند و میگفتند مگر میشود کسی بتواند از داخل تشکیلات سازمان خارج شود و به ایران بیاید، اعدام نشود و تازه آزاد بچرخد، زندگی کند و برای سایر دوستان سابقش تلاش کند .

خانواده ها اساسا هیچ تصویر روشنی از شرایط و محل زندگی، زنده یا مرده بودن فرزندان و عزیزان خود نداشتند .
برخی فرزندان خود را مقصر میدانستند که چرا اینقدر بی وفا و نمک نشناس هستند که ما را فراموش کرده اند و….غافل از اینکه رجوی احساس و عاطفه را در آنها کشته بود .

به همین دلیل ارتباط اعضای انجمن نجات با خانواده ها، اعتماد سازی و فعالیت خانواده ها برای رهایی فرزندانشان بسیار بسیار سخت بود و حقیقتا این توصیف “با سوزن کوه کندن” دقیقا مصداق بارز انجمن نجات و البته خانواده های مرتبط میباشد .

پس از اندکی برقراری ارتباط و اعتماد سازی و باور خانواده ها موضوع اعزام خانواده ها به عراق و ملاقات با فرزندانشان شروع شد. همه سختی های آن دوران را بیاد دارند اما حقیقتا موضوع اعزام خانواده ها به عراق به قصد دیدار فرزندانشان نقطه عطف و همچنین نقطه اوج فداکاری انجمن ها و خانواده ها در این مسیر بود که بالاترین دستاورد آن در چند محور زیر خلاصه میشود .

1- با برقراری ارتباط عاطفی برخی خانواده ها با فرزندانشان، رشته ارتباطی که سالها توسط رجوی ضد بشر قطع شده بود مجددا وصل و موجب روابط گرم و صمیمی افراد اسیر با خانواده هایشان گردید که نتیجه آن جداشدن بیش از 700 نفر در دوران بعد از سقوط صدام بود .

2- این اعزام ها و درخواست های ملاقات سحر و جادوی رجوی و افسانه ادعای رجوی مبنی بر دفاع از آزادی، دفاع از خلق در زنجیر، ادعاهای عاطفی، این خانواده ها بخشی از خلق هستند که به خانه ما آمده اند و….. چند ده ادعای دیگر رجوی را کاملا باطل نمود و برای خانواده ها روشن شد که این تشکیلات مخالف ابتدایی ترین آزادی حتی برای نیروهای خودش میباشد .

3- سران این تشکیلات فاقد هرگونه احساس و عاطفه و عشق و علاقه به ایران و ایرانی هستند و در قدم اول خانواده های اعضای خود را قربانی میکنند .

4- همه خانواده ها و جداشدگان و اعضای انجمن نجات در هنگام تجمع در مقابل پادگان اشرف و درخواست ملاقات، این دوران بسیار سخت و پر مشقت را با موفقیت تمام پشت سرگذاشتند و درست آبدیده شدند و شعار رجوی مبنی بر : “کوه اگر بجنبد اشرف زجا نجنبد” را در گل فرو کردند و بساط تشکیلات رجوی را از اشرف برچیدند و این خود موجب شد تا انجمن نجات و خانواده ها شکست ناپذیر شود و البته از آن پس به هدف جدی تری برای رجوی تبدیل شد .

5- تشکیل انجمن نجات در کشور آلبانی، آنهم در نوک دماغ رجوی و تشکیلات استبدادی او خود اعلام موجودیت جدید در سطحی بسیار بالاتر و قدرت نمایی این انجمن بود که علیرغم فراز و نشیب هایش اما امروز نه تنها در آلبانی و در مقابل تشکیلات رجوی بلکه در عرصه بین المللی حرف برای گفتن دارد .

حال انجمن نجات آلبانی نقطه امید و اتکایی در این کشور درست روبروی تشکیلات رجوی و محل زندان و اسارتگاه بیش از هزار نفر است که با زور و اجبار و اهرم های مهار تشکیلاتی در آنجا نگهداری میشوند ، حضور فعال دارد و تشکیلات رجوی را به چالش میطلبد .

این انجمن که متشکل از جداشدگان و همسران و خانواده های آنان است اکنون از قالب و پوسته قبلی خود خارج شده و حوادث و تحولات آن را آبدیده تر نموده و در عرصه بین المللی خود نمایی میکند ، برسمیت شناخته میشود و حرف جدید برای گفتن دارد .
بهمین خاطر باید به همه اعضای انجمن نجات در داخل کشور، خانواده ها و جداشدگان و بخصوص همه اعضای انجمن آلبانی تبریک و خداقوت و دست مریزاد گفت .

جهش کیفی انجمن نجات ، بخصوص دفتر آلبانی را از واکنش های سازمان مجاهدین و عربده کشی ها و عصبانی های آنان میتوان بهتر فهمید .

بدینوسیله این حقیر از جانب خود و تمام خانواده های مرتبط با انجمن نجات در استان سمنان این موفقیت را به همه اعضای انجمن آلبانی تبریک گفته و حمایت خود و انجمن سمنان را از آنها اعلام میکنم .

علی مرادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا