نجات در هفته ای که گذشت – قسمت 169

مروری بر مطالب 26 الی 30 آبان 1403 درج شده در سایت نجات

*شنبه 26 آبان

در روز شنبه جمعاً 9 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

رجوی همیشه قلب عاطفه ها را هدف قرار میدهد

… پس از داستان طلاق اجباری توسط رجوی که با نام انقلاب ایدئولوژیک به اعضاء سازمان تحمیل شد، زنان همه بر مردان خود حرام و بر مسعود رجوی حلال شدند و این فتوا توسط مریم رجوی مکتب نرفته در سالن اجتماعات قرارگاه اشرف اعلام شد .
از آن پس بسیاری از این مردان و زنان کماکان وابستگی های خود را داشتند و در پستوی ساختمان ها و خیابان ها و در لابلای زرهی و ماشین ها و بناها هنوز نسبت به هم ابراز علاقه می کردند و تکرار این موضوعات توسط برخی عناصر داخل تشکیلات که نقش پلیس مخفی تشکیلات را داشتند و سیستم جاسوس پروری رجوی به گوش سران و مسئولین می رسید. یکی از مکان ها و مناسبت هایی که زنان و مردان طلاق گرفته مجدداً همدیگر را رسما می دیدند شام جمعی های پنجشنبه شب بود که در سالن اجتماعات جمع می شدیم و معمولاً کودکان هم توسط مادران و بعضاً پدران به سالن اجتماعات آورده می شدند و این کودکان نقطه اشتراک همان زنان و مردان مطلقه بودند که ناگزیر این زنان و مردان با تمرکز بر نقطه اشتراک زندگیشان نسبت به هم سیگنال های عاطفی رد و بدل می کردند، این اتفاقات جدایی و طلاق را با مشکل مواجه می نمود و این افراد کماکان نسبتبه هم عاطفه و علاقه نشان می دادند.
رجوی و سران تشکیلات و رده بالاهای سازمان به فکر حل این مشکل و ریشه کن کردن معضل افتادند وبه تنها راه حل ضد انسانی رسیدند که کودکان و فرزندان را که عامل اصلی ارتباط عاطفی بین پدران با مادران هستند را از میان بردارند تا هیچ بهانه ای برای ارتباط و وصل مجدد وجود نداشته باشد….

مسعود رجوی معتاد قدرت پرستی و دروغ پردازی بود

… مسعود رجوی وقتی نتوانست بنی صدر را زیر قبای خودش بیاورد، شروع کرد به ناسازگاری با او و البته بزرگترین استفاده را از ابولحسن بنی صدر کرد و خود را در رسانه های خارجی و داخلی تا حدودی مطرح کرد، بنی صدر، خیلی زود به این نتیجه رسید که مسعود رجوی فقط در پی قدرت و شهرت و پول است. وقتی مسعود رجوی ادامه حیات ننگین خود را در آویختن به آغوش صدام حسین دید، بنی صدر خود را کنار کشید و این حداقل شرافت را داشت که با بیگانه ها به صورت علنی وارد وحدت نشود.
… اصولاً فرقه ها در فریب آدم ها، ید طولایی دارند، از هر قشر را می توانند با استفاده از ویترین های شیک بیرونی شان گرفته تا حرف های پرطمطراق شان به راحتی فریب دهند، هیچ کس نمی تواند به راحتی از گزند ترفند های این فرقه ها و رهبران شیاد آن ها، جان سالم به در ببرد، راه کار اول و آخر هم تحقیق و مطالعه و تفحص، حول هر موضوعی، قبل از انتخاب است….

از ادعا تا واقعیت؛ مجاهدین خلق و طرح جدایی دین از دولت

… راه اندازی انقلاب ایدئولوژیک در سال ۱۳۶۴ و رسمیت بخشیدن به رهبری خود انتصابی مادام العمر مسعود رجوی در تشکیلات مجاهدین خلق و به دنبال آن طلاق های اجباری که از سال ۱۳۶۸ به بعد در درون تشکیلات شکل گرفت حاکی از تکمیل پروسه تبدیل شدن مجاهدین خلق به یک فرقه تمام عیار با تمامی شاخص های آن بوده است به نحوی که ساختار تشکیلاتی و درونی مجاهدین خلق را از هر گروه سیاسی و یا اجتماعی به نحو بارزی متمایز می سازد.
… در تشکیلات مجاهدین خلق زیر سؤال بردن رهبر یک جرم نابخشودنی است و ستایش از رجوی یک وظیفه فرقه ای در درون تشکیلات مجاهدین خلق به حساب می آید. به همین دلیل است که رجوی هرگز پاسخگوی اعمال خلاف عرف و شرع و همچنین خطاهای استراتژیکی و حتی تاکتیکی که طی این سالیان در تشکیلات مجاهدین خلق مرتکب شده ، نبوده است.
… مسلماً فرقه ای که حتی در خصوصی ترین زوایای زندگی اعضای این فرقه اعم از زن و مرد نظارت دارد و اعضای فرقه را مستمراً به خاطر تخطی از قوانین تشکیلات، مورد حسابرسی های مشمئز کننده قرار می دهد، هرگز نمی تواند مدعی “جدایی دین از دولت” در نزد مردم ایران باشد. چرا که این ادعا یک فریب بزرگ و وقیحانه، توسط رهبری سازمانی است که سعی می کند گند و کثافت درون فرقه ای خود را از نگاه مردم ایران پوشیده نگه دارد….

*یکشنبه 27 آبان

8 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

قصه تلخ و دردناک کودک سربازان چگونه شکل گرفت؟ – قسمت دوم

… با اسکان نزدیک به 800 نفر از کودکان در پایگاه ها و هتل های شهر بغداد طی چند هفته اقامت چندین راکت به اطراف پایگاه های کودکان اصابت کرد، که در مواردی شیشه ساختمان ها شکسته شد. ولی آسیب جدی به کودکان وارد نشد. رجوی با سوءاستفاده از شرایط جنگی و شدت بمباران ها والدین کودکان را مجبور ساخت تا با انتقال کودکان خود از عراق به هر نقطه ای که مجاهدین خلق مصلحت می داند، موافقت نمایند. پایگاه هایی که کودکان در آن مستقر بودند هیچ کدام استحکامات ضد راکت نداشتند، آب و برق عمدتاً قطع و جیره غذایی به حداقل رسیده بود.
بهانه مسئولین مجاهدین خلق هم طبق معمول شرایط تحریم عراق بود. این در حالی بود که رهبری مجاهدین خلق مایحتاج زندگی و موادغذایی و سیگارش را از کشور فرانسه وارد عراق می کرد. کودکان می بایست روزانه ده ها بار با شنیدن آژیر قرمز همراه با ترس و ضجه های وحشت آفرین به زیرزمین های تاریک پناه ببرند و سپس با آژیر سفید بار دیگر به اتاق های تنگ و سرد و مملو از نفرات باز می گشتند. کودکانی که پدر و مادر داشتند، این فرصت برایشان بدست آمد تا برای آخرین بار با والدینشان خداحافظی تلخی داشته باشند. در شرایطی که تمامی مردم دنیا با نگرانی جنگ نیروهای ائتلاف با عراق را دنبال می کردند، کودکان مجاهدین خلق از خاک عراق خارج شدند تا بخشی از آرزوهای رجوی جامعه عمل بپوشد….

راه گشایی بزرگ مسعود رجوی

جدایی زن و مرد

… زنان به دلیل همان سرکوب تاریخی، تبدیل به عناصری شدند که بیشتر از مردان فرمان پذیرتر هستند، زنان همچنین مدیران موفقی هستند و کارها را بهتر از مردان می توانند به نقطه پایان برسانند، همچنین حیا در زنان باعث می شود که بلاهایی که بر سرشان می آید را کمتر مطرح کنند، همچنین مسعود رجوی یک هوسران شیاد به تمام معنا بود، او برای خودش حرمسرایی درست کرده بود که هر وقت دلش خواست، کامجویی کند، درحقیقت به بدترین شکل زنان در این سازمان، دچار استثمار مضاعف هستند
… مردانی که زنان خود را طلاق دادند و حق نداشتند نگاه جنسی به آنان داشته و حتی در افکار و خاطرات خود حق مراجعه به گذشته را نداشتند، چنین زنانی می باید توسط مریم رجوی ، دو دستی تقدیم رهبر فرقه می شدند، فرقه که می گوییم، یعنی این ، مسیر ضد انسانی فرقه ها، به رذالت و حیوانیت رهبر فرقه می انجامد. پشت درب های بسته تمام فرقه ها، چنین جنایاتی همواره در حال وقوع است….

روش رذیلانه رجوی برای شناسایی افراد خواهان جدایی

در اواخر دهه 70 با توجه به فشارهایی که در فرقه رجوی بر اعضا وارد می کردند کمتر کسی بود که به صراحت اعلام بکند دیگر نمی خواهد در مجاهدین باشد زیرا تحت برخورد شدید تشکیلاتی قرار می گرفت، او را در جمع بزرگ محاکمه می کردند و انگشت نما می شد
… هر کس با توجه به خصوصیات خودش و شرایطی که داشت و فرماندهانی که با آن ها طرف حساب بود به روشی مخالفت خود را بروز می داد. اما این ها خیلی برای رجوی مهم نبودند. او نگران کسانی بود که دست به فرار می زدند. رجوی که از سال 1373 خروج ممنوع را اعلام کرده بود متوجه شد افرادی هستند که در ظاهر چیزی نمی گویند اما با به دست آوردن یک موقعیت اقدام به فرار یا انجام کاری می کنند که برای او می تواند آبروریزی سیاسی به بار بیاورد.
… رجوی گفت: “اگر کسی خواهان خروج از سازمان است اجازه ندارد به کشور دیگری برود، اما می تواند به ایران برود.” این حرف ها را در حالی می زد که در درون تشکیلات کلیه افراد از همه چیز بی خبر بودند و فقط موضوعات و اخبار مورد نظر رجوی ها به گوش ما می رسید. او در حالی می گفت به ایران بروید که مدعی بود اگر کسی به ایران برود او را اعدام خواهند کرد. تحت چنین جوسازی هایی خیلی از افراد مخالف و مسأله دار با وجود مشکلاتی که داشتند می ترسیدند و حاضر نمی شدند از فرقه جدا شده و به ایران بروند…

*دوشنبه 28 آبان

در این روز کلاً 11 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

اکران مستند “مادر، عشق، جدایی” در شهر الباسان آلبانی

اشک های مادران آلبانیایی با اشک های مادران چشم انتظار ایرانی در هم آمیخت

17 نوامبر 2024 (برابر با 27 آبان 1403) برنامه اکران مستند “مادر، عشق، جدایی” در سالن همایش هتل اسکامپا Hotel Skampa در شهر الباسان Elbasan آلبانی برگزار شد. بنر اعلان این برنامه از چند روز قبل در لابی هتل قرار داده شده بود.
… در میان تعداد بسیار بالای جمعیت حاضر در سالن نمایش، شخصیت های مهم مذهبی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، اداری، آکادمیک و دانشجویی به چشم می خوردند. تعدادی از شخصیت ها نیز پیام هایی برای کنفرانس فرستاده بودند که قرائت گردید.
شش شبکه تلویزیونی که اسامی آن ها در زیر آمده است با اعزام خبرنگار و فیلمبردار، قبل از شروع برنامه در سالن نمایش حاضر شده و اقدام به تهیه فیلم و خبر نمودند و مصاحبه هایی به صورت جداگانه با برخی افراد انجام دادند.
RTSh, Info TV, Star Plus Digital, Tirana One, AC TV America, Syri TV
… خانم اریسا رحیمی همچنین به معرفی انجمن نجات آلبانی و مشکل خانواده ها و اهداف آنان پرداخت و از همگان خواست تا انجمن را در راه کار نیکی که انجام می دهد یاری نمایند. او توضیح داد که سفیران نجات خصوصا از میان جوانان در هر جا پیام رسان انجمن هستند.
… آقای سرفراز رحیمی سخنرانی کرد و تجارب تلخ خود با سازمان مجاهدین خلق در عراق و در آلبانی را در اختیار حاضران قرار داد. او نمونه های متعددی از نقض حقوق اولیه انسانی که خود در مناسبات داخلی سازمان مجاهدین خلق شاهد آن بوده است را به اطلاع مستمعین رساند….

آیا رجوی به جدایی دین از سیاست اعتقاد دارد؟

… در عمل، رفتارها و سیاست‌ های این فرقه نشان‌ دهنده یک تضاد و دوگانگی عمیق بین ادعاها و واقعیت‌ ها است.
1- مطیع‌ سازی در برابر مذهب واحد
2- محدودیت‌ های دینی برای اهل سنت
3- عدم تحمل اختلافات مذهبی
… سرکردگان فرقه در حال ایجاد یک نظام دینی استبدادی در درون خود بوده اند. در شرایطی که اعضا نمی ‌توانند آزادانه به باورهای مذهبی خود پایبند باشند، ادعای جدایی دین از سیاست به وضوح یک فریبکاری است که تنها برای توجیه خط‌ مشی‌ های درون‌ فرقه ‌ای به کار می ‌رود. این واقعیت نه تنها در تضاد با حقوق بشر و آزادی‌ های فردی قرار دارد، بلکه نشان‌ دهنده نیاز به آگاهی و اطلاع‌ رسانی درباره واقعیات فرقه‌ های این چنینی است.

ادعاهای پوچ مسعود رجوی و شورای میلی اش!

… شورای ملی مقاومتی که در اثر دیکتاتوری محض و انحصارطلبی مسعود رجوی از همان ابتدا از اعضای غیرمجاهد خالی شد و حالا تنها نامی از آن باقی مانده است و در عمل یکی از بازوهای تبلیغاتی سازمان مسعود به حساب می آید و رجوی هر جا که نیاز پیدا کند، در جهت فریبکاری هایش از نام آن استفاده می کند. جدایی دین از سیاست ادعایی است که رجوی ها سال هاست مطرح می کنند اما همچون دیگر ادعاهایشان پوچ و توخالیست. این موضوع حتی در برنامه کذایی ده ماده ای مریم هم مطرح شده است، با این حال ملت ایران سال هاست که ذات واقعی رجوی ها را شناخته اند و برای شعارهایشان پشیزی ارزش قائل نیستند.
… رجوی بارها و بارها از دین در جهت منافع خود بهره برداری کرده است. البته آن دین و اسلام انتخابی که خودش اختراع کرده است. رجوی قران را از دسترس اعضا خارج کرد و هر کجا لازم دید آیه ها را به نفع خود تغییر داد و تفسیر کرد. او حتی از نهج البلاغه هم غافل نماند و استفاده های خودش را از آن برد.
رجوی ها در حالی ادعای اعتقاد به جایی دین از سیاست دارند که مسعود رجوی را علناً امام زمان و یا نایب ایشان معرفی کردند و اعضا را ملزم به اطاعت بی چون و چرا از او کردند….

باید متفاوت بود تا رها شد، از متفاوت بودن نترسید

… رجوی عمده ترین نگرانی اش این نیست که ممکن است فشارهایی از بیرون باعث از هم فرو پاشیدن خود و تشکیلاتش شود، بلکه او نگرانی جدی و سابقه دارش طرز تفکر اعضای سازمان است، او همواره از این بیم دارد که افراد در داخل تشکیلات به چیزهای دیگری به غیر از تشکیلات فکر کنند! مانند خانواده، دنیای آزاد، خاطراتی که سابقاً داشتند، علایقی که قبل از ورود به تشکیلات داشتند و هر آن چیزی که باعث می شود فرد و یا افراد دچار انتخاب شوند. رجوی همواره دوست داشته و دارد که افرادی که وارد تشکیلات او شده اند فقط و فقط به او فکر کنند … تلاش می کند تا فرد را از پدر و مادر و خانواده و هر آن چیزی که ممکن است جدا کرده و در افکارش نسبت به آنان فاصله ایجاد نماید.
… ایجاد یک مسیر متفاوت در تشکیلات رجوی بسیار کار دشواری است و باید هر کسی که می خواهد از تشکیلات رجوی جدا شود خودش آن مسیر را کشف و دنبال کرده و حفظ نماید.
این مسیر شاخص هایی دارد مانند فرمان ناپذیری در تشکیلات که مهم ترین شاخص “متفاوت بودن” است. در ادامه شرکت نکردن در نشست های تشکیلاتی، شرکت نکردن در برنامه کاری، شرکت نکردن در مراسم های مرسوم، جمع گریزی در سازمان و امثالهم .
در تشکیلات بعد از شناسایی این گونه افراد در شروع با فرد برخوردهای لازم شکل می گیرد. ابتدا برخوردها نرم و دوستانه می باشد، از جمله صحبت های صمیمی و دوستانه، دادن هدیه، دادن چیزهایی که فرد ممکن است نیاز داشته باشد، اگر سران سازمان تشخیص دادند و دیدند که جواب نداد، لحن صحبت ها عوض شده و تندتر می شود، خشونت کم کم در برخوردها شکل می گیرد، تهدیدها بالاتر رفته و رنگ و بوی خود را عوض می کنند تا جایی که فرد فکر کند اگر از انتخاب خود برنگردد ممکن است جان خود را از دست بدهد!…

*سه شنبه 29 آبان

در این روز 9 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

گفتگو با وکیل مدافع مجاهدین خلق

حمیدرضا محمدی، وکیل تسخیری مجاهدین خلق: … بزرگ‌ترین چالش من عدم ارتباط مستقیم با موکلینم است، به ‌دلیل این که من هیچ‌ گونه ارتباطی با آن ‌ها نداشتم و در طول روند رسیدگی هیچ تماسی بین ما برقرار نشد، کار من برای دفاع دشوار شده است. من هیچ اطلاعات دقیقی از موکلینم ندارم و تنها اطلاعاتی که به ‌تدریج در طول جلسات دادگاه به دست می ‌آورم، می ‌تواند به من در دفاع کمک کند، این وضعیت می ‌تواند در موضعگیری‌ ها و دفاعیات من تأثیرگذار باشد و ممکن است در مواقعی که موکلین نظرات مختلفی داشته باشند، باعث ایجاد اختلاف شود، به ‌طور مثال، وکیل محترم شکات در جلسه گذشته اعلام کرد که مواضع دفاعی من مبنی بر چیزی است که از سوی موکلینم تأیید نشده است. در اینجا، من از دادگاه درخواست کردم بررسی کند که آیا این اطلاعات صحیح است یا خیر.
… به‌هرحال من وکیل آن‌ها هستم و اگر بتوانیم با هم ارتباطی برقرار کنیم می‌تواند من را در راه دفاع از آن‌ها یاری برساند، شاید هم بتوانم در برخی اتهامات حکم تبرئه بگیرم، من برای موفقیت در کارم باید شناخت و اطلاعات خوب از ‌آن‌ها داشته باشم که تا این زمان از این اطلاعات بی‌بهره‌ام.
… ازآن‌ جا که دادگاه به‌ دقت تمام جوانب را بررسی می ‌کند و به اسناد و شهادت‌ ها توجه ویژه ‌ای دارد، پیش ‌بینی می ‌کنم که این پرونده سال‌ ها طول بکشد. برای من که به‌ عنوان وکیل تسخیری در این پرونده دخالت دارم، این مدت زمان طولانی باعث می‌ شود که وقت و انرژی زیادی صرف این پرونده شود و به ‌نوعی این وضعیت می ‌تواند برای من بسیار سخت و آزاردهنده باشد….

*چهارشنبه 30 آبان

در این روز مجموعاً 7 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

20 نوامبر و حقوق کودکان مجاهدین خلق

… پس از شکل گیری موج افشاگری ‌های کودک سربازان پیشین مجاهدین خلق، مصادیق نقض حقوق کودکان در فرقه ‌ای که مسعود رجوی در عراق بنا گذاشته بود، بسیار روشن‌ تر شد. افرادی که با ذکر دقیق جزئیاتی از نقض حقوقشان در کودکی در سایه تشکیلات مجاهدین خلق، هر کدام می‌ توانند گواه روشنی بر جنایت ‌های فرقه رجوی علیه کودکان خود باشند. این کودکان دیروز تاکنون با حضور در فیلم‌ های مستند، نشریات، رسانه‌ ها و شبکه ‌های اجتماعی در تایید تجربیات یکدیگر هم افزایی داشته ‌اند.
… فعالیت ‌های ظاهرا خیرخواهانه فرقه مجاهدین خلق در جامعه آلبانی در محیط روستای مانز و اطراف آن برای قالب کردن چهره‌ ای مثبت از تشکیلات و مریم رجوی، بیش از همه کودکان را هدف قرار می‌ دهد. ویزیت، معاینه پزشکی و عینک رایگان و حتی فراهم کردن شغل و درآمدزایی در منطقه ‌ای روستایی در یکی از محروم‌ ترین کشورهای اروپایی می‌ تواند حربه مناسبی برای جلب افراد نااگاه باشد. بدین ترتیب، لزوم توجه به موضوع نقض حقوق کودکان در تشکیلات مجاهدین خلق و به تبع آن بررسی سوابق، بازخواست و محاکمه سران این فرقه مخرب، روشن می ‌شود.
آن دسته از کودک سربازان پیشین مجاهدین خلق که شجاعت سخن گفتن علیه تشکیلات را یافته‌ اند، برچسب‌ ها، کنایه‌ ها و تحقیرها از جانب رسانه‌ های مجاهدین خلق را به جان خریده ‌اند، محاکمه سران مجاهدین خلق در یک دادگاه عادل بین المللی برای نقض آشکار حقوق آن ها در کودکی و حتی در بزرگسالی را مطالبه می‌ کنند.

خروج از نسخه موبایل