ماجرای شب باقر چه بود؟

عیسی آزاده، از اعضای سابق رده بالای سازمان مجاهدین خلق با حضور در جلسه 23 دادگاه رسیدگی به اتهامات سران مجاهدین خلق توضیحاتی درباره واقعه تروریستی 8 شهریور ارائه کرد.

عیسی آزاده در قسمتی از صحبت هایش به حضور کشمیری در کمپ اشرف و علت افشا شدن هویت او برای دیگر اعضای حاضر در تشکیلات اشاره کرد.

عضو سابق مجاهدین خلق که هم اکنون ساکن فرانسه است، ماجرای یکی از نشست های مسعود و مریم رجوی را نقل می کند که در آن مسعود رجوی به عمد هویت واقعی کشمیری را به همه معرفی کرد و به این ترتیب این شب به شب باقر معروف شد.

عیسی آزاده معتقد است این افشای هویت برای این بود تا اهرم فشاری باشد در دست رجوی بر علیه کشمیری که ظاهراً درخواست خروج داده بوده است و از طرف دیگر زهر چشمی برای بقیه اعضا با وضعیت مشابه:

یک روز ما را صدا کردند، گفتند که به زودی نشست‌های انقلاب ایدئولوژیک برگزار می‌شود.. بعد به ما توضیح داده شد که نشست انقلاب ایدئولوژیک برای لایه اول که هیئت اجرایی ارشد بودند برگزار شده و حالا نوبت شماست رجوی وارد شد به همراه مریم قجر عضدانلو جلو نشستند و اعلام کرد قهرمان مجاهد خلق، برادر مجاهد، مسعود کشمیری به نزد من پیش آید، مثل فرامین نظامی.

همه آدم‌ها سر خود را این طرف آن طرف می‌کردند تا ببینند این مسعود کشمیری کیست که اینجا بوده و ما او را نمی‌شناسیم.
مسعود کشمیری کسی بود که در آن پروسه‌ای که کار می‌کردیم محل استراحت او کنار ما بود یعنی ما یک جا بودیم. من دیدم این فردی که کنار من نشسته سرش را پایین انداخته رعشه‌ای بدن آن را گرفته به اضافه اینکه یک چیز‌هایی با خود تکرار می‌کند که مفهوم نیست.

یک دفعه رجوی بلند شد و دستش را به سمتش گرفت و گفت تو. { باقر انتظار نداشت در نشست اسمش اعلام شود، چون از اول گفته بودند داستان عملیات و مجموعه آن سری است.}

گفت خواهران و برادران به شما معرفی می‌کنم. برادر و قهرمان مجاهد خلق مسعود کشمیری، کسی بود که دفتر نخست وزیری را به هوا فرستاد.

بعد مریم قجر شروع به صحبت کردگفت برادر باقر کیف را تو بردی؟ گفت بله خواهر. گفت در همان محلی که توجیه شده بودی آن را قرار دادی؟ باقر گفت: بله خواهر.

آن شب در تشکیلات معروف به شب باقر شد، چون بعداً به عنوان یک اهرم قدرت در دست رجوی بود که هر کجا لازم شد بحث مربوط به شب باقر را متذکر بشه این علنی کردن این فرد که اول به خاطر اعلام جداییش بود دوم به این دلیل بود که افراد دیگر هم مشابه این شخص در تشکیلات تروریستی حضور داشته‌اند و برای اینکه آن‌ها بدانند اگر روزی لازم باشد اسرار آن‌ها روزی علنی شود در آنجا رجوی ملعون به این صورت میخ را کوبید.