دادگاه و عدالت گریزی مسعود رجوی

از لحظه ی جدایی از سازمان، تمام فکر و ذکرم شکایت از سازمان مجاهدین خلق و شخص مسعود رجوی به عنوان سازمان و شخصی که مسبب تمام فلاکت هایی که بر سرم آوار کردند، بود. مدتی در کمپ آمریکائی ها موسوم به تیف ، این امکان فراهم نبود، اما به محض رسیدن به خاک کشورم، زمانی که آزادی از دست رفته ام را بازیافتم، پیگیر این مسئله بودم، چرا که عمر و جوانی ام در فرقه ای بر باد رفته بود، که هیچ امکان خروجی از آن متصور نبود، اگر حمله نیروهای ائتلاف به عراق ممکن نمی شد، شاید من و سایر دوستانم هم اکنون نیز در آن اسارتگاه ، زندانی بودیم! شاید هم رهبر دیکتاتور سازمان، ما که خواهان آزادی و جدائی بودیم را کشته بود.

پس از مراجعت خیلی پیگیر این شکایت شدیم تا به هر نحو ممکن رهبران مجاهدین خلق را به پای میز عدالت بکشانیم، در اثر پیگیری های مداوم خود، عاقبت در اسفند ماه 1399 ، 42 نفر از ما موفق شدیم پرونده ای در شعبه 55 بین الملل تهران تشکیل بدهیم ، تمامی مخارج اولیه را متحمل شدیم، وکیل گرفتیم، دادگاه تشکیل شد و ما حضورا از این سازمان و رهبران آن و شکنجه گران و سردمداران این فرقه شکایت کردیم ، پس از طی مراحل قانونی رای قطعی صادر شد، بی بی سی در خبری این شکایت و رای را منتشر کرد:

” دادگاهی در ایران سازمان مجاهدین خلق را به پرداخت ۷۶۶۰ میلیارد تومان غرامت محکوم کرده است.
ذبیح‌الله خداییان سخنگوی قوه قضاییه ایران درباره “دادخواست ۴۲ نفر از اعضای سابق” سازمان مجاهدین گفت این پرونده در شعبه ۵۵ دادگاه عمومی و حقوقی تهران رسیدگی شده و “جمعی از جداشدگان” از سازمان مجاهدین و “تعدادی از مردم” که از اقدامات این سازمان “آسیب” دیده‌اند، “طرح دعوی و مطالبه جبران خسارات مادی و معنوی” خود را کرده‌اند. آقای خداییان گفت کسانی که از سازمان مجاهدین جدا شده‌اند شکایت داشتند که “سال‌ها در اسارت” بوده‌اند و “آنها را به کارهای اجباری وا می‌داشتند و اجازه خروج به آنها داده نمی‌شد.”

من در آن دادگاه اعلام کردم :
” ما یک ذهنیت سیاه از ایران داشتیم. حدود ۱۰ سال از بهترین دوران عمرم را از دست دادم و سال ۷۵ با انگیزه‌های شخصی و اجتماعی از کشور خارج شدم و به رابطین گروهک در ترکیه وصل شدم؛ گروهک از سال ۶۴ دچار یک دگردیسی شد و به یک فرقه تبدیل شد. در سال ۷۵ به طور غیررسمی وارد عراق شدم؛ چون ورود غیرمجاز در عراق ۸ سال زندان داشت آن‌ها ما را به طور غیررسمی وارد می‌کردند تا نتوانیم از آن‌ها جدا شویم. من با قوانین سرکوبگرانه این سازمان مشکل داشتم، ۷ مهر ماه سال ۷۶ من را وارد اتاقی کردند و گفتند تو نفوذی جمهوری اسلامی هستی. کتکم زدند و دست و چشم بسته در اتاق کناری انداختند تا اینکه بیهوش شدم. ۶ ماه در زندان بودم و این در حالی است که تا امروز فرقه رجوی هرگز قبول نکرده زندان داشته؛ اما نزدیک به ۱۵ زندان در عراق داشت و من ۶ ماه در سلول انفرادی خورشید را ندیدم و حق صحبت نداشتم. چهره اصلی گروهک را در زندان‌هایش می‌توان دید. فرقه بیش از ۷۰ درصد اعضا را به انحای مختلف در زندان‌های خودش زندانی کرده است. در ژوئن سال ۲۰۰۴ از اردوگاه خارج شدم و در زندان آمریکایی‌ها بودم و پس از آن با عفو رهبری به ایران آمدم، اما دنیا خبردار نشد که در اشرف به ما چه گذشت. از تمامی وجدان‌های بیدار می‌خواهم در این مسیر ما را یاری کنند و تقاضای محکومیت این فرقه را دارم…”

مسعود رجوی که مدتها بود در سوراخ موش بود و سکوت پیشه کرده بود ، بلافاصله یک فایل صوتی داد و همه ما 42 نفر را تهدید به اعدام و ترور با سرب داغ کرد، البته که این بیانیه و پیامچه ی او خود دلیل بر اثبات دادخواهی های ماست و او پیشاپیش همه ی اتهامات را این چنین قبول کرد.

اما در ادامه و پس از یکی دوسال، دادگاهی دیگر معروف به دادگاه 104 نفر تشکیل شد و هنوز هم ادامه دارد، اسامی این لیست 104 نفره به نظر نگارنده ناقص است و خیلی از سردمداران این جنایات در این لیست قید نشده است و البته که ما اسامی را کامل کرده و خواهیم کرد، اشخاصی چون اسدا.. مثنی ، فاضل سیگارودی ، فروغ پاکدل ونعمت اولیائی و … در این لیست آورده نشده اند.
متهمان پرونده:

تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین) – مسعود رجوی – مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی) – مهدی ابریشمچی – زهره اخیانی – فهیمه اروانی – مهدی براعی – مژگان پارسیایی- زهرا مریخی آهنگر کلایی – محمد علی توحیدی خانیکی – علی خدایی صفت – مهدی خدایی صفت – عباسعلی داوری فیضی پور آذر – سید مجید سید المحدثین – صدیقه حسینی – محمد طریقت منفرد – مهوش سپهری – قدسی خرازیان – مهناز سلیمانیان – محسن سیاه کلاه – مریم فضل مشهدی – بهشته شادرو – ژیلا دیهیم – ابوالقاسم رضایی – حمیرا حجتی امامی – محمود عطایی کاریزی – گلنار جواهری ساعتچی – مهریان حاجی نژاد – مرتضی اسماعیلیان مارنانی – دولت نوروزی منجیلی – زهرا بخشایی- محمد حیاتی – نیکو خائفی اشکذری- عذرا علوی طالقانی – جمیله ابریشم چی – محمود قجر عضدانلو – بدری پورطباخ – محمد جواد قدیری مدرسی – فرهاد الفت – رویا احمدی موسوی – بهزاد نظیری – فرشته یگانه – معصومه بلورچی – یاسر جهان نژادی – فائزه خیاط حصاری محمدی – صالح رجوی – محمد سادات خوانساری – پرنیان سرآمد – حکیمه سعادت نژاد – حمیده شاهرخی امیری – ثریا شهری – پروین صفایی – محمود فخارزاده – عشرت محبت کار – علیرضا معدنچی – عباس میناجی مقدم – حمیدرضا اسحاقی – علیرضا امام جمعه – اسدالله اوسطی – فاطمه آدرسی – مصطفی آسیفی – زهره بنی جمالی – محمود بنی هاشمی – اسدالله بهرامی – علیرضا بهرامی – عزیز اله پاک نژاد- مهرافروز پیکر نگار – مریم حاج خانیان – احمد حنیف نژاد- پرویز خزائی – حسین دادخواه – فاطمه داوران – حسین ربوبی خبوشانی – سپیده ابراهیمی – بیژن رحیمی – آزاده رضایی- هادی روشن روانی- محمد سادات دربندی – فریدون سلیمی – عباس شاکری – سهیلا شعبانی – احمد شکرائی – سهیلا صادق – مهران صادق – طاهره ضیائی – کبری طهماسبی – رقیه عباسی – زهره عطریانفر – مهری علیقلی – مرتضی فخار – سید اسدالله فقیه دزفولی – ایرج فیض بوسجینی- پرویز کریمیان سیچانی – احمد گلپایگانی – فرید ماهوتچی حسینی – مهدی مددی الموسوی – سید محمود احمدی علون آبادی – سید جواد احمدی علون آبادی – اسماعیل مرتضایی- محمود معیری – رقیه ملک محمدی – حسن نظام الملکی – نسرین نظری علی آبادی – علی هادی زاده – الله کرم هوشنگی از متهمان این پرونده هستند.

مسعود رجوی اما ، شخصی نیست که دادگاهی را در جهان قبول کند، او هرگز پای عدالت نیامده است و خود را ابدا پاسخگو نمی داند، او خود را ماورای قانون می داند و همه چیز و همه کس را مادون خود می داند، همچنانکه سایر دیکتاتورها خود را هرگز پاسخگو ندانستند، اما این عدالت خداوندی بوده است که آنها را پای میز عدالت کشانده است، افرادی چون صدام حسین ، عبدالمالک ریگی و … روز حساب مسعود رجوی و تمامی کسانی که شریک جنایات او بودند فرا خواهد رسید، ما جداشدگان از این سازمان اگر کتابها در مورد جنایات مسعود رجوی و سازمان مجاهدین ضدخلق او بنویسیم باز هم کفاف نخواهد کرد، شب و روزها وسالهائی که در عراق و آن سازمان شکنجه شدیم، فقط خدا می داند که چه ها کشیدیم! در تروریست بودن و جنایتکار بودن مسعود رجوی همین بس که سالهاست که مخفی شده و در تاریکخانه ها گذران عمر ننگین می کند، اما یقین دارم خیلی زود او دستگیر و به سزای اعمال کثیف خود خواهد رسید. تمامی دولت ها و شخصیت های مماشات گر باید بدانند که همراهی با چنین تروریست هائی ، تائید جنایات آنهاست. عدالت و قانون الهی بزودی در مورد تمامی آنان اعمال خواهد شد.

محمدرضا مبین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا