دلتنگی های خواهر دردمند و چشم به راه علی قلیزاده

نامه به علی قلیزاده از اسیران رجوی وطن فروش

سلام به برادر محبوب و دوست داشتنی خودم. امیدوارم حال دلت خوب باشد.

پدر و دیگر اعضای خانواده خوبند و برایت سلام می رسانند.

امشب که این نامه را می نویسم مصادف با سالروز شهادت خانم فاطمه زهرا (س) هست. داداشی جونم بیاییم باهم در این روزها و شبهای بسیار معنوی دلهامون را یکی کنیم و توسل بجوییم به این بانوی بزرگوار که اگر خدا بخواهد این فراق به وصال شیرین تبدیل بشود.

دعا کنیم ریشه هر چه ظلم و ظالم است از روی زمین کنده بشود. دعا کنیم آقا و مولایمان ظهور کند ان شالله که همین طوری هم هست که با ظهور منجی عالم پایان همه دردها و غصه های همه مظلومان در کل دنیا خواهد بود.

داداشی جونم امروز چهارشنبه 14 آذرماه 1403 پاییز به نفس نفس افتاده تاجایش را به زمستان سرد و سپید بدهد.
علی جان متوجه منظورم می‌شوی؟ تاریخ را گفتم برادر؟ باید منتظر چند بهار و تابستان و پاییز باشیم؟ دیگر چند ماه و چند سال دیگر باید بیاید و برود تا سالهای انتظار ما به پایان برسد؟!

علی جان حرفهای زیادی دارم که می خواهم برایت بگویم. از ساعات سنگین لحظات سال تحویل، ازسالهای بی مادری، از بغض هایی که برای نبودنت داشتم. از نامه هایی که برایت نوشتم و همیشه بی جواب مانده است.
علی جان تمام این روزهای سرد و بی روح که می‌توانست با بودنت به روزهای شاد سپری بشود.

میگویند عشق برادر بزرگترین آرامش جهان است! اما من تمام این سالها تمامِ آشوب های دلم را با قاب عکست و در کنارِ گوش تو نجوا کرده ام .

من خواهر کوچکت بودنت را میخواهم برای چند دقیقه هم که شده، علی جان بنابراین دوباره گفتم برایت بنویسم از دوری و دلتنگی و ازاین همه نبودن‌ها…

از بلاتکلیفیِ از روزهای ابری که فضای خانه را گرفته! بنویسم که دلخورم، ناراحتم، خسته‌ام. خواستم گِله ای کرده باشم تا کمی دلم آرام بگیرد جان برادر…

اما نشد، نشد که بنویسم. نتوانستم بگویم راستش خودم هم نمی‌دانم؟؟؟ و این درست همان برزخ بلاتکلیفی‌ است که در آن گرفتارم و نتوانستم آنطور که باید برایت بنویسم چونکه شرایط سختی که برایت فرقه منفور رجوی ساخته است دیگر به هیچکس و هیچ جا اعتماد نداری حق داری عزیز دل خواهر .

رجوی های خائن برای زنده ماندن و جاه طلبیهای خود از به زنجیرکشیدن شما ناجوانمردانه استفاده کرده اند.
شما عزیزم قربانی خودکامگی و خودخواهی افراد از خدا بی خبر شده اید که با خودت هر چقدر کلنجار می روی که خودت را پیداکنی و به گذشته ات برگردی، اجازه نمیدهند.

علی جانم همه اینها درست اما تو یک انسانی و حق زندگی داری. باید خودت دنبال حق خودت که آزادگی هست بروی. تو دارای خانواده هستی؛ خانواده ای که قلبا دوستت دارند و منتظر شما هستند. کشور آباد و آزاد داری که میتوانی درآن تشکیل خانواده بدهی و صاحب فرزند بشوی و به آرامش برسی .

علی جان هرگز خانواده ات را فراموش نکن، ماتا همیشه کنار تو هستیم. منتظر توهستیم. دوستت داریم و هرچه رجوی های خائن تلاش کنند نمی توانند این حس مشترک و این عشق مشترک یعنی عشق پدر و پسری وعشق خواهر برادری و عشق مادر و فرزندی را از بین ببرند.

این عشق و دوست داشتنی هایی که گفتم فرقه خائن رجوی با آنها غریبه است و بویی از این حس های قشنگ نبرده است.
علی جان تا تو هستی ماهستیم و با توهستیم و از توحمایت می کنیم و منتظر دیدار دوباره تو می مانیم داداش قشنگم…
خواهر کوچکت زهرا همیشه منتظر تماس و یا جواب نامه ای از داداش قشنگش هست …

یا علی مدد

شماره های تماس من: 09112842282/ 9031327526

خروج از نسخه موبایل