مسعود و مریم رجوی، مزدوران غیرقابل‌ بازیافت

با حمله نیروهای ائتلاف به عراق و سرنگونی دیکتاتوری صدام حسین، وضعیت سازمان مجاهدین خلق و مسعود رجوی هم کاملاً دگرگون شد. اعدام صدام حسین متجاوز به خاک ایران، در واقع پایان دوره مزدوری مسعود رجوی و بی‌مصرف شدن وی بود. آمریکا که زمانی مسعود رجوی را تحویل صدام حسین برای استفاده در جنگ علیه ایران داده بود، تاریخ مصرف او به‌ عنوان یک تروریست را پایان‌یافته می‌دید و در تلاش بود تا اسپانسر جدیدی برای تتمه سازمان مجاهدین خلق در شکل و شمایلی جدید به سرکردگی مریم رجوی بیابد.

دولت‌های عراق یکی پس از دیگری، سازمان مجاهدین خلق را یک تهدید امنیتی دانسته و خواهان خروج آنها از کشور عراق بودند. دادگاه جنایی بغداد حکم بازداشت 13 تن از سران سازمان مجاهدین خلق به اتهام جنایت علیه بشریت و همچنین حکم تفتیش قرارگاه اشرف را صادر نمود. اما از زمانی که صدام حسین سقوط کرد تا خروج کامل سازمان از عراق حدود 13 سال طول کشید (1382 تا 1395) که طی این مدت سازمان مجاهدین خلق تلاش داشت تا سرکرده از دورِ استفاده خارج شده اش را برای استفاده مجدد بازیافت کند و مسعود رجوی در رأس بماند اما دیگر کسی در غرب حاضر به استفاده از او نبود.

سپس سازمان مجاهدین خلق به سرکردگی مریم رجوی با عملکردی جدید، روند مزدوری علیه عالی‌ترین مصالح ملت ایران را در پیش گرفت. مسلسل به دستان عراق تبدیل به پشت کیبورد نشینان آلبانی شدند و امنیت روانی مردم ایران را در فضای مجازی به سود دشمنان نشانه گرفتند. این روند به مدت هفت سال یعنی تا 30 خرداد سال 1402 ادامه داشت و سازمان مجاهدین خلق تلاش می کرد تا خود را در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران به عنوان یک بازیگر فعال جا بزند و خدمات مزدوری خود را عرضه نماید.

همان‌طور که فروردین 1382 (سقوط صدام حسین) و سپس شهریور 1395 (خروج کامل از عراق) نقاط عطفی برای روند رو به نزول سازمان مجاهدین خلق بود که مسعود رجوی را به زباله ای غیرقابل بازیافت تبدیل کرد، 30 خرداد 1402 هم نقطه عطفی بود که مریم رجوی را به زباله دان تاریخ فرستاد چرا که سر سازمان به فرانسه گریخت و بدنه را در آلبانی جا گذاشت و از آن زمان تلاش برای بازیافت مریم رجوی که دیگر در هفت آسمان یک ستاره ندارد آغاز شد.

واقعیت روشن این است که کشتی سازمان مجاهدین خلق در آلبانی به‌گل‌نشسته است. بیش از یک سال است که از اعلام موجودیت انجمن نجات آلبانی میگذرد. طی این مدت ابتکار عمل در آلبانی در دست انجمن نجات بوده و به‌صراحت روشن شده است همان‌طور که مسعود رجوی، مزدوری غیرقابل‌بازیافت بود، مریم رجوی نیز بعد از ترک آلبانی و نشست‌کردن مجدد در پاریس سرنوشتی بهتر نخواهد داشت.

اما تا جایی که به انجمن نجات برمی‌گردد، این میان یک معضل جدی حقوق بشری وجود دارد و آن سرنوشت بدنه بی سری است که در آلبانی به امید خدا رها شده و هنوز در این توهم ذهنی است که برای عدالت و آزادی مبارزه می‌کند ولی از کمترین حقوق انسانی خود محروم است. این افراد درست مانند آن سربازانی هستند که در داستان‌ها خوانده‌ایم که سال‌ها بعد از پایان جنگ همچنان در سنگر خود مانده و بیرون نمی‌آمدند و نمی‌دانستند که جنگ تمام شده و فکر می‌کردند در حال مقاومت و دفع دشمن هستند.

انجمن نجات، برای نجات این دسته افراد بی‌گناه و قربانی و بازگرداندن آنان به زندگی عادی، به تلاش بی‌وقفه خود ادامه می‌دهد.

عاطفه نادعلیان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا