گروه تروریستی مجاهدین خلق بعد از اعلام مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم در ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰، از هیچ جنایتی علیه آحاد جامعه در کشور کوتاهی نکردند و اقدام به ترورهای گسترده در اقصی نقاط کشور کردند، از معلم و کارگر گرفته تا زن و کودک و پیر و جوان همه و همه را در آتش قهر و کینه خود سوزاندند. در کنار این ترورها مجاهدین خلق با شکنجههای وحشیانه ای که به انحای مختلف انجام میدادند، روی تروریستهای داعشی را هم سفید کرده بودند. این جنایتها به قدری فجیع و دردناک است که شاید باورش برای خیلی از افرادی که آن را میشنوند قابل پذیرش نباشد، اعمالی که حتی حیوانات وحشی و درنده هم در حق حیوانی دیگر مرتکب نمیشوند.
از جمله این جنایتهایی که اشاره شد طرحی به نام “عملیات مهندسی” بود که تحت نظارت بخش ویژه مجاهدین خلق ساماندهی شد و اتفاقاً در بیست و ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به مجاهدین خلق نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بر اساس اعترافات اعضای دستگیر شده مجاهدین خلق، کادر مرکزی این گروه به دنبال ضربات پیدرپی که به بدنه آن وارد شده و منجر به دستگیری تعداد زیادی از اعضایش شده بود و همچنین به منظور شناسایی عوامل این موضوع تحت عنوان عملیات مهندسی اقدام به شناسایی، ربایش و شکنجه افراد دارای ظاهر مذهبی برای جمعآوری اطلاعات کرده بود.
در این عملیات مجاهدین خلق که بر پایه شکنجههای سخت، وحشیانه و طاقتفرسا بنا نهاده شده بود، اعضای اصلی گروه نسبت به آماده سازی خانههای تیمی در جهت شکنجه افراد و همچنین فراهم کردن ابزار و آلات شکنجه افراد اقدام میکردند. آنها وقتی میخواستند افراد را شکنجه کنند، خانههای خاصی را مشخص و آنها را تجهیز میکردند، برای مثال خانهای را آماده میکردند تا صدا به هیچ وجه از آن خارج نشود.
پس از ابلاغ خط شکنجه به اعضای مجاهدین خلق آنها اقدام به ربودن آقای عباس عفتروش با شغل کفاش و خسرو ریاحی با شغل معلم و سه تن از پاسداران انقلاب اسلامی به نامهای طالب طاهری، محسن میرجلیلی و شاهرخ طهماسبی میکنند و طی این عملیات به طرز دهشتناک و دلخراشی این افراد را شکنجه و به شهادت میرسانند. این جنایت به قدری رذیلانه بود که حتی اعضای بخش ویژه گروه مجاهدین خلق هم از پذیرش آن سر باز میزدند و تمام سعی خود را کردند تا مسئولیت آن را برعهده نگیرند.
مهران اصدقی که خود یکی از فرماندهان بخش ویژه و عملیات مهندسی و از عوامل اصلی شکنجه این افراد مظلوم میباشد، درباره اعلام خط شکنجه از سوی سران و کادر مرکزی مجاهدین خلق میگوید خط شکنجه چیز جدایی از بقیه خطوط سازمان نبود، دنباله همان خطوط درگیریهای پس از ۳۰ تیر، ترورها و آتش زدن منازل و کشتن افراد حزب الهی و در نهایت همین جریان شکنجه بود.
از جمله اقدامات غیر انسانی و وحشیانه ای که مجاهدین خلق به خصوص در حق طالب طاهری و محسن میرجلیلی انجام دادهاند، سوزاندن بدن با اتو و آب جوش و وارد کردن ضربات شدید به صورت و دهان و کشیدن دندان است. در نهایت هم زمانی که از شکنجه آنها نتیجهای نمیگیرند با تزریق آمپول سیانور به بدنشان و شلیک گلوله آنها را به شهادت میرسانند. سپس اجساد آنها را پتوپیچ کرده و به نظامآباد برده و تحویل یکی از اعضا به نام خسرو زندی در بخش مهندسی میدهند. آنها نیز اجساد را به محلی در باغ فیض که از قبل آماده کرده بودند منتقل میکنند.
علیای حال متاسفانه امروزه شاهد هستیم که چنین جانیانی مدعی حقوق بشر و آزادی مردم ایران هستند و به راحتی به کشورهای غربی و اروپایی رفت و آمد دارند و از سوی این دولتها حمایتهای مالی و اطلاعاتی میشوند و همچنان درصدد طراحی عملیاتهای تروریستی داخل این مرز و بوم هستند. جای امید است با پایان بررسی پرونده آنها و صدور حکم دادگاه، با استرداد این افراد به کشور به سزای اعمال ننگینشان برسند تا مرهمی بر دل داغدار چندین هزار نفر از خانواده شهدای ترور شود.