
با سلام خدمت دوستان عزیز
امروز بعد از یک کار طولانی در پایان کار آمدم کافه نشستم تا قهوه ای بنوشم و خستگی کار از تنم خارج شود که یاد خاطره ای افتادم در داخل مناسبات که برایتان تعریف میکنم.
در داخل مناسبات که بودم صبح ساعت ۵:۳۰ بیدار باش بود و ساعت ۷ شروع کار بود که بعد از یک کار طولانی و سنگین و طاقت فرسا بجای استراحت تازه کار فشرده دیگر به اسم نشستهای لایهای که خودش بدتر از شکنجه جسمی بود شروع میشد و بعد از آن نشست عملیات جاری و غسل بود که تا ساعت ۱۱ شب طول میکشید و بعد از آن تا میرفتی آماده میشدی برای استراحت تا چشمات گرم میشد که بخوابی یکی صدایت میکرد که باید بری نگهبانی. دو ساعت نگهبانی میدادی و بعد برمیگشتی که برای استراحت تا چشمات گرم میشد که بخوابی ساعت ۵:۳۰ میشد. بیدار باش بود که باز دوباره روز از نو و روزی از نو.
ولی الان خوشبختانه در زندگی آزاد بعد از پایان کار راحت هر جا که دوست داشتی بروی هر چی که دوست داشتی بخوری و خبری از نشستهای لایهای، نشست عملیات جاری و نشست غسل نیست و از فشارهای روحی که باید دنبال فاکت عملیات جاری و غسل باشی که شب انتقاد نشوی و مورد حسابرسی قرار نگیری خبری نیست.
و پیامم برای دوستانم در داخل تشکیلات رجوی این است که بیایید خودتان را از قید و بندهای تشکیلات رجوی رها کنید و زندگی آزاد داشته باشید و خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید و آزاد زندگی کنید و با خانواده تماس بگیرید.
موسی دامرودی عضو انجمن نجات آلبانی