آقای رجوی امسال هم به پایان رسید

سرنگونی را دریاب

به پایان سال 1403 نزدیک می شویم. خوب است یادی کنیم از فیل هواکردن های زوج رجوی.

مسعود رجوی در اول فروردین 1403 ضمن تبریک سال نو گفت سال1403 سال شورش و قیام برای گسستن بند از بند نظام است!! مریم رجوی هم به مناسبت شروع سال 1403 عنوان داشت سال جدید را به نام شورش و قیام بنامیم سالی بر آمده از تجدید قوای جنبش اعتراضی و …

البته این گونه پیامها برای اعضای سازمان چیز جدیدی نیست. رجوی ها برای سرکار گذاشتن نیروها و بقیه هر ساله نامی برای آن انتخاب میکنند تا شاید به نیروهای وارفته خود در مناسبات روحیه بدهند .

در مورد شعارهای سرنگونی که هر ساله رجوی ها تکرار می کنند چیز جدیدی نیست چون در گذشته شاهد این گونه شعارها بوده ایم. بعد از سی خرداد سال 60 رجوی ابتدا وعده سرنگونی کوتاه مدت یعنی شش ماهه داده بود ولی هر چقدر زمان گذشت این وعده سرنگونی طولانی شده و فقط تبدیل به شعاری شد که دیگر حتی برای نیروهای خود سازمان هم ارزش نداشته و به شوخی هر ساله در موقع تحویل سال تبدیل شده است. انشاالله سال جدید در ایران ولی باز سال به پایان خود می رسید و خبری از سرنگونی نبود و رجوی ها دریده تر از همیشه باز مدعی سرنگونی می شدند تا بتوانند به فریبکاری خود ادامه بدهند.

خود رجوی بهتر از هر کسی می داند که رسیدن به سرنگونی کار آنان نیست اکنون بعد از گذشت نزدیک به چهل و سه سال وعده سرنگونی می توان به جد گفت استراتژی سرنگونی رجوی به گل نشسته است. او برای فریبکاری و نگهداشتن اعضای خود هر ساله شعاری که به نیروها انگیزه ماندن در مناسبات بدهد می داد از سرنگونی کوتاه مدت یعنی شش ماهه تا دیدن دکل سرنگونی، استارت سرنگونی، آمادگی برای سرنگونی، سین آ و شعارهایی از این مدل که هیچ مصرف بیرونی نداشته و بیشتر برای سرکار گذاشتن نیروها بوده است و شعارهای دیدن دکل سرنگونی و استارت سرنگونی تبدیل به سال شورش و قیام شد و دیگر خبری از سرنگونی نیست. ولی سال به پایان خود می رسید و خبری از وعده سرنگونی رجوی ها نبود در این میان تنها چیزی که بسیار مشهود بود بیان افزایش تضادها و تورم و … بود. تحلیل شان این گونه است که شاید این تضادها تبدیل به سرنگونی شود و به همین خاطر سعی می کنند در کنار لابی های ضد ایرانی بیشتر به این مسئله دامن بزنند و آن زبان بستگان که به جز دلار به چیز دیگری فکر نمی کنند مریم رجوی را با تعریف کردنها سر کار گذاشتند.

متاسفانه نیروهای ناآگاه سازمان فکر می کنند می توانند با راهی که در پیش گرفتند به سر منزل مقصود برسند ولی با لجاجت و خیره سری سران سازمان مجاهدین این نگون بختان حتی از دیدار با خانواده خود هم محروم شدند و دیگر زندگی برایشان معنا و مفهومی ندارد و باید به گفته های رجوی شیاد گوش کرده و روزگار خود را به پایان برسانند اما چیزی که بسیار مهم است تلف شدن عمر اعضای سازمان می باشد. اگر تحلیل های رجوی را طی سالیان گذشته مورد نقد قرار دهند در خواهند یافت که رجوی ها جز دروغ و سر کار گذاشتن نیروها کار دیگری بلد نیستند.

بهتر است رجوی هر ساله به تکرار اراجیف خود در مورد سرنگونی ادامه دهد تا روزی که بند از بند تشکیلاتش از هم بگسلد و این دور نیست.

هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا