
جشن ملی چهارشنبه سوری، نوید شروع سالی جدید را می دهد. از قدیم الایام خانواده های ایرانی این شب را با دور همی های صمیمانه و در کنار آتش سپری میکرده اند.
جوانان این سالها ترقه را هم به این جشن ملی اضافه کرده اند که گاها آسیب زا هم هستند.
مجاهدین خلق وامانده هم در این ایام بیکار نمی نشینند و تلاش می کنند تا ماهی خودشان را از این آب بگیرند. هر سال فراخوان های بی سر و ته می دهند تا به گونه ای نفعی ببرند.
سران ضد خلق مجاهدین، سعی دارند با تهییج جوانان و ایجاد آشوب وضعیت امنیتی کشور را دچار اختلال کنند. البته که بیانیه هایشان از مرز سایت هایشان آن طرف تر نمی رود و کسی برایشان تره خرد نمیکند. اصلاً مگر کسی بیانیه های اینها را می خواند!!!
به هرحال هر چه باشد برایم مهم این است که چگونه اینها سنگ خلق را به سینه می زنند و از آن طرف سعی دارند جوان ها را درگیر خشونت کنند!
بی دلیل نیست که میگوییم فرقه تروریستی! زیرا وقتی یک فرد یا یک گروه یا یک سازمان اساسنامه اش بر پایه تروریسم سوار است تلاش میکند تا هر چه می تواند با ابزار تروریستی نیات پلید خود را پیش ببرد.
رجوی در طی سالیان گذشته همواره سعی و تلاش کرده است که این ایده را پیش ببرد که باید فضای امنیتی جامعه را بر هم بزند. آنها این را بخوبی میدانند که کار با مواد آتش زا و منفجره می تواند آسیب های جدی و بعضا جبران ناپذیر به انسان ها بخصوص به نسل جوان بزند ولی اینها برایشان مهم نبوده و نیست زیرا نه تنها حس وطن پرستی در وجودشان نیست بلکه بویی از انسانیت هم نبرده اند.
امیدوارم که این ایام ملتهب و مهیج را بخوبی و خوشی پشت سر بگذاریم تا نقشه های شوم و بی شرمانۀ رجوی و دشمنان این آب و خاک با شکست مواجه شود و نوروزی بی غم و اندوه را پشت سر بگذاریم.
بخشعلی علیزاده