لحظه لحظه عمرم شده نگاه کردن به عکس های تو

ایرج جان بیست و چند ی سال است که روی مبارکت را نمی بینم اما خاطرات دوست داشتنی و خوب شما و محبتهایی را که به جای نبود پدر می کردی را فراموش نمی کنم، همه اعضای خانواده خوب و سلامت هستند و همه آنها از راه دور سلام می رسانند و منتظر آمدن توهستند،فرزندانم و خودم روی مبارکت و ماهت را می بوسیم. داداش عزیزم به خدا قسم همه اعضای خانواده و بستگان درجه یک رابطه ی صمیمی و دوست داشتنی داریم تنها چیزی که ما را خیلی ناراحت می کند فقط دوری و فراق تو می باشد. خدایا از تو می خواهم آنکه باعث دوری و فراق تو باما را شده است نیست و نابود کن!!!

mailبه: ایرج سلطانی (اهل مازندران)

از: خواهرش فاطمه

اول بنام خدا، دوم بنام چهارده معصوم (ص) و سوم بنام برادردوست داشتنی ام…

داداش عزیز و مهربانم سلام،سلامی چو بوی خوش آشنایی، ای گل امید به زندگی مان، سلام امیدوارم سلام این خواهر کوچکت را پذیرا باشی.امیدوارم که زمانی این نامه را می خوانی سلامت و تندرست باشی، نمی دانم چگونه نامه ی خودم را آغاز کنم که دوری و فراق تو در طول این چند سال باعث شده حتی لحظه لحظه از عمرم فقط شده نگاه کردن به عکس های تو و گریه زاری،چون هم جای پدر بودی و هم برادر و سالارخانه دوست داشتنی مان، امیدوارم هرچه زودتر روی صورت زیبای تو را ببینم انشاالله.

ایرج جان بیست و چند ی سال است که روی مبارکت را نمی بینم اما خاطرات دوست داشتنی و خوب شما و محبتهایی را که به جای نبود پدر می کردی را فراموش نمی کنم، همه اعضای خانواده خوب و سلامت هستند و همه آنها از راه دور سلام می رسانند و منتظر آمدن توهستند،فرزندانم و خودم روی مبارکت و ماهت را می بوسیم. داداش عزیزم به خدا قسم همه اعضای خانواده و بستگان درجه یک رابطه ی صمیمی و دوست داشتنی داریم تنها چیزی که ما را خیلی ناراحت می کند فقط دوری و فراق تو می باشد. خدایا از تو می خواهم آنکه باعث دوری و فراق تو باما را شده است نیست و نابود کن!!!

ما هم در پی تلاش و آزادی تو کوشش می کنیم شما هم تلاش کن تا برگردی به آغوش گرم پر و مهر و محبت خانواده. در اولین فرصت ممکن به دید ن ونجات تو می آئیم.

به والله به همان امام رضای غریب (ع) شهر و روستای ما خیلی پیشرفت کرده است. بیشتر از این فریب دروغ های آنان را نخورید و خود را از جهنم ساخته شده رها کنید.

تاکنون چندین نامه برایت نوشتم ولی جوابی دریافت نشد. ایرج جان، عزیزم " آقا داداش " چرا برایم نامه نمی نویسی، ما از طریق نفرات بازگشته شهرمان آمل متوجه شدیم که در پیش شما کسی حق نوشتن نامه و تلفن به خانواده و پدر و مادر خود را ندارد و این یک جرم است، چرا؟

این چه سازمانی است که نفرات آن حق ارتباط با بیرون از قرارگاه را ندارند، اگر از طریق پست و… نمی توانی نامه بنویسی، حداقل نامه ویا یاداشتی از طریق افراد جدا شده وآنهایی که قصد فراررا دارند بفرست تا شاید آنها بد ستمان برسانند

با خبر شدیم دو نفر دیگر از همشهریمان از پیش شما جدا شدند و پیش آمریکائی ها رفتند و با خانواده خود تماس دارند، چه تصمیم خوبی! انشاالله روزی خبر رهائی ترا بشنویم

ایرج جان عزیزم در هر حال مواظب خودت باش خداوند حافظ جان شما باشد خداوند نگهدارتان باشد خدا یا همه ی آنان که آرزوی دیدن بهترین عزیزان خودشان را دارند آرزویشان را برآورده کن انشاالله اگر ممکن است منتظر تلفن شما هستم.

به امید دیدار

از طرف  خانواده و خواهرت فاطمه سلطانی 30/1/87

برچسب ها

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و چهارم 30 آذر 1404
من دیگر یکی از آنها نبودم

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و چهارم

پس از پایان مهمانی‌های پر زرق‌وبرق و طومارهای امضاشده، دیگر نه رهبر قبیله‌ای باقی مانده بود که دعوت شود و نه بشقابی که برای مهمانی بعدی نگه داشته باشند. حالا، مجاهدین باید به فکر درآمدی پایدارتر می‌افتادند و در فقدان حمایت‌های مالی صدام، نگاه‌ها به سوی نیروی کارِ درون قرارگاه چرخید: ما. کوره‌ی چوب، بوی […]

تعهدات مریم رجوی درباره حقوق زنان از ادعا تا واقعیت 30 آذر 1404
شواهد گاردین از نقض حقوق زنان در مجاهدین

تعهدات مریم رجوی درباره حقوق زنان از ادعا تا واقعیت

این روزها مریم رجوی با پرداخت اجاره بهای سالن‌ها و دستمزد سخنرانان فعالیت‌هایش در راهروهای محافل سیاسی اروپایی افزایش داده تا نمایشی از رهبری اپوزیسیون ایران برای اندک هواداران خود به پا کرده باشد. در این جلسات، از تعهدات شورای به اصطلاح ملی مقاومت و به عبارت درست تر مجاهدین خلق برای رعایت و تحقق […]

چند کلامی به برادر اسیرم علی قلیزاده 30 آذر 1404
به بهانه حضور در جلسه انجمن نجات گیلان

چند کلامی به برادر اسیرم علی قلیزاده

برادرم علی عزیز سلام و درود فراوان به داداش قشنگم. امیدوارم حال تو خوب باشد و در آرامش باشی. چند روز پیش در جلسه انجمن نجات گیلان به اتفاق شمار دیگری از خانواده های چشم انتظار شرکت داشتم و پیام تصویری برایت ضبط کردم و گفتم که اگر نمی‌خواهی به ایران بیایی نیا وهر کشوری […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.