امید پویا – سایت مجاهدین دبلیو.اس
مطلبی که با عنوان نامه وارده – درباره یك مزدور وزارت اطلاعات در تیف به قلم یک عضو سابق سازمان مجاهدین یا ارتش آزادی بخش به نام سیروس وفا که ظاهرا از موضع یک جداشده از سازمان مجاهدین به دلیل سختترشدن شرایط مبارزه و مشكلات فردی و درباره یک عضو دیگر جداشده از سازمان نوشته در نوع خود بسیار جالب است.
عجالتا کاری به محتوای مطلب ایشان نداریم، نکته جالب توجه نامه در مقدمه آمده، جایی است که نویسنده اذعان می کند به دلیل سخت شدن شرایط مبارزه و مشکلات شخصی اش قادر به ادامه با مجاهدین نبوده و از آنها جداشده است. اینکه اگر صرف جداشدن از مجاهدین آن گونه که در ادبیات و فرهنگ مجاهدین جاافتاده معادل بریدگی است که در همین نامه با نام مستعار سخت شدن مبارزه به آن اشاره شده، چگونه است که یکی از این جداشدگان یا به واقع بریدگان مجاهدین سر از ایران افشاگر مجاهدین در می آورد و از موضع یک جداشده!!! بر علیه جداشده دیگری موضع گیری و فحاشی می کند.
در ساده ترین فرض در مواجهه با این صورت مسئله، آیا نمی توان این سوال را مطرح کرد که ماهیتا چه تفاوتی میان این دو نوع جداشده می توان متصور شد. این فرض که جداشده دیگر هم کم و بیش به دلایلی مشابه جداشده و از سازمان جداشده یا بریده آیا فرض معقول و قابل دفاعی نیست؟ با این حال چگونه است که بعضی بریده در معرض اتهام و برچسب زنی قرار می گیرند، اما بعضی دیگرشان از موضع جداشده در سایت سازمان بر علیه جداشدگان دیگر می نویسند.
ظاهرا ریشه این تناقض را باید در جای دیگری جستجو کرد. جایی که یحتمل جداشده قلم به دست در سایت ایران افشاگر بر اساس یک وظیفه تشکیلاتی و برای لوث کردن ماهیت جداشدگان و اظهاراتشان نقش و رل جداشده را بازی می کند. این کار چند حسن برای مجاهدین دارد.
1- اینکه از این پس هر جداشده ای الزاما معادل مخالف مجاهدین نیست.
2- اینکه جداشدگانی که بر علیه مجاهدین فعالیت می کنند، درست همان بریدگان و وابستگان به غیر هستند.
3- اینکه جداشدگان از مجاهدین هم الزاما می توانند در عین جدا بودن از مجاهدین طرفداری کنند. با این تفاوت که قبلا حیثیت و غرور و فردیت خودشان را پایمال کرده باشند. حالا به رسم وظیفه تشکیلاتی و یا به انگیزه ترس و هراس از ترور شخصیت شان توسط مجاهدین.
به همین سیاق می توان فرض های دیگری را نیز متصور شد، اما اینها چیزی از اصل موضوع نمی کاهد و آن اینکه فرقه ها و از جمله مجاهدین در همه چیز دوگانه و پارادوکسیکال رفتار می کنند.