اجازه نمی دهم از اسم من سوء استفاده کنند

آقای نادر منفردی ازاعضای بازگشته قدیمی سازمان به ایرانمتن مصاحبه کوتاه انجمن نجات گیلان با نادر منفردی ازاعضای بازگشته قدیمی سازمان به ایران

مسؤل انجمن نجات گیلان: آقای منفردی مقدمتا ازاینکه به دفترانجمن نجات آمدید، به شما خیرمقدم میگویم ودرابتدا خواهش می کنم که خودتان را معرفی بکنیدوتوضیح بدهیدکه چه ارتباطی با سازمان مجاهدین داشتید.

نادرمنفردی: من نادرمنفردی 43 ساله، متاهل ودارای 5 فرزند اهل رشت هستم.درسال 1366 حین خدمت مقدس سربازی درمنطقه مهران به اسارت نیروهای سازمان درآمدم که با صدامیان بطورمشترک علیه ما عملیات کرده بودند.

دردوران اسارت مسؤلین سازمان به ظاهررفتارخوبی با ما داشتندووانمود میکردندکه اینجا با اردوگاه عراقی متفاوت است وما می خواهیم به مملکت خود خدمت کنیم. ازهمان ابتدا برایم سؤال بود پس چرا با صدام یعنی دشمن ومتجاوزبه مردم ایران هم کاسه شده اید!؟ از طرف سازمان بارها به سراغم آمدندوخواستند که وارد مناسبات آنها بشوم که قبول نکردم ونخواستم علیه مردم وخصوصا علیه ارتش ونیروهای مدافع نوامیس ایران، بجنگم وبه خودم وبه انها خیانت بورزم.

تااینکه درایام نزدیکی عملیات مرصادبه سراغ ما امدندوبا تک تک ما صحبت کردند که میخواهیم یک عملیات نهایی انجام بدهیم وشما هم می توانیددران شرکت کرده ونزد خانواده خود بازگردید، چنانچه شکست خوردیم وبه عراق بازگشتیم قول می دهیم شما را به کشورهای اروپایی بفرستیم تا زندگانی آسوده ای داشته باشید وگرنه مجبورهستیم چنانجه شما درعملیات شرکت نکنید،شما را تحویل اردوگاههای صدام بدهیم.

من بشدت ترسیدم ونمیدانستم چه تصمیمی بگیرم. ازطرف دیگرآنقدرتحت مغزشویی والقائات دارودسته فرقه رجوی قرارگرفتم که نهایتا تن به خواسته انها دادم واززندان انها داخل مناسبات شدم وهمان روزبه من لباس نظامی پوشاندند ومدتی را با آنها بودم تا اینکه درمردادماه 1367 درعملیات مرصادشرکت کردم.

مسؤل انجمن نجات گیلان: خب. حالا اینجا چه کارمی کنید؟شما می دانید که سازمان درهمان ایام اسم شمارا ازکشته های عملیات اعلام کرد ومدعی شدکه شما وفاداربه سازمان بودید وازقضا خیلی خوب جنگیدید!!!!.

نادرمنفردی: واقعا که! خیلی خوب جنگیدم!؟ من به ناچاردرعملیات شرکت کردم وتماما درپی حفظ خودم بودم طوریکه دریک فرصتی بدون آنکه کوچکترین مقاومتی ازخود نشان بدهم به اسارت نیروهای ایران یعنی همرزمان سابق خودم که به آنها پشت کرده بودم،درآمدم وازاین بابت خدارا شکرگزارم که مسیرزندگیم به خوبی وخوشی تعییرکرد وگرنه من نیزمثل سایراسرا کماکان دراسارت فرقه باقی می ماندم وعمرم را تباه می کردم وهمچنین ازخانه وخانواده به دورمی ماندم.

الان نیزخودم ازاینکه فهمیدم انجمن نجات برای آزادی اسرای ذهنی درفرقه رجوی فعالیت می کند، مشتاقانه به اینجا آمدم تا ازشما حمایت بکنم وبگویم اجازه نخواهم داد سازمان خیانتکار که اسم مجاهدین را برخو دنهاده است ازاسم و خون نریخته من برای مقاصد جاه طلبانه رجوی سوء استفاده بکند.از خدا هم می خواهم که به شما انچنان قدرتی بدهد تا بتوانید اسرای دربند کمپ اشرف نجات داده وبه کانون گرم خانواده بازگردانید.

مسؤل انجمن نجات گیلان: ازاینکه دقایقی با شما بودم خوشحال شدم وبرایت ارزوی سلامتی وتندرستی دارم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا