اتحاد گروه تروریستی جندالله و فرقه مجاهدین خلق در قسمت های قبلی این سلسله مقالات اشاره کرده بودیم که: " آیا شرایط سیاسی جدید در منطقه خاورمیانه، و همچنین سیاست های دولت کنونی عراق مبنی بر اخراج مجاهدین از عراق، اتخاذ استراتژی جدیدی را بر رهبری فرقه مجاهدین خلق تحمیل نکرده است؟ نقش " قلعه مدرن اوورسورواز " در این معادلات برای هدایت نیروهای سازمان مجاهدین خلق چیست؟ " همچنین نوشته بودیم که: " اگر چه در ظاهر سازمان مجاهدین خلق به دلایل مختلف که فرصت کنکاش آن در این فرصت نیست، توانسته از لیست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا خارج شود، اما براساس اخبار موثق رهبری فرقه مجاهدین خلق در اووروسورواز در فرانسه در حال سازماندهی و برنامه ریزی مدون یک برنامه چند ساله برای بازیافت توان تسلیحاتی و تروریستی خود می باشد. در این برنامه مدون رهبری فرقه مجاهدین خلق در اوورسورواز در فرانسه، استفاده تمام عیار از توان فرقه گرایانه خود برای بازیافت توان نظامی و تسلیحاتی از دست رفته در حاکمیت صدام حسین جایگاه ویژه دارد و طبعا این استراتژی، نه از قلعه اشرف بلکه از قلعه اوورسورواز در فرانسه هدایت می شود." اخبار چند روز گذشته بعد از عملیات تروریستی گروه جندالله در شهر زاهدان که به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از هم میهنان شد، باعث شد که ابعاد دیگری از استراتژی فرقه مجاهدین خلق بعد از سقوط صدام حسین روشن شود. عبدالمالک ریگی رهبر گروه تروریستی جندالله روز یکشنبه 31.05.2009 با تلویزیون ماهواره ای رنگارنگ مصاحبه ای انجام داد. از وی پرسیده شد: آیا با مجاهدین خلق ارتباط دارد یا خیر؟ عبدالمالک ریگی که تلاش داشت از ارتباطات گروه جندالله و فرقه مجاهدین خلق سخنی نگوید، سرانجام بر اثر خامی و جوانی گفت: " ما با همهی کسانی که با رژیم مبارزه میکنند رابطه داریم، ولی رابطهی بسیار نزدیکی نیست و کمرنگ است، البته ما خواهان آن هستیم که هر کاری میخواهند برای آنها انجام دهیم، یک کارهایی ما از دستمان برمیآید و یک کارهایی آنان میتوانند انجام دهند، ما میتوانیم افراد آنها را انتقال دهیم، اما فکر میکنم که محدودیت دارند و در کشورهایی قرار دارند که نمیتوانند خودشان را تکان بدهند…"
همچنین عبدالمالک ریگی در مصاحبه با تلویزیون رنگارنگ خامی و جوانی و بی تجربگی خود را عریان کرد، او نشان داد که هنوز باید سال ها از تجربه مسعود رجوی و مریم رجوی در هدایت عملیات های تروریستی و همچنین فریب افکار عمومی درس بگیرد، زیرا او در سؤال بعدی ابعاد دیگری از اتحاد گروه تروریستی جندالله و فرقه مجاهدین خلق را افشا کرد. وی در این مصاحبه گفت: " البته بعضی همکاریهای اطلاعاتی با ما داشتهاند، اطلاعاتی دربارهی فعالیتهایی که رژیم در این مناطق داشته است و بعضی فعالیتهایی که سپاه قدس داشته را به صورت ایمیل و پیام برای ما ارسال میکنند. مجاهدین وقتی از اخباری مطلع میشوند، مثلاً تیمهایی که میخواهند به منطقه بیایند بعضی افراد دارند که به ما اطلاعرسانی میکنند در این خصوص." روشن است منظور ریگی از انتقال افراد مجاهدین، اعزام گروه های تروریستی این فرقه به داخل ایران برای عملیات تروریستی می باشد. در گذشته فرقه مجاهدین خلق از اوورسورواز فرانسه عملیات این تیم های تروریستی را هدایت و رهبری می کرد، گفته های ریگی نشان می دهد که رهبری فرقه مجاهدین خلق در یک رابطه تنگاتنگ اطلاعاتی با گروه جندالله قرار دارد و از اطلاعات دو طرف برای انجام و آماده سازی عملیات های تروریستی استفاده می شود. لازم به ذکر است که با تمام هوشیاری که رهبری مجاهدین خلق برای علنی نشدن رابطه خود با گروه جندالله بکار گرفته، اما در مقاطعی مجبور شده است که بخشی از حمایت خود را از گروه جندالله را علنی کند. بطور مثال فرقه مجاهدین خلق در رسانه های تبلیغاتی خود تلاش می کنند که گروه جندالله را که عملیات آدم ربایی و تروریستی در منطقه سیستان و بلوچستان شهر زاهدان انجام می دهد، به عنوان یکی نیروی انقلابی جا بزند. بطور مثال در حمایت از یک عملیات تروریستی جندالله سایت همبستگی ملی و سایر رسانه های این گروه در تقویت روش های خشونت طلبانه و تروریستی نوشته اند: تهاجم به اتوبوس پاسدران رژیم آخوندى در زاهدان صبح امروز براثر یک تهاجم با بمب به یک اتوبوس سپاه پاسدران در شهر زاهدان 18 نفر کشته شدند. خبرگزاری فرانسه ضمن مخابره این خبر تأکید کردکه اتوبوس متعلق به سپاه پاسداران بوده است. خبرگزاری رسمی رژیم نیز این خبر را منعکس کرد و به نقل از قاسم رضایی، سرکرده سپاه پاسداران رژیم در این منطقه گفت: ” در این انفجار چند نفر نیز مجروح شدند.
منبع: سایت همبستگی ملی و ایران لیبرتی ـ 17.02.2007 بدون تردید ارتباطات عمیق و همه جانبه دیگری نیز بین گروه تروریستی جندالله و فرقه مجاهدین خلق وجود دارد که عبدالمالک ریگی و رهبری فرقه مجاهدین خلق آن را بیان نکرده اند. همچنین باز جای تردید نیست که رهبری فرقه مجاهدین خلق در اوورسورواز فرانسه علاوه بر ارتباط با گروه تروریستی جندالله، با گروه القاعده و همچنین گروه طالبان ارتباطات گسترده دارد. همه این علائم، به اضافه اخبار درونی از سازمان مجاهدین خلق در اووروسورواز فرانسه، حاکیست که این فرقه از خاک کشور فرانسه در صدد است که در طول سال های آینده توان نظامی و تروریستی خود را بازسازی کند. در استراتژی جدید فرقه مجاهدین مرزهای پاکستان و افغانستان، و طبعا گروه تروریستی جندالله و گروه طالبان جایگاه ویژه ای دارند. این در حالیست که از یک طرف، اقای ویدال کوآدراس به نمایندگی از فرقه مجاهدین خلق در پارلمان اروپا تلاش می کند که دولت آمریکا را راضی به خروج این فرقه از لیست گروه های تروریستی این کشور کند، از سوی دیگر آمریکا در صدد است که علاوه بر فرقه مجاهدین خلق و گروه تروریستی القاعده، گروه تروریستی جندالله را نیز در لیست گروه های تروریستی خود جای دهد. رادیو فردا در تاریخ 01.06.2009 در این ارتباط گزارش داده بود که: " روزنامه آمریکایی بوستون گلوب، از احتمال وارد کردن نام گروه جندالله در فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده آمریکا، خبر داده است. برخی گزارشها به نقل از مقامهای آمریکایی حاکی از آن است که وزارت خارجه ایالات متحده، در نظر دارد تا گروه جندالله را در فهرست تروریستی خود قرار دهد." آیا در این شرایط رهبری فرقه مجاهدین خلق در اووروسورواز فرانسه خواهد توانست توان بالقوه نظامی و تروریستی خود را بر اساس استراتژی جدیدش بدون سر و صدا بازسازی و هدایت کند؟