آیا اردن گزینه بعدی برای استقرار مجاهدین می باشد؟

در پی فروپاشی پادگان اشرف که برای سالیان متمادی، مرکز تجمع اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق بود سران این سازمان تروریستی به تکاپوی نقل مکان از عراق به مقصد یک کشور عربی افتاده اند. سازمان مجاهدین خلق که به عنوان بازوی اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صدام در طول جنگ هشت ساله علیه ایران فعالیت می کرد، پس از فروپاشی حکومت بعثی در عراق و روی کار آمدن دولت نزدیک به ایران در بغداد، ناگزیر از محصور شدن در پادگان اشرف شد و هر چند امریکایی ها از این سازمان به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر ایران در آینده حمایت می کردند لکن دولت عراق که اعضای این سازمان تروریستی را به اقدامات جنایتکارانه علیه شهروندان عراقی متهم می کند، همواره در صدد خلاصی از حضور یک سازمان مسلح تروریستی در خاک خود بود تا این که قضیه درگیری اخیر در پادگان اشرف پیش آمد و ضربه ای اساسی به این مقر تروریستی وارد شد و اینک سران سازمان نیک می دانند که عراق نمی تواند محل امنی برای حضور غیر امنیتی انها باشد. بر همین اساس، اخیراً مریم رجوی برای اجازه گرفتن از مقامات اردن، در ادامه تلاش های قبلی، به این کشور سفر کرده و از مسوولان این کشور عربی خواسته است حضور بقایای سازمان مجاهدین خلق در اردن را بپذیرند. بدیهی است با توجه به توان تحلیل رفته این سازمان، چنانچه اردنی ها مرتکب این اشتباه بزرگ شوند و اعضای سازمان مجاهدین خلق را بپذیرند، نه تنها منفعتی از این رهگذر متوجه شان نخواهد شد، بلکه پتانسیل «ناامنی های نهادینه شده» در کشورشان به طرز قابل ملاحظه ای بالا خواهد رفت.هر چند از چند و چون مذاکرات صورت گرفته و پاسخ مقامات اردنی به به درخواست تروریست ها اطلاع چندانی در دست نیست ولی برخی ناظران سیاسی، امریکا را در انتقال مقر سازمان مجاهدین خلق از عراق به اردن، بی میل نمی دانند زیرا در شرایط کنونی،خود آمریکا، کشورهای اروپایی و حاشیه خلیج فارس تمایلی به پذیرش انتقال پادگان اشرف به خاک خود ندارند ولی دولت اردن که تا آخرین لحظات عمر صدام، به وی وفادار بود و ضریب اطاعت پذیری بالایی از آمریکا دارد، گزینه مناسبی برای پذیرش حضور اعضای این سازمان تروریستی به شمار می رود. یکی از مسائلی که سازمان مجاهدین خلق به عنوان امتیاز خود به مقامات اردنی منتقل کرده این است که این سازمان تجربیات زیادی در امور جاسوسی و عملیاتی دارد و لذا قادر است در بحث حضور پرشمار فلسطینی ها در اردن که برای مقامات این کشور چندان خوشایند نیست، به کمک دولت و دستگاه های امنیتی این کشور بیاید و در موارد ضروری مانند سرکوب انتفاضه 1991 مردم عراق، در اردن نیز نقش آفرین باشد و همچنین با توجه به نزدیکی اردن و اسرائیل، توان اطلاعاتی خود علیه ایران را به حساب دولت اردن در اختیار اسرائیل نیز قرار دهد. این نکته ای است که سال گذشته نیز گروه ملاقات کننده سازمان مجاهدین با یکی از ژنرال های ارتش آمریکا در عراق نیز بدان اشاره کرده و اعلام داشته بود که اگر آمریکا، بتواند دولت اردن را به پذیرش اعضای این سازمان متقاعد کند، آنها نیز در همکاری با اسرائیل کوتاهی نخواهند کرد تا هزینه انتقال خود را پرداخته باشند. البته این سازمان، مدت هاست که به دلیل مطرود شدن از سوی ایرانی ها و نیز ایزوله شدن در پادگان اشرف و از دست دادن بسیاری از نیروهای خود، دیگر توان چنین کارهایی را ندارد ولی برای متقاعد ساختن اردنی ها به این که می توانند عنصر مفیدی برای آنان باشند، سعی دارند خود را توانمند نشان دهند.
از سوی دیگر، آنان برای دور ماندن از دسترس ایران و دولت عراق -که در هر دو کشور متهم به اقدامات تروریستی هستند- نیازمند آنند که پس از مرگ حامی قبلی شان (صدام)، اعراب اردنی آنها را زیر پر و بال خود بگیرند و به عنوان یک ابزار سیاسی و جاسوسی بر روی آنان حساب کنند. بدیهی است با توجه به توان تحلیل رفته این سازمان، چنانچه اردنی ها مرتکب این اشتباه بزرگ شوند و اعضای سازمان مجاهدین خلق را بپذیرند، نه تنها منفعتی از این رهگذر متوجه شان نخواهد شد، بلکه پتانسیل «ناامنی های نهادینه شده» در کشورشان به طرز قابل ملاحظه ای بالا خواهد رفت. چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت نوری المالکی در عراق، تعدادی از سران قبائل بزرگ عراق به دیدار وی رفتند و در ضمن طرح مسائل مختلف، موضوع حضور سازمان مجاهدین را پیش کشیدند و یادآور شدند که سازمان مجاهدین خلق، مسوول مستقیم و غیرمستقیم کشته شدن تعداد زیادی از اعضای قبائل آنها چه در انتفاضه 1991 و چه پیش و بعد ازآن هستند. در آن دیدار یکی از سران قبائل نیز خطاب به مالکی گفت: ما خواستار انتقام خون عزیزانمان و قصاص قاتلان آنها هستیم ولی چون دولت شما را از خودمان می دانیم، رأساً دست به کار نمی شویم ؛ ما از شما می خواهیم یا آنها را مجازات کنید و یا از کشور اخراج کنید تا مسوولیت دولت شما متوجه سرنوشت آنها نباشد تا خود ما در هر جای دنیا که هستند، با آنها تسویه حساب نماییم و در ضمن با معلوم شدن میزبانان جدید قاتلان فرزندانمان، دشمنان خود را بشناسیم. اینک دولت اردن باید تصمیم بگیرد که آیا با پذیرش این سازمان تروریستی، تیرگی روابط خود با ایران و بالا بردن ضریب ناامنی در خاکش را برگزیند یا آن که درایت به خرج دهد و مانند بقیه کشورهای عربی از ورود به این بازی خطرناک و پرهزینه اجتناب کند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا