با احترامات خالصانه نسبت به شما به عنوان رهبر جامعه مسیحیت. اینجانب یکی ازمسیحیان ایرانی هستم که بیست ویک سال از زندگی و جوانی خود را در بیابان های عراق تلف کردم نه سال در اسارت نیروهای صدام حسین بوده ام و دوازده سال هم در اسارتگاه فرقه مجاهدین اسارت بدتر از قبل را تحمل کرده ام. عالیجناب
خود به خوبی می دانید که این فرقه سازمان نما برای رسیدن به قدرت دست به عملیات تروریستی فراوانی زده و سابقه تروریستی آنان به دوران تآسیس سازمان مجاهدین در دوران شاه بر می گردد، همان دورانی که در تهران ژنرال های امریکائی را ترور می کردند و به عمل ننگین خود تا قبل از سقوط صدام حسین افتخار هم می کردند. این فرقه مذهبی در دوران حکومت صدام حسین با حمایت و پشتیبانی مستقیم صدام حسین در داخل ایران دست به عملیات تروریستی می زد و در درون سازمان خود در عراق مناسبات فرقه گرایانه حاکم کرده بود و با شستشوی مغزی افراد را آماده می کرد تا برای رسیدن به هدف خود که همانا قدرت و حکومت کردن است به استقبال مرگ بروند. درسال 2003 مردم جهان مخصوصآ مردم اروپا شاهد خودسوزی های افراد مسخ شده و شستشوی مغزی شده در درون تشکیلات این سازمان تروریستی بودند. پس از فرار خانم رجوی از عراق به فرانسه و دستگیری وی و همراهانش در پاریس، سازمان مزبور افراد مغزشوئی شده خود برای آزاد سازی خانم رجوی را وادار به خودسوزی کرد و با این عمل اوج وحشیگری خود را به نمایش گذاشت. عالیجناب
جنابعالی خوب می دانید که چندی پیش نیروهای ارتش و پلیس عراق وارد اردوگاه اشرف که حدود 3500 تن از پرسنل ارتش سابق مجاهدین در آن مستقر می باشند و اکثرآ از بودن در آنجا ناراضی هستند، شدند و نتیجه این شد که تعدادی کشته وعده زیادی نیز مجروح شدند. رهبران این فرقه مذهبی قبل از سقوط دیکتاتور عراق (صدام حسین) خود از عراق گریختند و در اروپا از تمامی امکانات رفاهی برخوردار شدند و برای آزادسازی این عده نه تنها کاری انجام نداده اند بلکه تمام تلاششان این بوده که به هرترتیبی آنها را درعراق قفل کنند تا بتوانند با وجود آنها درعراق خود و سازمان خود را از سقوط و انحلال نجات دهند. توقع خانوادهای آنان واعضای جداشده از این فرقه از دولت های دمکراتیک این بوده که مسله این افراد که اکثریت آنان بیگناه به دام این فرقه گرفتار شده اند را حل نمایند و به هر شیوه ای به آنان پناهندگی دهند تا بتوانند به جامعه و زندگی طبیعی خود که حق هر انسانی است اما توسط فرقه مزبور از آنان سلب شده بازگردند. اما دولت های اروپائی این افراد را نمی پذیرند و متآسفانه در همین اواخر دولت ایتالیا خانم رجوی که خود عامل اصلی تمام این مصیبت هاست را در کشور خود و در پارلمان آن کشور که مکان مقدسی است راه داده تا با سر هم کردن دروغ و دغل جنبش مردم ایران را نیز به انحراف بکشاند، جنبشی که هیچ ربطی به این فرقه ضد مردمی ندارد. پذیرفتن خانم رجوی در پارلمان ایتالیا و عدم پذیزش افراد اردوگاه اشرف توسط کشور ایتالیا با هم در تناقض می باشد و به نظر اینجانب دولت ایتالیا می بایست در سیاست خود و رابطه با اینگونه جریانات تروریستی تجدید نظر کند، حمایت هر شخصیتی از یک جریان تروریستی به معنی نشرآشکار تروریست بشمار می رود. عالیجناب
مجاهدین با این ترفند که از سال 2003 هیچگونه عملیات نظامی در داخل ایران نداشته اند تلاش در گمراه کردن افکار عمومی دارند در حالیکه اگر حکومت صدام حسین پا برجا بود و اگر مجاهدین توسط ارتش امریکا خلع سلاح نمی شدند همین الان هم مشغول اعمال تروریستی در داخل ایران بودند، در واقع متوقف شدن عملیات تروریستی مجاهدین توسط نیروهای امریکائی به آنان تحمیل شده،اگر چنین نبود وآنان با میل خود و از سر آگاهی دست ازعملیات تروریسی خود می کشیدند پس به اشتباهات گذشته خود اعتراف می کردند و به همین دلیل هم مجاهدین هرگز از عملکرد گذشته خود پشیمان نیستند وهمواره برای بازگشت به گذشته و دوباره مسلح شدن و کشتن و به کشتن دادن مردم تلاش می کنند و به همین خاطر برای در باقی ماندن پرسنل خود درعراق میکوشند، بطوریکه اخیرآ خانم رجوی دم از احیای دوباره ارتش خود میزد. عالیجناب
به عنوان یک مسیحی ایرانی و به عنوان کسی که قربانی سیاست های جاه طلبانه این فرقه گشته و بهترین دوران جوانی خود را در بیابان های عراق به دست مجاهدین از دست داده از شما و تمام مقامات واتیکان در خواست دارم تا به عنوان رهبران جهان مسیحیت برای آزادی این افراد گرفتار و اکثرآ بیگناه قدمی بردارید و به آنان برای بازگشت به آغوش جامعه جهانی کمک کنید، خانواده های آنان نیز در انتظار آزادی جگرگوشه گان خود هستند، هرگونه اقدامی که در راه آزادی این افراد صورت پذیرد مطمعنآ ملت بزرگ ایران از آن استقبال و قدردانی خواهد نمود. با سپاس فراوان
ادوارد ترمادویان