سران جنایتکار فرقه رجوی بعد از پدید آوردن یک فاجعه دلخراش در پادگان اشرف که منجر به کشته و زخمی شدن عده ای از اسیران فرقه شد هنوز هم به جنایت خودشان به شکل دیگر ادامه می دهند و اسیران اشرف را وارد اعتصاب غذا نا محدود کرده اند تا به خیال خود دیوار فروریخته فرقه را دوباره بسازند تا ابزار و امکان به اسارت نگه داشتن اسیران در اشرف را از دست ندهد. سران فرقه با شیوه خاص فرقه گرایانه خود و با شیادی سعی می کنند به اسیران اشرف طوری وانمود کنند که گویا در گیر شدن آنها با پلیس عراق و اعتصاب غذا رو دررویی با جمهوری اسلامی بوده تا بتوانند از این طریق فاجعه آفرینی خود را هم در بیرون و هم درون مناسبات خودشان توجیه کنند با وارد کردن اسیران اشرف به اعتصاب غذا نا محدود دروغ بودن حرفهای سران فرقه بطور کامل اشکار می شود چون تنها خواسته ای که مطرح کرده اند اینکه آمریکا دوباره حفاظت اشرف را بعهده بگیرد و این خواسته از طرف سران فرقه با نوشتن نامه به آقای اوباما مطرح می شود و هم از طرف جیره خواران ریز و درشت فرقه رجوی, از این رو می توان پی برد که این درگیری با پلیس عراق هم بدون هدف طراحی نشده و سران فرقه به عمد این فاجعه را در اشرف بوجود آوردند تا با این بهانه بتوانند پای نیروهای آمریکایی را دوباره به اشرف باز کنند. چون هم اطلاعیه ها ی خود فرقه رجوی و هم اطلاعیه های مقامات عراقی بیانگر این هست که از ماهها پیش بر سر اعمال قانون از طرف دولت قانونی عراق براین بخش از خاک خودش جلساتی بین سران فرقه و مقامات عراقی بوده و سران فرقه فهمیده بودند که دیر یا زود باید تن به قانون بدهند و این بوده که این رودر رویی را در دستور کارقرار می دهند تا از این طریق توجه آمریکاییها را به خودشان جلب کنند و الان هم به یک شیوه غیر انسانی دیگر برای جلب توجه آمریکاییها متوسل شده اند. ما که سالیان سال چه در زمان دیکتاتور عراق (صدام ملعون) و چه در زمان بعد آن در پادگان اشرف بودیم و به چشم می دیدیم که از همه بخش ارتش صدام در اشرف هستند و بعد از آن که آمریکاییها وارد اشرف شدندو بطور آزاد در اشرف بودند اما آنچه سران فرقه را به وحشت انداخته تا به این طرح و فاجعه روی آورند یک چیز بیشتر نبوده و آن اینکه ترس از فرپاشی دیوار و حصار و ظرف فرقه رجوی و لاغیر. اطلاعیه های صادر شده ازطرف سران فرقه از اوور پاریس کاملآ به وضوح مشخص می کند که سران فرقه بطور خاص مسعود رجوی و بانو مریم قجر در ایجاد این فاجعه نقش اصلی را داشته اند چون دیده میشود در هیچ یک از اطلاعیه هایی که از طرف سران فرقه صادر می شود از اسیران فرقه خواسته نمی شود به قوانین تن بدهند بلکه بر عکس از طرف سران فرقه برای درگیری با پلیس عراق مهر تائید هم زده می شود. اما آنچه بیشتر از همه این نظر را تائید می کند غیبت سران فرقه در این اتفاقات بوده! از انجا که سالیان سال در مناسبات این فرقه بودم میدانم که اگر نشستی برای اعمال فشار بر اسیران اشرف برگزار می شد شکنجه گران و تئورسین های این فرقه جلو تر از همه حاضر بودند و کف بر دهان عنان از دست می دادند و با شیوه های مختلف به تهدید و آزاراعضاء می پرداختند ولی در وقایع اخیر هیچ یک از سران اصلی فرقه دیده نمی شوند چه آنهایی که در قتل و کشتارو شکنجه دست داشته اند و چه آنهایی که در اسارت نگه داشتن اسیران اشرف نقش اصلی را دارند و این خود بیانگر این هست که سران فرقه از قبل می دانستند که چه خواهد شد و به همین خاطر آفتابی نشدند و فقط انگشت شمار از افراد رده بالای خود را برای به پیش بردن این هدف کثیف به صحنه فرستادند. در پی همین سناریوبانو مریم قجر در اوور برای کشته و مجروحین اشرف مظلوم نمایی می کند و با جمع کردن یک عده افراد ثابت در اوور که یا به خاطر منافع شخصی با سران فرقه سرو سری دارند و یا از ماهیت جنایتکارانه این فرقه خبر ندارند برای اسیران اشرف اشک تمساح می ریزد و پیش آنها طوری وانمود می کند که گویا از بودن در کنار رود اوور خیلی ناراحت هست! ومی گوید این روزها از خود سوال میکنم اینجا چه می کنم؟! اگر حضار چه اروپایی و چه ایرانی بدون قصدو غرض بودند باید این سوال را از بانو می کردند که راستی شما که تا قبل ازاینکه جنگ شروع شود آنجا بودید چرا نیروهای خود را ول کردید و به پاریس آمدید؟ ولی بانو مریم برای فریب اذهان حضار با همان شیوه فرقه گرایانه خود این سوال را طرح می کند که جایی برای سوال نباشد و حاضرین فکر کنند که بانو ناخواسته در پاریس اقامت گزیده! در ادامه همین سناریو سران فرقه اعتصاب غذا در اروپا آنهم در مقابل مراکز دیپلماتیک امریکا به اجرا گذاشته اند تا شاید بتوانند با این شیوه به آمریکا و… فشار بیاورند که دوباره در اشرف حفاظت را بعهده بگیرد واین خواسته هم صرفآ برای حفاظت افراد و اسیران اشرف نیست چون تنها چیزی که برای سران فرقه ارزش ندارد جان افراد در اشرف هست و سران فرقه از این می ترسند که این حصار و ظرف فرقه متلاشی شود و در پی آن جنایات فرقه آشکار شود و به همین خاطر به این عمل روی آورده است اما آنچه مشخص هست اینکه همانطور که بعد از سقوط پدر خوانده و حامی اصلی رجوی و با ورود آمریکاییها به اشرف شرایط به آن دوران سابق برنگشت الان هم با ورود پلیس عراق به اشرف و کنترل آن شرایط به موقع حضور آمریکاییها بر نخواهد گشت و رجوی نخواهد توانست دیوار فروریخته فرقه را با بوجود آوردن این جنایتها دوباره سرپا کند. اما آنچه را در این زمان به سران فرقه باید گفت اینکه به هیچ وجه شرایط به زمان صدام ملعون و یا حضور آمریکاییها بر نخواهد گشت و بوجود آوردن فاجعه انسانی هم راه حل و کارساز نیست و تنها راه درست اینکه درب اسارتگاه اشرف را باز کنید و بگذارید هر کس آزادانه و به میل خودش مسیر زندگی خویش را انتخاب کند و بیشتر از این باعث مرگ و میر این اسیران نشوید وازهمین جا اعلام میکنم که هم شما و هم من ودیگر دوستان جدا شده از فرقه شما به خوبی میدانیم که به زودی این نقشه ای که برای اسارت نگه داشتن اسیران اشرف طراحی کرده اید هم توسط همین اسیرانی که در اشرف هستند افشاء خواهد شد و چهره جنایتکارانه شما بیشتر از هر زمان دیگر رو خواهد شد پس بهتر است جان این قربانیان را برای حفظ حیات خائنانه خودتان بیشتر از این به خطر نه اندازید. هموطنان , خانواده اسیران اشرف , شخصیتهای سیاسی و حقوق بشری و ارگانهای بین المللی , باید به هر شکل ممکن از سران فرقه خواست که از فاجعه آفرینی دست بردارند و درب اسارتگاه اشرف را به روی اسیران در بند فرقه رجوی باز کنند و بیشتر از این از جان و عمر این اسیران را برای اهداف کثیف خود سوء استفاده نکنند.باید به سران فرقه اعلام کرد که هر اتفاق ناگواری که به هر یک از اسیران اشرف به افتد مسئولیت مستقیم آن به عهده سران فرقه هست و آنها باید جوابگو باشند. باید نیات و چهره جنایتکارانه سران فرقه رجوی را به هر شکل ممکن افشاء کرد و از ریخته شدن خون انسانهای بیگناه جلوگیری کرد و این وظیفه همه ما هست که با شگردهای این فرقه آشنا هستیم. با امید و آرزوی آزادی تمامی اسیران در بند فرقه رجوی و با آرزوی بازگشت همه اسیران به یک زندگی آزاد و به دور از خون و خونریزی. محمد رزاقی