جای تعجب ندارد که مریم رجوی بعد از جمع شدن قرارگاه اشرف به جای افطاری دادن به شیوخ و هواداران حزب بعث، اهالی شهر اور در فرانسه را به افطاری دعوت کند تا نشان دهد که ما انسانهایی هستیم که برای رسیدن به هدف مان از هیچ کاری کوتاهی نخواهیم کرد حتی شکم سرمایه دارانی که در حال ترکیدن باشند را پرتر خواهیم کرد.
شاید وقتی کسی این مطلب را می خواند در وهله اول یک خبر باشد ولی کسانی که در فرقه رجوی بودند می دانند که رجوی این شو را در اشرف هر سال اجرا می کرده است.
اکنون شیوخ های طرفدار فرقه افسوس می خورند که چرا صدام سرنگون شده و آنها دعوت های آن چنانی فرقه را از دست دادند. در اشرف هر روز از ماه رمضان قسمتی از ارتش و شیوخ و بعضا نیروهای هوادار خودشان را به قرارگاه دعوت می کردند و آنها بخاطر مسائل تحریم، شکمی از غذا در می آوردند و کسی هم در اشرف جرات نداشت عنوان کند که این همه ولخرجی برای چیست و اکنون که مریم دستش از اشرف کوتاه شده است می خواهد این خط را در اور پیاده کند او سعی دارد که مردم فرانسه را مسلمان کند ولی یک چیزی در این برنامه دیده می شود آن هم دوگانگی در کارهای مریم رجوی است.او در بوق و کرنا کرده که وضعیت ساکنان اشرف بخاطر اعتصاب غذا بحرانی است ولی فیلم هایی که پخش می کنند همه از مسئله داری آنها و اینکه هر روز صبح به خاطر بیکاری آنها را در زیر چادرها نشانده و به محض گرفتن فیلم برای تبلیغات به داخل آسایشگاه رفته تا بتوانند برای فردا فیلم بهتری بازی کنند که البته این هم جای بحث دارد و این یک ترفند است که رجوی سعی دارد با دامن زدن به آن امتیازی بگیرد. چطور بعد از این همه مدت تا حالا کسی حالش وخیم نشده است و هر بار که تصاویر آن پخش می شود در حال تکان دادن پرچم هستند این مدل اعتصاب غذا را در کجای دنیا می توان دید.
خود مریم می داند که اعتصاب غذا در قرارگاه اشرف کارآیی ندارد ولی سعی دارد که هر تعدادی از این بخت برگشته ها را در زیر آفتاب جمع کرده تا نشان دهد که اعتصاب غذا ادامه دارد البته خود مسعود هم می داند که اعتصاب غذا در مناسبات فرقه به چه گونه است چون نمونه آنرا در گابن و جاهای دیگر هم دیدیم و خود مسعود هم به آن اذعان می کرد که این بیشتر کار تبلیغاتی است. در لحظه این سوال به ذهن می زند، که:
عامل اصلی این وضعیت کیست؟ چرا رجوی بعد از اولتیماتوم دولت عراق باز سعی دارد که در عراق بماند.
چرا رجوی مایل هست که نفرات بیشتری در عراق کشته شوند؟
چرا رجوی مایل است که نفرات پایین تر مناسبات کشته شوند؟
آیا واقعا دل رهبران فرقه به حال نفرات در اشرف می سوزد؟
او سعی دارد که بدنه را از سر جدا کند و بقیه هم اگر کشته شوند او بتواند بعدا نان این جنایت خود را بخورد.
اکنون که وضعیت اشرف به این روز افتاده و همه در حال اعتصاب غذا هستند!!! خانم رجوی این مهمانی ها و این ولخرجی ها برای چیست؟ راستی آیا شما حاضر شدید حتی برای همدردی با نفرات اشرف نشان چند ساعت گرسنگی بکشید؟
دادن افطاری مانند قبل در قرارگاه اشرف فقط برای بدست آوردن حمایت از خودتان بوده است. بهتر بود برای همدردی با اشرف نشانان مقداری وضعیت ظاهری را حفظ می کردید. دادن افطاری به نظامیان عراقی صدام و دعوت کردن شیخ های طرفدار صدام و پر کردن شکم این سربازان فقط برای این بوده است که روزی اینها بدرد شما بخورند که البته صدام زودتر سرنگون شده و این آرزوی شما به گور رفته و اکنون همین مردم خالص هستند که برای بیرون کردن شما دست به تظاهرات می زنند. پر کردن شکم آنها هم کاری از پیش نبرد.
او که از سالهای 69 در اشرف، رجوی را نایب امام زمان می نامید این بار نیز دجالانه با دعای تعجیل ظهورش!!! سعی در عوامفریبی و توجیه فرار چندین ساله همسرش می نماید و می گوید چشم مردم ایران به جمال او روشن شود.
خانم رجوی مردم ایران هرگز چشم دیدن خائنین و جاسوسان به خلق را ندارند. آرزو داریم که چشم خانواده ها به جمال عزیزانشان که در اشرف اسیر تشکیلات فرقه ای رجوی هستند روشن شود، جمال مسعود پیش کش شما باشد.
مریم رجوی در یک دروغ گویی مشمئز کننده دیگر مدعی می شود زنان در جریان حمله سبعانه نیروهای تحت امر مالکی با مقاومتی فداکارانه و با تشکیل سپر انسانی برای حفاظت از برادران شان از افزایش شمار شهیدان و مجروحان جلوگیری کردند.
اگر به دروغ مشمئز کننده ای که مریم رجوی در پیام تقدیر به مناسبت هفته همبستگی می گوید، بنگریم متوجه می شویم که در تمام این درگیر ها همیشه این زنان بودند که در پشت مردان بودند و هم چنان به کار فرماندهی از مدل مریم مشغول بودند.
چیزی که مریم به آن نیاز دارد بازی کردن با احساسات مردم اروپا در مورد زنان است یکبار مسئله جان آنان را بیان می کند و در جای دیگر مسئله تجاوز به این زنان و بار دیگر آنان را پیشتاز و… یکبار هم آنان را به زنان داخل ایران ربط می دهد و پیشتاز تمام زنان جهان!!! او سعی دارد در این مورد سوء استفاده کند. این نیروهای بخت برگشته و پایین هستند که باید در تمام درگیریها و اعتصاب غذا شرکت کنند و کشته شوند این مدل دیگری از دریدگی و دجالگری از نوع رجوی است.
البته نباید فراموش کرد که این قبیل شگرد ها و افطاری دادن برای مسلمانان قبل از آن نیز توسط کسانی چون جورج بوش برای سر پوش گذاشتن جنایاتشان در منطقه خاورمیانه، رسم بوده و خانم عضدانلو نیز این روش را از اربابش یاد گرفته تا شاید چهره منفور خود را ترمیم کند.
در پایان باید به مریم گفت شمع روشن کردن و در کوچه های اور راه افتادن و اشک تمساح ریختن و شعار دادن، درازکش شدن به سمت نیروهای آمریکایی برای خدمت در نوار مرزی ایران و تبدیل شدن به یکی از یگانهای آمریکا و تن به هر جنایتی دادن که تا چند صباحی دیگر اشرف باقی بماند دیگر این دوران به اتمام رسیده است و بساط ظلم و جور و ستم چندین ساله شما در اشرف به پایان رسیده است.
به امید روزی که نفرات اسیر در اشرف از دست شمایان آزاد شوند.