خودسانسوری را نفی کنید و خود را به آغوش پر از صفا و محبت خانواده هایتان برسانید که فردا دیر است روز 9 نوامبمر2009 بیستمین سال فروریختن دیوار برلین با حضور روسای کشورهای مختلف جشن گرفته شد و مردم به جشن و پایکوبی پرداختند. ناخودآگاه به یاد دوستان و آشنایانم در پادگان اشرف در عراق و اورسوا در پاریس افتادم که چگونه همچنان در زندان ذهنی خویش اسیرند و توسط فرقه آنچنان هدایت می گردند که حتی لحظه ای دیدار با پدر و مادر و عزیزان خویش را که صد ها کیلومتر راه را به شوق دیدار آنان پیموده اند نمی توانند ببیند و گرما و لذت این دیدار را در جانشان تجربه کنند. چندی پیش برنامه ای از تلویزیون مجاهدین با عنوان ” شکست یک توطئه ” پخش گردید که بواقع اوج اسارت ذهنی کسانی را نشان میداد که حاضر نبودند با والدین خود که سالها آنان را ندیده بودند و فرسنگ ها راه بشوق دیدار فرزندانشان طی کرده بودند ملاقات نمایند. خانواده های دردمند مشقات سفر دور و دراز را بشوق دیدار عزیزانشان تحمل کردند اما سرپرست های پادگان با انواع شیوه های روانشناسانه و تحکم تشکیلاتی مانع شدند تا ساکنین اشرف والدین خود را ملاقات نمایند و جالب این است که کناه ممانعت این ملاقات را بگردن عراقی ها انداختند وبرگی که سالها مجاهدین با آن بازی می کردند واکنون می کنند می خواهند عراق را بدان متهم کنند که مانع ملاقاتها شده است. و حال آنکه طبق ادعای مجاهدین که عراقی ها می خواهند تشکیلات مجاهدین را با جدا کردن نفرات انان متلاشی نمایند باید عراق از این ملاقاتها نهایت استقبال را بعمل آورد و نه ممانعت کند زیرا هر دیداری که بین اقوام و بستگان صورت گیرد روابط عاطفی در آنان زنده می شود و فرد هوای روابط خانوادگی می نماید و از روابط تشکیلاتی گریزان می شود پس این بنفع عراق است که خانواده ها با ساکنین اشرف که سالها رنگ برادر و خواهر و مادر را ندیده اند ملاقات کنند و آنان را با خود ببرند. ادعای ممانعت عراق از دیدار خانواده ها یک توطئه کثیف از نوع همان توطئه ای هست که سالها مجاهدین مانع دیدار خانواده ها می شدند است. با توجه به اینکه بنده هیچگونه انتظاری از دوستان خودم در عراق تا زمانیکه در اسارت ذهنی خویش بسر می برند و قدرت پرواز خویش را از دست داده اند، ندارم ولی می خواهم در رابطه با ممانعت دیدار خانوادگی به سوالات فوق جواب بدهند آیا خانواده های محروم و داغدیده مجاهدین که از فرسنگها راه دور به این دیدار می شتابند می بایست تاوان عشق به فرزندانشان را اینگونه بپردازند؟ آیا کسانی که این دیدار را سازمان میدهند و آماج توهین و افترا مجاهدین قرار می گیرند تا مادری فرزندش را پس از سالها دوری و محرومیت در آغوش بکشد با هرنیت و مرامی قابل احترام نیست؟ نهادینه کردن آزادی و دمکراسی را از خودتان شروع کنید. مردم کشورمان راه خویش رابا هر قیمی پیدا خواهند کرد. دوستان گرامیم که در اسارتگاه ذهنی خویش قدرت پرواز خویش را از دست داده اید حداقل نگذارید که پدر و مادر زجرکشیده تان دست خالی با قلبی شکسته از پشت درهای بسته اشرف برگردد. شما که برای آزادی مردم ایران سراپا شورید و شوق! چرا چشم بصیرت خویش را برای دیدار عزیزانتان بسته اید؟ بت رجوی و فرقه را می بایست در ذهنتان بشکنید حصارهای ذهنیتان را با تعمیق و تفکر و ارتباط فعال با دنیای خارج از ذهنتان فرو ریزید. با نفی قدسیت رهبری فرقه، خودسانسوری را نفی کنید و خود را به آغوش پر از صفا و محبت خانواده هایتان برسانید که فردا دیر است.