تاملی بر خشونت و ستیزه جویی مجاهدین

روز شنبه 28 نوامبر با آغاز اکسیون افشاگرانه کادرهای جدا شده مجاهدین در شهر سرژی فرانسه که در آن تعدادی از مردم و دانشجویان فرانسوی نیز شرکت داشتند، نیروهای فاشسیت رجوی با سازماندهی و برنامه ریزی از قبل طراحی شده در مرکز فرماندهی سران مجاهدین در اوورسوراواز، به شرکت کنندگان و کادرهای جدا شده مجاهدین هجوم بردند و چند نفر را زخمی کردند. این رویداد تلخ یادآور تحرکات خشونت طلبانه و وحشیانه مجاهدین در ژوئن 2007 نیز است. خشونتی که توسط دارودسته رجوی برعلیه فعالان حقوق بشری در ساختمان فیاپ پاریس بوقوع پیوست و به جراحات جدی بسیاری در مکان مذکور انجامید. همه این وقایع تلخ و گزنده حکایت تلخ و درخوری ست از پارادوکس حیرت انگیزی که در ساخت ذهنی و کنش های ستیزه جوبانه رهبران مجاهدین خودنمایی می کند. خانم مریم عضدانلو در سفر خویش به شهرهای اروپایی و یا در مواجه شدن با برخی از پارلمانترها و نمایندگان مجالس اتحادیه اروپا و نیز در مصاحبه های خویش با رسانه های گروهی غربی ژست یک زن فعال حقوق بشر به خود می گیرد و از مبارزه برای حقوق انسانها و نفی شکنجه حرف می زند، اما همسر ایشان که رهبر عقیدتی مجاهدین است و همه ی خط و خطوط ها و رفتارهای تشکیلاتی نیروهای مجاهدین زائیده ی ذهن، تصورات بیمارگونه و توهمات ایشان است، خشونت فیزیکی و روانی را توجیه ایدئولوژیک و سیاسی می کند و سرانجام اقدامات خشونت طلبانه کادرهای مجاهدین بر علیه منتقدین در جوامع توسعه یافته و دموکراتیک به روندی معمول و متعارف مبدل می گردد، بی آنکه در ذهنیت خانم مریم عضدانلو این تناقض چشمگیر و آزاردهنده به تصویر کشیده شود.
خانم مریم عضدانلو که در شرایطی کنونی نقش محوری را در ارائه چهره ی دموکراتیک از مجاهدین در فرانسه بازی می کند می بایست به دقت مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را مطالعه کند و در ماده 19 آن تامل ِژرف داشته باشد. ماده 19 تصریح دارد:

" هر کس آزاد است هر عقیده ای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هر گونه رای بدون مداخله اشخاص میباشد و می تواند به هر وسیله ای که بخواهد بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی، اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد. "

ما همه به خوبی می دانیم از مهمترین الزامات زیست جمعی در دنیای مدرن در نظر نگرفتن محدودیت های بازدارنده ای چون عقیده و یا مرام سیاسی و… است. عدم پایبندی به این امر مشهود و حیاتی، نادیده انگاشتن شان و کرامت انسانهاست.
بی شک، در مواردی که اندیشه ی مبارزه در راه حقیقت و حقوق بشر به اعمال ستیزه جویانه و ضد دموکراتیک و یا تروریسم افسار گسیخته منجر گردد و یا واقعیت تحرکات خشونت طلبانه حوزه ی تفکر و پراتیک انسانی و اجتماعی را دستخوش دگردیسی در مسیر تدارک ویرانگرانه و مخرب قرار دهد. "هستی بشر " رنگی از حقیقت و مدنیت را به خود نخواهد گرفت.
در شرایط کنونی برای گام گذاشتن در مسیر درست و روشن باید رهبران پرخاشگر مجاهدین و خانم مریم عضدانلو " اندیشه ی مدرن و دموکراتیک " را که هیچ سنخیتی با اندامواره ذهن ستیزه جو و انقلاب ایدئولوژیک ندارد در شکل طرحی برای فعالیت ذهن سیاسی تحقق بخشند و راه شناسایی آنچه را که در عصر تحولات دموکراتیک وجود دارد، بیاموزند تا بدین ترتیب بتوانند یاد بگیرند که چگونه واقعیت را با حقیقت آشتی دهند. آرش رضایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا