خاطرات اکبر محبی عضو رها شده مجاهدین – قسمت آخر

خیلی از شما از من سوال داشتید که چه شد که تصمیم به جدایی گرفتم وچگونه فرار کردم همین قضیه را برایتان توضیح میدهم ورفع زحمت میکنم انشاء اللله که خسته نشده باشید.
قبلا هم اشاره کردم وقتی خودم تصمیم به فرارگرفتم با خود گفتم ولو جسدم بدست خانواده ام بیفتد دیگراینجا نخواهم ماند وفرارم را عملی کردم. بعد از یک ربع متوجه فرارم شدند وتعقیبم کردند اما واقعا برایم معجزه شد به سختی ازموانع و حصارهای زندان اشرف عبورکردم وخودم را به مقر نیروهای امریکاییها رساندم و نفسی تازه کردم.درابتدا خودم را معرفی کردم که بعنوان ناراضی صف مجاهدین را ترک کردم و آنها نیزمطابق وظایفشان عمل کردند و مرا تحویل عراقیها دادند تا مراحل قانونی طی شود تا مطابق درخواستم به ایران و نزد خانواده ام منتقل شوم که همین مراحل بسرعت طی شد و پس از یکی دوهفته از طریق صلیب سرخ به ایران بازگشتم. به فرودگاه که رسیدم آمدند دستم را گرفتند که بی اختیار ترسیدم وگفتم حرف سازمان درست بود الان مرا به زندان میبرند و چه بلایی که درانتظارم نیست!
ما سه نفربودیم که باهم برگشته بودیم ما را به یک ساختمانی بردند که دیدم مسئولین صلیب هستند آنها ازما استقبال کردند وگفتند به وطن خود خوش آمدید و در ادامه گفتند کارما با شما تمام شده و شما را به قصد تحویل به خانواده هایتان میخواهیم به مسولین ایران تحویل بدهیم.
خلاصه کنم به هرحال خواسته یا نا خواسته ما سه نفر در صف سازمان درمقابل این نظام بودیم و از این بابت ترس داشتیم با ما چکارخواهند کرد و باید بگویم که هنوز آثار مغزشویی را در خودم می دیدم که قدم به قدم دارد عمل میکند ومن و دوستانم با آن درگیرهستیم.
خدارا گواه میگیرم از زمان تحویل ما به مسولین نظام تا اینکه به خانواده هایمان تحویل داده شویم دریک کلام بگویم و به خون برادران شهیدم قسم می خورم جز برخورد انسانی ازمسولین نظام ندیدم وکوچکترین اهانتی به ما نشد برخلاف تصوراتی که ازجانب سران سازمان به ما القاء کرده بودند. خواهش دارم که اگر روزی به دیدار بچه هایتان رفتید همین تجارب ودرد دلهایمان را منتقل کنید واسم من وحمید را بگویید تا بفهمند ما اکنون به ایران بازگشتیم وسالم وسرحال بسان همه شهروندان به زندگی عادی خود مشغول هستیم. مطمئن باشید که آنها بواسطه مغزشویی که شده اند به سختی باورخواهند کرد ولی ما مطمئن هستیم تنها راه نجات اسرای در بند پادگان اشرف حضور خانواده ها درآنجا و دیدار و پیوند علایق وعواطف خانوادگی است همین وبس.
پایان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا