دیدار اکبر محبی با خانواده چشم انتظار مسعود جواد زاده از اعضاء در بند مجاهدین

مدت کوتاهی است که به فضل خدا وبا همیاری خانواده و دوستانم درانجمن نجات و با انتخاب شایسته خودم ازمناسبات نکبت بارفرقه رجوی رهایی یافته و به آغوش پرمهرخانواده و وطن و زادگاه خود به استان گیلان و شهر رشت بازگشتم.دراین فرصت کوتاه افتخار داشتم با تنی چند از خانواده های اعضای دربند تشکیلات فریبنده پادگان اشرف ارتباط تلفنی ومشخصا دیدار حضوری داشته باشم و توانستم برای این عزیزان چشم انتظارازمناسبات بسته وکنترل شده سازمان رجوی وهمچنین از وضعیت تک تک اعضای دربندشان درپادگان اشرف روشنگری داشته باشم.

اکبر محبی: مدت کوتاهی است که به فضل خدا وبا همیاری خانواده و دوستانم درانجمن نجات و با انتخاب شایسته خودم ازمناسبات نکبت بارفرقه رجوی رهایی یافته و به آغوش پرمهرخانواده و وطن و زادگاه خود به استان گیلان و شهر رشت بازگشتم.مدت کوتاهی است که به فضل خدا وبا همیاری خانواده و دوستانم درانجمن نجات و با انتخاب شایسته خودم ازمناسبات نکبت بارفرقه رجوی رهایی یافته و به آغوش پرمهرخانواده و وطن و زادگاه خود به استان گیلان و شهر رشت بازگشتم.
دراین فرصت کوتاه افتخارداشتم با تنی چند از خانواده های اعضای دربند تشکیلات فریبنده پادگان اشرف ارتباط تلفنی ومشخصا دیدار حضوری داشته باشم و توانستم برای این عزیزان چشم انتظارازمناسبات بسته وکنترل شده سازمان رجوی وهمچنین از وضعیت تک تک اعضای دربندشان درپادگان اشرف روشنگری داشته باشم. خصوصا اینکه توانستم درهمایش انجمن نجات گیلان که با حضور تعدادی ازخانواده های چشم انتظار برگزارشده بود، شرکت کرده و ضمن دیدار با پدران و مادران و سایر وابستگان به اسرای دربند، برایشان از آخرین وضعیت پادگان اشرف و از تجارب تلخ سالیان حضورم درفرقه رجوی صحبتی داشته باشم که البته درسایت نجات هم منعکس شده است.
دراین ملاقات و دیدارحضوری و بعضا ازخانواده ها که با من تماس تلفنی برقرارمی کردند، با صحنه های دردناک مواجه شدم که خانواده ها از ظلمی که رجوی برآنها روا داشته، پرده بر می داشتند که به جد عمیق تربه ماهیت ضد انسانی رجوی پی برده و تاثیر پذیرفتم. بودند خانواده هایی که بالغ بر25 سال ازحضور وسلامت عزیزشان درپادگان اشرف بی خبربودند ودراین سالیان چشم انتظاری میکشیدند.اما دیداربا پدرومادرسالمند و رنجدیده مسعود جوادزاده ازاسرای دربند تشکیلات رجوی بجد اشک مرا درآورد. مادرش با دیدن من عاجزانه ودردناک از خدا میخواست که فقط فرزندش را ازسازمان نجات بدهد وبه وی برگرداند و با تمام وجودش به رجوی و سران سازمان نفرین میکرد که چرا بخاطرمطامع قدرت پرستانه شان زندگی تعدادی ازفرزندان این مرز و بوم را به بازی گرفته اند و خانواده هایشان را زجرمیدهند.
خیلی تلاش داشتم ازفرزندش وخاطراتی که با وی داشتم برایش نقل کنم شاید که آرام بگیرد ولیکن خودش نیز با شتاب و هیجان توام با استرس بیشترازخاطرات جوانی فرزندش آنزمان که درکانون خانواده بود یاد میکرد و بیش از پیش به رجوی بد و بیراه میگفت و ارزوی رهایی و دیدار فرزندش را میکرد.

دراین فرصت کوتاه افتخار داشتم با تنی چند از خانواده های اعضای دربند تشکیلات فریبنده پادگان اشرف ارتباط تلفنی ومشخصا دیدار حضوری داشته باشم و توانستم برای این عزیزان چشم انتظارازمناسبات بسته وکنترل شده سازمان رجوی وهمچنین از وضعیت تک تک اعضای دربندشان درپادگان اشرف روشنگری داشته باشم.

دراین میان خیلی برایم جالب بود که این طرف خانواده اش ازدوری فرزندش بشدت آزرده و رنجوربودند ومسعود را که ازنزدیک میشناختم درآنطرف بخاطر بریدگی ازسازمان دائما تحت برخورد وکنترل شدید سران سازمان قراردارد واذیت وآزارمیشود طوری که برغم سابقه طولانی حضور در سازمان وی را خلع مسئولیت کردند و بخاطرسرگرم کردنش به وی آموزش کامپیوترمیدادند ویا مجبورش میکردند که بیگاری بدهد وکارهای پوشالی انجام دهد.
دورنیست روزی که سران سازمان و رجوی خائن به میزمحاکمه کشیده شوند و پاسخگوی همین خانواده های چشم انتظار و خصوصا پدران ومادران ستمدیده باشند و به جزای جنایات و خیانتشان به وطن برسند. اکبرمحبی

برچسب ها

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و چهارم 30 آذر 1404
من دیگر یکی از آنها نبودم

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و چهارم

پس از پایان مهمانی‌های پر زرق‌وبرق و طومارهای امضاشده، دیگر نه رهبر قبیله‌ای باقی مانده بود که دعوت شود و نه بشقابی که برای مهمانی بعدی نگه داشته باشند. حالا، مجاهدین باید به فکر درآمدی پایدارتر می‌افتادند و در فقدان حمایت‌های مالی صدام، نگاه‌ها به سوی نیروی کارِ درون قرارگاه چرخید: ما. کوره‌ی چوب، بوی […]

تعهدات مریم رجوی درباره حقوق زنان از ادعا تا واقعیت 30 آذر 1404
شواهد گاردین از نقض حقوق زنان در مجاهدین

تعهدات مریم رجوی درباره حقوق زنان از ادعا تا واقعیت

این روزها مریم رجوی با پرداخت اجاره بهای سالن‌ها و دستمزد سخنرانان فعالیت‌هایش در راهروهای محافل سیاسی اروپایی افزایش داده تا نمایشی از رهبری اپوزیسیون ایران برای اندک هواداران خود به پا کرده باشد. در این جلسات، از تعهدات شورای به اصطلاح ملی مقاومت و به عبارت درست تر مجاهدین خلق برای رعایت و تحقق […]

چند کلامی به برادر اسیرم علی قلیزاده 30 آذر 1404
به بهانه حضور در جلسه انجمن نجات گیلان

چند کلامی به برادر اسیرم علی قلیزاده

برادرم علی عزیز سلام و درود فراوان به داداش قشنگم. امیدوارم حال تو خوب باشد و در آرامش باشی. چند روز پیش در جلسه انجمن نجات گیلان به اتفاق شمار دیگری از خانواده های چشم انتظار شرکت داشتم و پیام تصویری برایت ضبط کردم و گفتم که اگر نمی‌خواهی به ایران بیایی نیا وهر کشوری […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.