عبد المالک ریگی که او هم به مبارزه مسلحانه و خشونت و وابستگی به بیگانگان معتقد بود بعد از مدتی بمب گذاری و سر بریدن و عملیات قهرمانانه دستگیر شد. او نیز مانند رجوی نه تنها تشنه رهبر شدن بود بلکه علاقه وافری به خود نمایی ومصاحبه با خبرگزاری ها داشت. ریگی که در ضدیت با مردم ایران دست کمی از سازمان مجاهدین نداشت به همان اندازه نیز بازیچه سرویس های خارجی و دنبال کردن منافع امریکا و اسرائیل در منطقه بود و به همین دلیل رابطه بسیار خوبی با سازمان مجاهدین داشت که این رابطه را حتی در یکی از مصاحبه های خود اذعان داشت. دستگیری عبدالمالک ریگی خودبخود ترس و وحشت ویژه ای را برای همدستش مسعود رجوی بوجود آورده است و این حادثه باعث خواهد شد که مسعود رجوی بیشتر در اعماق مخفیگاه خود پنهان شود. عبدالمالک ریگی در طول اقامت خود در اروپا با سازمان مجاهدین ارتباط برقرار نمود و این رابطه با دو ملاقاتی که با محمد سید المحدثین و محسن رضایی انجام داد گویا منجر به یک ملاقات با مریم رجوی گردید. ناگفته نماند که محسن رضایی اصلی ترین مهره مجاهدین در امر قاچاق مواد مخدر بین الملللی می باشد که طبق گفته خودش چندین بار به پلیس بین المللی احضار شده و در رابطه با مواد مخدر و ارتباط سازمان با شبکه های بین المللی حمل ونقل مواد مخدر از افغانستان به اروپا از او سوالاتی شده است. وجه مشترک ریگی و رجوی در خدمت به سرویس های جاسوسی بیگانه می باشد که حتی رجوی در این امر نیز به جاسوسی خود در مسئله انرژی هستی به نفع اسرائیل و امریکا بسیار مفتخر هم می باشد و هردونفر چشم امید به حمله امریکا به ایران دوخته اند. همکاری سازمان مجاهدین با ریگی نشان دهنده ضدیت این جریان تروریستی و مذهبی با مردم ایران و تمامیت ارضی ایران می باشد چرا که در آخرین اعلامیه مسعود رجوی مشاهده می شود که او حتی در مقابل جنبش سبز نیز موضع گرفته و دوباره دستگاه مسخره چهارشنبه سوری را براه انداخته است. عاقبت عبدالمالک ریگی و عبدالله اوجلان خواه ناخواه در انتظار مسعود رجوی و مابقی سردمداران این جریان خیانت بار و جاسوس می باشد چرا که نشان میدهد که حمایت چند لرد انگلیسی استعمارگر و فرتوت و یا پادویی چند نماینده بد نام پارلمان اروپا در نهایت که منافع ملی انها مطرح باشد هرگز به اینگونه مزدوران اهمیتی نداده و آنها را رها خواهند نمود. از نگاه آوا
از آنجایی که مسعود عنصر بسیار ترسویی می باشد و هرگز بدون تکیه به یک نیروی بیگانه احساس امنیت شخصی نخواهد کرد و حتی شاهد بودیم که بعد از سرنگونی صدام بلافاصله به زیر چتر حمایتی نیروهای امریکا پناه برد و اکنون جداشدگان و منتقدین سازمان و شخص مسعود رجوی بخوبی میدانند که تنها راه ادامه حیات ننگین او در پنهان شدن همیشگی اش در مخفی گاه می باشد و تمامی تبلیغات دروغین آلترناتیو و شورا و امضاهای چند میلیونی عراقی و خارجی حرف مفت می باشد. رجوی باید از سرنوشت ریگی و اوجلان درس عبرت بگیرد.