شکایت یک بازگشتی از فرقه تروریستی رجوی

آقای جمشید سرایی و احمد سرایی که بهترین دوران جوانی خود را در غار تاریک و سرد قلعه اشرف سپری نموده‎اند و هم اکنون بعد از مدتها اسارت و گرفتاری در بند رجوی، به خاک وطن بازگشته و ازدواج نموده و صاحب فرزند شده‎اند؛ ازتمامی جوامع حقوق بشری و نیز دولت عراق خواهان رسیدگی به اوضاع برادرشان مهدی که در چنگال رجوی خائن گرفتار می‎باشد هستند.

بعد از دریافت چندین شکایت و طومار علیه باند خونخوار رجوی و فرستادن آنها به نهادهای حقوق بشری برای چندمین بار آقای جمشید سرایی که بهترین لحظات جوانی و زندگی خود را در این قلعه انسان سوز با حیله و مکر سران جنایتکار رجوی سپری کرده و هم اکنون نیز از آلام و رنجهای زمان حضور در فرقه راحت نبوده به دفتر انجمن نجات استان گلستان مراجعه نموده و شکایت نامه و تقاضای ملاقات با برادرش که هنوز گرفتار باند تروریستی رجوی می‎باشد را با دست خود تنظیم و ارائه نمود. آقای جمشید سرایی و احمد سرایی که بهترین دوران جوانی خود را در غار تاریک و سرد قلعه اشرف سپری نموده‎اند و هم اکنون بعد از مدتها اسارت و گرفتاری در بند رجوی، به خاک وطن بازگشته و ازدواج نموده و صاحب فرزند شده‎اند؛ ازتمامی جوامع حقوق بشری و نیز دولت عراق خواهان رسیدگی به اوضاع برادرشان مهدی که در چنگال رجوی خائن گرفتار می‎باشد هستند.
در زیر متن کامل تقاضای آقای جمشید سرایی ارائه می‎شود، باشد که انسانهای آزاده گوشه‎ایی از جنایات فرقه تروریستی رجوی را مشاهده نموده و پی به عمق جنایات آنها ببرند.

آقای جمشید سرایی و احمد سرایی که بهترین دوران جوانی خود را در غار تاریک و سرد قلعه اشرف سپری نموده‎اند و هم اکنون بعد از مدتها اسارت و گرفتاری در بند رجوی، به خاک وطن بازگشته و ازدواج نموده و صاحب فرزند شده‎اند؛ ازتمامی جوامع حقوق بشری و نیز دولت عراق خواهان رسیدگی به اوضاع برادرشان مهدی که در چنگال رجوی خائن گرفتار می‎باشد هستند.

برچسب ها

رجوی از افشاگری اعضای نجات یافته واهمه دارد 02 دی 1404
زندگی کنونی ما شما را می آزارد

رجوی از افشاگری اعضای نجات یافته واهمه دارد

من با خواندن مطالبی از سایت تشکیلات مافیایی رجوی در مورد نفرات بازگشته استان مازندران اصلا تعجب نکردم چون همیشه کار سازمان مجاهدین این گونه بوده است. من خودم قبلا عضو این گروه پلید بودم و با فریبکاری من را از اردوگاه اسرای جنگی به کمپ اشرف بردند. یکی از مسئولین زن به نام رقیه […]

قصه تلخ و عبرت آمیز ما 02 دی 1404
دیدارم با دانش آموزان

قصه تلخ و عبرت آمیز ما

روز چهارشنبه دوازدهم آذرماه بعد از هفته ها هوای آلوده و غبار آلود شهر من اهواز که نفس را در سینه ها حبس و شرایط زندگی را مختل ساخته بود، فرصتی بدست داد تا به اتفاق همکارم به یکی از دبیرستان های شهر اهواز رفته و با دانش آموزان از نزدیک گپ و گفتگوی صمیمی […]

پیام یلدایی علی پوراحمد به اسیران رجوی در کمپ مانز آلبانی 02 دی 1404
در میانه جشن به یادتان افتادم

پیام یلدایی علی پوراحمد به اسیران رجوی در کمپ مانز آلبانی

سلام بچه ها. سلام دوستان. آرزومندم بهترینها برای شما در تقدیر باشد و به زودی رقم بخورد. شب شب چله همان شب یلدا بلند ترین شب سال است که می‌توان با اندک تامل و بازنگری، تحول و انقلابی شگرف برای پرواز پدید آورد. راستی شب یلدای امسال برای من مقارن شده بود با روز بازگشتم […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.