نگرش ابزاری و شیء وارانه به زن
“… من اعتقاد دارم، رجوی شخصیتا آدمی است که با جنس همنوع خودش رابطه خوبی ندارد و یا صریح تر بگویم رابطه اش خیلی بد است. این وجه شخصیت او حتی در ارتباط روزمره و مسائل خیلی معمولی و عادی شاید بدون آنکه خودش متوجه باشد نمود پیدا می کرد و بیرونی می شد… به نوعی می توان گفت، رجوی یک ضدیت هیستریک با مردها داشت و دارد. من وقتی حالا از دور به موضوع و کل مناسبات او نگاه می کنم فکر می کنم ریشه این نگاه را به نوعی در تلفیق هوسبازی و حسادت می بینم. شاید بطور طبیعی هیچ مردی وقتی با یک تعداد زن است خوشش نمی آید یک مرد دیگر در آن فضا وجود داشته باشد. این را حس درونی ام می گوید. برای همین هم رجوی سعی می کرد نیروهای مورد نیاز برای انجام همه اموری که به او مربوط می شد را از میان زن ها انتخاب کند… به دنبال این گرایش وقتی بحث شورای رهبری را مطرح کرد همه اعضای شورای رهبری را از زنها گل چین کرد و مردها را تماما کنار گذاشت… ” – قسمتی از مصاحبه با خانم بتول سلطانی
در روزگاری که زنان در جوامع بشری، تحت اسارت مرزهای محدود و معینی بودند و جذابیت جنسی آنان غالبا محملی برای برخورداری شان از جایگاه اجتماعی و سیاسی بود، استثمار زنان امری معمول و فراگیر بشمار می رفت. اما در دنیای مدرن و عصر تحولات دموکراتیک زنان در زندگی، تحصیلات و فعالیت اجتماعی و سیاسی، از آغاز همپای مردان پیش رفتند، نه برای آنکه هویتی مردانه بگیرند یا بندهای اجتماعی را سبک سرانه درهم بشکنند، که زنان از هویتی تازه و مستقل برخوردار گردند. بیش از نیم قرن فعالیت تئوریک و گام های عملی زنان در جوامع انسانی معطوف به این امر بود تا آنان را در یافتن هویتی مستقل در مقابله با دنیای مردسالار یاری دهد.
حال رهبر عقیدتی مجاهدین سعی دارد تا با شکل و شیوه ای پیچیده در واقع با انگیزه و رفتار قرون وسطایی زنان را در پوش رهایی و ارتقاء جایگاه شان، تحت سلطه ی مردانه در آورد و این بار آزار دهنده تر از همیشه ” آزادی انتخاب و قدرت آفرینندگی زنان ” را با فریبکاری در خدمت استثمار جنسی و هوسبازی بیمارگونه و مهمتر از همه در مسیر قدرت طلبی سیاسی محو و نابود کند. زنان شورای رهبری در دستگاه فکری مجاهدین بایستی مختص یک مرد و متعلق به او (رهبر عقیدتی) باشند. این واقعیت دردناک از عجایب روزگار ماست!!
در حقیقت واکاوی علل جدایی تعدادی از کادرهای با سابقه زن مجاهدین و تامل در بررسی انتقادی مناسبات درونی، نوع و ماهیت نگرش رهبر عقیدتی به زن و جایگاه او در مناسبات درون تشکیلاتی، نشانه ای از ضرورت اخلاقی مقاومت در برابر زور و تجاوزگری رهبر عقیدتی مجاهدین وبیان صریح و شفاف درونمایه ی قصه ی شورای رهبری زنان در میان دار و دسته ی رجوی است.
پر واضح است رهبری مجاهدین در ساختـار ذهن خویش و تفکر فرقـه ای که ترویج دهنده ی آن در دنیای معاصر است تاکنون به معنای راستین آزادی و رهایی زن پی نبرده است. انسان در هر شرایطی میتواند آزادی خود را محقق سازد، منتها این ” اختیار” بهایی دارد که انسان آگاه و امروزی باید برای پرداختن آن آماده باشد. اما آیا رهبر عقیدتی مجاهدین در حالی که به باور و اعتقاد کادرهای تشکیلاتی زن مجاهدین، خود درگیر و گرفتار ” بن بست های روحی و معضلات اخلاقی ” است، می تواند تصویری عمیق، تامل انگیز و ژرف بینانه از رهایی و آزادی زن ارائه دهد؟
این پرسشی ست که کادرهای زن و جدا شده ی مجاهدین با تکیه بر مشاهدات، شرح خاطرات و تجربه های درازمدت خویش بدان پاسخ منفی می دهند.
شاید به نظر نمی رسد که رهبر عقیدتی مجاهدین هنوز دریافته باشد، بنیادی ترین سخن و تاملات فلسفی و انسانی در کاوش موقعیت زنان و نکته ی کلیدی در مطالعات و تعمق در پدیده ای به نام ” زن ” این تعبیر و سخن تامل انگیز است که ” آزادی زن دستخوش تجاوز و فریبکاری شده است ”
ادامه دارد…
آرش رضایی